بازگشت

گروه: احكام شرعي
 
 
مرکز پاسخگو:مؤسسه پيوند با امام
موضوع اصلي:احكام شرعي
موضوع فرعي:احكام شرعي
سؤال:پاسخ هاي شما باعث شده كه در من روحيه شاد پيدا كند آن مريضي من برطرف شدم. ميخواستم بگويم كه من كسي را كه مي خواهم، خانواده من موافق نيستند. ما رسم ما اين است كه دختر را از سن 14 تا 19 ازدواج مي كنند. ما در زندگي مشكلاتي را هم داريم، مانند دادشم 17 ساله است و هيچ توجهي نمي كند، زود به آن برمي خورد، و با سر وصداي بلند صحبت مي كند. روي هر كسي حتي مادرم داد مي زند، 6 شب مي رود، 9 يا 10 مي آيد. مادرم از اين موضوع خيلي نگران است. و من هم موقع مي خواهم تصميم بگيريم مادرم خودش ميگيرد براي من تصميم مي گيرد، و من هم تو اين روزهاي جواني خيلي حرف هايي كه به من مي گويند به من برمي خورد تا حالا حدود 6 خواسگار داشتم، رد كرده است و من باز هم به خود اميدواري مي دهم. و من موقع درس خواندن، دچار اضطراب مي شوم، و هر چه ميخوانم مفهوم آن را نمي فهمم. لطفاً شما كه نامه من را مي خوانيد، لطفاً اسم و فاميل خود را بنويسيد تا من با شما آشنا باشم. و سؤال هاي من را در اول صفحه چاپ نكنيد. اگر سؤال من را چاپ نكنيد، خيلي خيلي ممنون مي شوم. اميدارم هر چه زودتر شما را زيارت كنم. لطفاً آن قدر دير جواب نامه من را پست نكنيد.


جواب:



مسايلي كه در نامه مطرح كرده اي، مسايل متعددي است كه پاسخگويي به هر كدام از آنان، بطور جداگانه، نياز به وقت و فرصت و حتي مشاوره حضوري دارد. هر مسأله بايد به طور جداگانه مورد بررسي و ارزيابي دقيق قرار گيرد. لذا بهتر بود شما سؤالهايي كه طرح كرده اي، هر كدام را بصورت جدا و مستقل مطرح مي كردي و براي هر كدام از آنها، توضحاتي مفصّلتر ميدادي؛ وقتي سربسته سؤال مي كني، نمي توان پاسخ دقيق و مناسب ارايه كرد.

نوشته اي به كسي علاقه داري كه خانواده ات موافق نيستند. به دليل اينكه شخص مورد نظر براي ما شناخته شده نيست و از خصوصيات وي آگاه نيستيم، و همچنين خصوصيات و ويژگيهاي شما دختر نازنين نيز براي ما روشن نيست، نمي توانيم بگوييم كه آيا آن فرد براي تو مناسب است يا خير ممكن است حق با تو باشد و فرد مورد نظر شايسته تو باشد و ممكن است واقعاً شايستگي تو را نداشته باشد.

بطور كلّي و به اجمال عرض مي كنم كه دختران و پسراني كه قصد ازدواج با يكديگر را دارند، هر چقدر از لحاظ سني،

تحصيلي، خانوادگي، فرهنگي،اجتماعي،سليقه و ... به هم شبيهتر باشند، زندگيشان شيرينتر است و هر چقدر در زمينه هاي فوق با يكديگر تفاوت داشته باشند، زندگي آنان تلختر است و ممكن است به جدايي و طلاق بكشد. معمولاً دختران و پسران در ابتداي عاشقي، به جنبه هاي احساسي بيشتر توجه دارند و عاقلانه و از روي تدبير و تجربه انتخاب نمي كنند و حتي احساس آنها نميگذارد كه عاقلانه بينديشند. لذا وقتي عطش عشق و محبت سوزان، در سالهاي بعد از آغاز زندگي و ورود به مشكلات و گرفتاريهاي زندگي خاموش مي شود، عقل بيدار مي شود و آن زمان است كه ناسازگاريها شروع مي شود و اگر ادامه پيدا كند و گسترش يابد، ممكن است تا سرحد طلاق و جدايي و ... هم كشيده شوند.

