بازگشت

گروه: احكام شرعي
 
 
مرکز پاسخگو:جامعة الزهراء
موضوع اصلي:احكام شرعي
موضوع فرعي:احكام شرعي
سؤال:موسيقيهايي از قبيل موسيقي پاپ يا اكسيژني كه بسيار رايج هستند و در شنونده تأثير زيادي ميگذارد. به طوري كه با شنيدن آنها انرژي ميگيرند و سريعتر كارهايش را انجام ميدهد و چند لحظهاي با آن خوش است، آيا شنيدن آنها حرام است؟ لطفاً نگوييد «اگر غنا باشد...» چون معني غنا را نميدانم. با توجه به اينكه اكنون در قرن 21 به سر ميبريم، اگر اينها حرام است پس به چه گوش دهيم. با اين تجديد زمانه نسبت به 1400 سال قبل، چگونه به سخن اسلام كه ميگويد: «نوار رقص حرام است» گوش فرا داد؟ چگونه در مراسم ازدواج نوار رقص نباشد؟ آيا جوان نبايد شور و شوق داشته باشد، اسلام كه ميگويد: «نرقص، موسيقي گوش نده» آيا منظورش اين است كه فقط نماز و روزه به جا آوريم؟ پس جوان به چه شاد باشد؟ اين چه شادي است؟


جواب:

خواهر محترم! اسلام از موسيقي نفي اثر نكرده كه شما با اثبات اثر بخواهيد از آن نفي ضرر نماييد. اگر به فرض، اسلام تمام اثرات مذكور براي موسيقي (مانند: شادي، نشاط، شوق، تسريع كار، لذت، رفع غم و ...) را بپذيرد، اثبات اين اثرات، هيچ كدام دليل نفي ضرر آن نيست.

توضيح بيشتر اين كه: ما هيچگاه سخن از بياثر بودن موسيقي نگفتهايم تا شما با شمردن اثرات آن بخواهيد راهي براي خوب بودن يا بي ضرر بودن آن پيدا كرده و سپس بگوييد كه چرا موسيقي حرام است. به مثال زير خوب توجه كنيد:

حتماً ميدانيد خالق و سازندة هر شيء، راه استفاده از آن را بهتر از هر كسي ميداند و آفات آن را نيز بهتر ميشناسد. مثلاً سازندة يك دستگاه موتور، توجه دارد كه اگر اين موتور در مناطق شمالي كشور استفاده ميشود، حتي المقدور در ساخت آن آهنآلات بكار نبرد و به جاي آن از فايبر گلاس و ... استفاده كند، يا به عكس در مناطق جنوبي كه خشك و بيرطوبت هستند، از اوراق گالوانيزه و آهن استفاده كند. هر چند بتوان برتري اين اوراق نسبت به يكديگر را از جهات مختلف ذكر كرد اما آن صنعتگر با توجه به شناخت آهن و سرعت زنگ زدن، آن را براي شمال و مناطق مرطوب انتخاب نميكند.

حال كه به هر سازندهاي حق ميدهيم كه با شناخت از جنس، بروشور ارائه داده و تعيين تكليف نمايد، آيا نبايد به دستورات خداوند عليم و حكيم كه علم و حكمتش ما فوق همة قدرتهاست، گوش جان سپرده و سر تعظيم و تعبد فرود آوريم؟

پس اگر بپذيريم كه خالق هر چيز بر آن آگاهتر است حتي اگر دليل دستورات را هم ندانيم، از آن سرباز نزده و مخالفت نميكنيم. اگر چه دانستن دليل خوب است لكن مسلماً ما به دليل محدوديت عقل و عمر نميتوانيم دليل و فلسفة تمام دستورات دين را بفهميم. در اين ميان اگر اهل اطاعت و تعبد باشيم با عمل به دستوراتي كه فلسفهشان براي ما معلوم نيست، به فوائد آن چه نميدانيم دست يافته و از مضرات آن مصون ميمانيم. البته سؤال كردن دربارة آن چه نميدانيم بسيار پسنديده و حتي عبادت است اما در صورتي كه زمينههاي مناسب براي اطاعت خداوند را فراهم كند. نيز اگر بتوانيم روح تعبد و بندگي را در خود تقويت كنيم، زندگي برايمان لذتبخش شده و هرگز چنين تصوري در ذهن پديد نميآيد كه «فقط نماز، روزه، و ... پس شادي جوان چه ميشود؟!!» باور نميكنيم كسي كه نماز و روزه را با روح تعبد و علاقه به خالق خود بجاي آورد، آن قدر از نشاط عبادي بيبهره باشد كه براي تكميل شادي زندگي به اموري از اين قبيل متوسل گردد. اما در پاسخ به اين مطلب كه نوشتهايد، هم اكنون بيش از 1400 سال از ظهور اسلام ميگذرد و در قرن 21 به سر ميبريم ... بايد گفت: حتماً تفاوت بين اصول و فروع را ميدانيد. اصول يعني ثابتات يك فرهنگ كه گذشت زمان و تغيير مكان، اثري در آن نميگذارد. اما در فروع، مقتضيات زمان و مكان تأثير گذاشته و بنا به شرايط تغيير ميكند. اين كه چرا جوانان امروز ما خود را دچار يك خلأ ناشي از كمبود شور و نشاط ميدانند، ماجرايي است طولاني كه فلسفهاي دور و دراز ميطلبد. روان شناسان سرچشمة شور و نشاط را «اميد» ميدانند و امروزه آن چه گريبانگير جوانان ما شده، كمرنگ شدن اميد و انگيزه است. چرا جوان ديروز به اين همه شور و نشاط نيازي نداشته؟! زيرا اميدش بيشتر بود و در نتيجه تلاش و كوشش او نيز افزونتر.

