بازگشت

جلسه سوم


بسم الله الرحمن الرحيم

روزه و سختى هاى آن

قال الله تبارك و تعالى يا ايهاالذين آمنوا كتب عليكم الصيام كما كتب على الذين من قبلكم لعلكم تتقون اياما معدودات فمن كان منكم مريضا او على سفر فعدة من ايام اءخر و على الذين يطيقونه فديه طعام مسكين فمن تطوع خيرا فهو خيره له و ان تصوموا خير لكم ان كنتم تعلمون (30).

اى كسانى كه ايمان آورده ايد! بر شما نوشته و فرض شده است روزه ، همچنان كه بر كسانى كه پيش از شما بوده اند واجب شد. به اميد آن كه شما پرهيزگار شويد روزهاى مشخصى است ، پس هر كس كه از شما مريض ‍ يا مسافر باشد، به همان اندازه از روزهاى ديگر (روزه بدارد) و كسانى كه توانايى روزه ندارند، بايد به مسكين فديه و طعام دهند پس هر كس كه به رغبت و ميل انجام اين امر خير كند، براى او بهتر است و روزه گرفتن براى شما بهتر خواهد بود، تا اينكه به اين وسيله ، پرهيزگار و خداشناس شويد.

امروز آيه قرآن را عنوان سخن قرار دادم تا هم تنوعى شود و هم بيان اين معنا كه چرا در اسلام روزه واجب و فرض شده است .

نكته : اگر كسى بخواهد به فرزند يا شاگرد و يا زير دستش دستور دهد و حكم ساده و بدون مشتقى بدهد، احتياج به مقدمه چينى و آمادگى طرف ندارد. همچنين اگر بخواهيم خبر ساده اى بيان كنيم ، احتياجى به مقدمه چينى نداريم . اما اگر خبر هيجان انگيز، ناراحت كننده باشد، بايد با بيان مقدمات و به تدريج گفته شود. بر طبق اين اصل ، چون روزه گرفتن به ظاهر كار سخت و پر مشقتى است كه انسان تمام روز غذا بخورد، آب نخورد، از لذت جنسى اجتناب كند (به خصوص روزهاى گرم و بلند تابستان ) به همين جهت خداوند تبارك و تعالى با مقدمه چينى وجوب روزه را اعلام مى فرمايد؛

اول آن كه مى فرمايد: اى كسانى كه ايمان آورده ايد! يعنى شما كه ايمان آورده ايد، انسان هاى خوبى هستيد، ارتباط با خدا و رسول پيدا كرده ايد، به همين جهت مورد خطاب هستيد. در مجمع البيان از امام صادق عليه السلام نقل مى كند: حضرت فرمود: لذة ما فى النداء ازال تعب العبادة و العناء؛ آن لذتى كه در خطاب (يا ايهاالذين آمنوا) هست ، باعث برطرف شدن مشقت و سختى روزه خواهد بود. عجب ! من بنده ناچيز ضعيف اين ارزش را پيدا كرده ام ، كه خدا با من صحبت كند، و مرا مورد توجه و خطاب قرار دهد؛ از اين رو بايد با غرور و شادمانى عرض كنيم : لبيك ربنا كه مستحب است بعد از (يا ايهاالذين آمنوا) در هر جاى قرآن گفته شود خدايا بفرما هر دستورى بخواهى بگو، از جان و دل اجرا مى كنم . دوم آن كه مى فرمايد: اى مسلمانان ! شما اول كسى نيستيد كه روزه بر آن ها واجب شده است ، بلكه اين امر براى امت هاى گذشته نيز واجب بوده است آرى از آيات قرآن استفاده مى شود كه نمونه خيلى از دستورات اسلام در اديان گذشته بوده ، از جمله روزه . در تورات و انجيل كنونى با آنكه تحريف شده اند، آثارى از وجود روزه براى دين حضرت موسى ، و عيسى - على نبينا و اله و عليهما السلام - وجود دارد و در تفسير نمونه ، نمونه هايى از آن ذكر شده است (31).

سوم آنكه مگر خداوند ثواب و پاداش و برخوردارى از نعمت هاى بهشت و حور و قصور را مفت به كسى مى دهد؟!

نابرده رنج گنج ميسر نمى شود

مزد آن گرفت كه جان برادر كه كار كرد



ثواب و فوايد جسمى و مادى و معنوى كه با جمله زيباى (لعلكم تتقون ) بيان شده با زحمت و رنج به دست مى آيد، الجنة حفت بالمكاره ؛ بهشت وسط مشكلات قرار گرفته است .

ام حسبتم ان تدخلوا الجنة و لما ياءتكم مثل الذين خلوا من قبلكم مستهم الباءساء و الضراء و زلزلوا حتى يقول الرسول و الذين آمنوا معه متى نصرالله الا ان نصرالله قريب

آيا خيال ميكنيد، وارد بهشت مى شويد و حال آنكه مشكلات پيشينيان را نخواهيد داشت ؟ آنان مشكلات مادى و جسمانى تنگدستى چنان داشته اند كه رسول آنها و كسانى كه به او ايمان آورده بودند، گفتند: خدايا! ديگر چه وقت نصرت ويارى تو مى رسد؟ آگاه باشيد! به درستى كه يارى خدا نزديك است .