دختر خوبم، تو مي تواني به صورت منطقي با خانواده ات صحبت كني و دليل خودت را بيان كني و دلايل آنها را بشنوي و با مقايسة دلايل آنها با دلايل خودت، به دور از احساس و عاطفه و تنها از روي عقل و انديشه تصميم بگيري. تجربه نشان داده است كه ازدواجهاي عاشقانه، دوام و بقاء ندارد و ازدواجهاي عاقلانه عاشقانه،استحكام و دوام و بقاء دارد. تجربه نشان مي دهد كه انتخاب دختران، اكثراً از روي احساس است و پسران هم در بسياري از موارد، قصد فريب دختران را دارند و در بسياري از موارد، پس از مدتي كه با دختران ارتباط برقرار مي كنند و از آنان بهره و لذت جنسي مي برند، وقتي بصورت جدّي بناي ازدواج مي شود،خودشان را كنار مي كشند و حاضر به ازدواج نمي شوند. ولي دختران معصوم و پاك از همان ابتداي دوستي با پسران گول مي خورند و تصور مي كنند راست مي گويند و قصد ازدواج دارند. اكثر دختران احساس و عاطفه شديدي دارند و دوستيشان از روي صداقت و درستي است، ولي پسران اين طور نيستند. دختران بر اساس احساس، تصميم به ازدواج ميگيرند و بعضي از پسران نيز تصميم احساسي مي گيرند و كمتر از روي عقل و با حساب و كتاب عقلي، تصميم به ازدواج مي گيرند. ولي بر خلاف دختران و پسران، پدران و مادران با تجربه اي كه از زندگي خودشان و ديگر افراد جامعه كسب كرده اند و دوران احساس و عشق سوزانشان نيز بسرآمده است، بيشتر عاقلانه تصميم مي گيرند. تجربه نشان داده است در بسياري از مواردي كه پدران و مادران عاقل با ازدواج فرزندانشان مخالفت كرده اند، آن ازدواجها عاقبت خوشي نداشته است و شما مي تواني در جامعه تحقيق كني و خودت به اين نتيجه برسي. بنابراين دختر نازنيم، توصيه مي كنم با خانواده ات بسيار دوستانه و از روي محبت صحبت كن و با هم به توافق عاقلانه برسيد. اگر احساس مي كني دلايل محكم عقلي دارد، سعي كن آن دلايل را به آنها يادآور شوي و اگر آنها دلايل محكم و قابل قبولي دارند، قبول كن و احساس خودت را زير پابگذار كه به نفع خودت است.

درخصوص برادرت نيز بايد بدرفتاريش ريشه يابي شود، بايد بررسي كني چرا چنان رفتاري دارد، مشكلاتش چيست، اگر بتواني مشكلاتش را شناسايي كني، مي تواني با كمك خودش و ديگر افراد خانواده و كمك گرفتن از ديگران، در رفع مشكلاتش بكوشي. اگر مشكلات وي برطرف شود و ريشة آنها خشكانده شود، حتماً رفتارش عوض خواهد شد. با جرّ و بحث و دعوا و بگو و مگو، مشكلات نه تنها حل نمي شود، بلكه بدتر مي شود و روزبروز وضع بدتر مي شود. لذا بايد از جرّ و بحث و نزاع و درگيري بپرهيزيد و به مادرت نيز سفارش كني كه با ابراز محبت بيشتر به او و ابراز محبت تو به او، انشاءا... مشكلاتش كمتر شود. ممكن است علت رفتار برادرت، نياز به جنس مخالف باشد، و اگر ازدواج كند و نامزد كند، خوب بشود. اگر مقدور نباشد، مي تواند نامزد كند و چند سال عقد باشند و هر وقت زمينه فراهم شد، زندگي مشترك را آغاز كنند. اگر به ازدواج او كمك كني، او نيز به ازدواج تو آنگونه كه دوست داري، كمك خواهد كرد. سعي كن با برادرت دوست بشوي و با دوستي با يكديگر مشكلات همديگر را با كمك مادر و ...حل كنيد.

اگر خواستگارهايت به نظر خودت خوب مي آيند، مادرت را با دليل و منطق قانع كن و اگر صالح و شايسته نبوده و نيستند، چه بهتر كه رد شده و مي شوند. ناراحت نباش كه خواستگارهايت رد شده اند، خدا بزرگ است، از خدا بخواه همسري شايسته نصيبت بكند، به خدا توكل كن و از امام رئوف و مهربان، حضرت رضا( ،بخواه كمك كند، به او متوسل شو و او را در نزد خدا واسطه و شفيع قرار ده تا همسري خوب و شايسته به منزلتان بفرستد و قلب مادرت را نيز آرام سازد. باور كن اگر خدا بخواهد، مي تواند قلب مادرت را نيز آرام سازد. به حرم مطهر امام رضا( برو و از صميم قلب از آن امام عزيز بخواه كه خواستگاري خوب و مهربان به منزلتان بفرستد. آرزويت اين باشد كه همسري مؤمن و مهربان به سراغت بيايد. اميد است چنين بشود انشاءا...

دختر خوبم، سهيلا خانم، مطالعه وكتاب خواندن نيازمند آرامش فكري و روحي است و تا زماني كه چنين آرامشي فراهم نشود، اگر مشغول مطالعه بشوي، موفق نمي شوي. لذا ابتدا بايدتمركز حواس ايجاد شود تا بتواني به مطالعه بپردازي. علت حواس پرتي و نفهميدن درس افكار و انديشه هاي مشوّش و پراكنده اي است كه در حين مطالعه ذهن و فكرت را مشغول ميسازد و نمي گذارد بر روي مطالب درسي تمركز يابد. اول ذهن و فكر خودت را از خيالات گوناگون خالي كن و عشق و علاقه وافر نسبت به مطالعه پيدا كن، سپس به مطالعه بپرداز. عوامل و علل حواس پرتي خودت را شناسايي كن و از ميان بردار. ممكن است افكار مربوط به ازدواج و عشق و عاشقي باشد، ممكن است مشكلات زندگي و مسايل مربوط به معاشرتهاي دوستانه و ... باشد. نمي دانم علت چيست، ولي خودت مي داني. سعي كن آنها را بشناسي و از بين ببري.

خواسته بودي اسمم را بنويسم : سيد محمد طالبيان هستم. اگر خواستي تماس حضوري يا تلفني بگير و مشكلات خودت را جداگانه مطرح كن، البته ملاقات حضوري مفيدتر خواهد بود.