اميد، آفريدگار انگيزه و ايجاد كنندة تلاش است. بيكاري، ضعف انگيزه، گم شدن هدف و ... باعث سرخوردگي انسان شده و به گونهاي نشاط را از او ميربايد كه دائماً به طور بيرويه مجبور به استفاده از قرصهاي مسكن بوده و آن را نياز اوليهاش ميپندارد. و چه بسا مواردي كه راه را به خطا رفته و درمان خمودگيهايش را در عواملي مانند رقص و موسيقي و ... جستجو ميكند.

خواهر عزيز! رقص، موسيقي و ... ابزار شادي است نه خود شادي! و اين همان چيزي است كه اغلب ما در آن دچار اشتباه شدهايم. مطمئناً راههاي فراواني براي ابراز شادي وجود دارد كه جوانهاي عزيز ما خواسته و ناخواسته از آن غافلند.

از جمله دلايلي كه براي حرمت موسيقي وجود دارد ميتوان موارد زير را نام برد: 1 ـ از آن جا كه موسيقي باعث تهييج غير طبيعي احساس است، تداوم و تكرار آن باعث ضعف عقل ميشود. و از آنجا كه تمايز انسان با حيوان، عقل اوست، آن چه باعث تضعيف عقل باشد خلاف و معصيت است. 2 ـ بنا به نظر روانشناسان، موسيقي همچون ترياك، هرويين و ... اعتيادآور است كه فرد مبتلا اگر هم بخواهد، به سختي ميتواند آن را ترك نمايد.

عادات هر چه كه باشد، اگر خوب و پسنديده نباشند، باعث تضييع عقل است. همواره اين نكته را مد نظر داشته باشيد كه بزرگترين حريف ميدان عقل، عادت است پس سعي كنيد تا از عادات بد بگريزيد. ممكن است سؤال شود: چرا در حد كم نيز جايز نيست؟ بايد گفت، انسان فطرتاً زيادهطلب است و اگر در مسألهاي به كم آن اجازه داده شود، از زيادش ضمانتي نيست لذا در شرع مقدس محرماتي مثل شراب، گوشت خوك، موسيقي و ... حرامند و در اين حرمت كميت اثري ندارد. بد، بد است كم باشد يا زياد! زماني در كشور نيوئه كنفرانسي براي بررسي مضرات شراب برگزار شد. مدير اين كنفرانس خدمت حضرت آيتالله بروجردي () رسيده و از ايشان پرسيد: دليل اسلام براي حرمت شراب چيست؟ ايشان فرمودند: «انسان به دليل عقل اشرف مخلوقات است و قدرت تمييز و ارادة او نيز عقل اوست پس آن چه باعث تضييع يا تضعيف عقل شود، ناروا، نابجا و حرام است» پرسيدند: اگر به قدري كم باشد كه باعث تضييع نشود چه؟ فرمودند: «انسان زياده طلب است، اگر در كم مجاز باشد به زيادهروي ميافتد لذا همهاش حرام است». در اين جا بد نيست توجه شما را به گزارشي از يك تست موسيقي در جانوران و چگونگي عملكرد آنان جلب نموده و بحث موسيقي را خاتمه دهيم.

در آزمايشي كه در يك گاوداري انجام شد، صداي موسيقي را با نظم خاصي به گاوها رساندند. در نتيجه شيردهي آنها درصد زيادي افزايش يافت. كارآيي كارگران نيز تا حد زيادي بالا رفت اما پس از مدتي مشاهده شد كه اين كارگران و حيوانات دچار يك فرسودگي ناگهاني در مقايسه با همنوعان و همشغلان خود شدهاند. يعني اگر از يك انسان در طي 8 ساعت، كار 16 ساعت را بگيرند، قطعاً در دراز مدت به فرسودگي ميرسد (صرف نظر از مضرات ديگر مانند اين كه چنين فردي مزد همان 8 ساعت را دريافت ميكند نه 16 ساعت). در مورد گاوها نيز مشاهده شد كه پس از مدتي شيرشان خشك شد زيرا كاري كه بدن حيوان بايد در طول پنج سال انجام ميداد، طي يك سال و نيم انجام داده بود. آري اين يك خيانت به ظاهر زيبا از سوي صنعتگران، سرمايهداران و كساني است كه براي رسيدن به سودهاي كلان به هر نوعي، بشر را استثمار ميكنند.

اميدواريم جوانان عزيز ما با چشمي باز، تيزبينانه به اين استثمار خوشآب و رنگ توجه كرده و خود و استعدادهاي سرشارشان را مورد هجوم اين دسيسة دشمن قرار ندهند. ان شأالله براي اطلاع بيشتر حتماً به تفسير سورة لقمان ذيل آية لهو الحديث از تفسير نمونه مراجعه فرماييد.