اثرات و فوايد روزه

ببينيد خداى تعالى با چه مقدماتى دستور روزه را بيان كرده است . درست مثل اينكه اگر فرزندت را بى موقع مثل ظهر گرم يا شب دير وقت دنبال كار سختى بفرستى ابتدا به او مى گويى پسرم بابا گوش كن ببين چه مى گويم ، فلان جا مى روى و فلان كار را انجام مى دهى ، پسر فلانى هم ماشاءالله هر وقت پدرش از او كارى مى خواهد فورا انجام مى دهد ضمنا بنا دارم براى تو فلان لباس يا كفش ... را بخرم اما فوايد و اثرات روزه :

روزه اثرات و نتايج فراوانى دارد. يكى از آنها، اثرات اجتماعى روزه است كه افراد ثروتمند و آنان كه دستشان به دهانشان مى رسد و هر وقت هر خواسته اى و هر نوع غذايى هوس كنند، براى آنها حاضر و آماده است ؛ در حال روزه و ماه رمضان به طور محسوس از حال فقرا و مستمندان خبردار مى شوند كه روزگار آنان چگونه سپرى مى شود؛ كه خودشان و خانواده شان هميشه اوقات غذاى لذيذ و گرم آرزو دارند و دست رسى به آن ندارند چون چنانچه معروف است ، نه سير از گرسنه خبر دارد و نه سواره از پياده . همه افراد، كه از مقام بلند اميرالمؤ منين برخوردار نمى باشند. برخوردار نمى باشند. آنجا كه (در نامه عثمان بن حنيف انصارى ) مى فرمايد: (32)

و لو شئت لاهتديت الطريق الى مصفى هذا العسل و لباب هذا القمح سنائج هذا القز ولكن هيهات ان يغلبنى هواى و يقود جشعى الى تخير الاطعمة و لعل بالحجاز او اليمامة من لاطمع له فى القرص ولاعهد له بالشبع او ابيت مبطانا و حولى بطون غرثى و اكباد حرى او اكون كما قال القائل : و حسبك داء ان تبيت ببطنة و حولك اكباد تحن الى القد

اى عثمان بن حنيف ! من - على - اگر بخواهم ، به هر لذت و خوراك و لباسى دسترسى دارم . خليفه مسلمين و حاكم و زمام دارم . بيت المال در اختيار من است مى توانم عسل مصفى و مغز گندم سفارشى بخورم و يا لباسم از ابريشم و حرير باشد و ليكن هرگز تحت تاءثير حرص و ولع دنيا قرار نمى گيرم و هواى نفس بر من غالب نمى شود و غذاهاى گوناگون نمى خورم ؛ در حالى كه شايد كسى در حجاز يا يمامه باشد كه آرزوى يك قرص نان داشته باشد، و گويى هيچ وقت شكم سيرى به خود نديده مگر مى شود من با شكم پر بخوابم و به بستر استراحت سر بگذارم در حالى كه اطراف من شكم هاى گرسنه و جگرهاى تشنه باشد؟ يا به قول شاعر كه مى گويد: بدترين درد براى تو آن است كه تو، شب با شكم سير بخوابى در حالى كه اطراف تو جگرهاى محرومى باشد كه آرزوى خوردن پوست گوسفند دباغى نشده داشته باشند.

آرى ، تا انسان درد را از نزديك لمس نكند، هرگز از نيازهاى طبقه محروم خبردار نمى شود.

شنيدن كى بود مانند ديدن

بسى فرق است ديدن تا شنيدن



در سفرى كه در سالهاى اخير به مكه مى رفتم (كه آرزو و ريال محدود و در اثر جنگ تحميلى ، هركس مجاز بود مقدار شخصى پول همراه خود داشته باشد) يكى از همسفران پولش تمام شده بود؛ در حالى كه خود اهل ثروت و مكنت بود؛ مى گفت : فلانى من در عمرم چيزى نخواستم و آرزو نكردم مگر آن تهيه مى كردم ولى اكنون از دولت جمهورى اسلامى ممنونم ؛ زيرا پى بردم آن بيچاره هايى كه هر چه بخواهند نمى توانند تهيه كنند، چه حالى دارند. پس يكى از خواص روزه ، درك و احساس حال ضعفا و مستمندان است .

گاهى احوال دل زار و من از زلفت پرس

كه پريشان خبر از حال پريشان دارد



از كشف الغمه نقل شده كه حمزة بن محمد، در نامه اى از امام حسن عسكرى عليه السلام علت وجوب روزه را سؤ ال مى كند و حضرت در پاسخ مى نويسد: فرض الله تعالى الصوم ليجد الغنى مس الجوع ليحنو على الفقير ؛ خداى تعالى روزه را واجب كرد، تا ثروتمند مزه و طعم گرسنگى را لمس كند، به آن اميد كه بر فقير ترحم كند (33).

يكى ديگر از تاءثيرات روزه ، اثر بهداشتى و درمانى آن است كه هم ، در طب جديد و هم در طب قديم ، مورد قبول همگان است ، پرهيز و امساك ، بيمارى ها را به صورت معجزه آسا معالجه مى كند. سيدى بزرگوار از فاميل (ره ) چند سال پيش توفيق هم سفرى او را در مشهد مقدس يافتم ، زكام شد مى گفت هر وقت زكام و سرماخوردگى پيدا مى كنم فقط 24 ساعت امساك مى كنم و خوب مى شوم لذا امساك كرد و هيچ نخورد و خوب شد. روشن است كه عامل بسيارى از بيمارى ها، زياده روى در خوردن غذاهاى مختلف است ؛ زيرا مواد اضافى در خون باقى مى ماند و موجب پرورش ميكرب ها مى شود بهترين راه مبارزه با اين بيمارى ها امساك و روزه است تابه اين وسيله مواد اضافى جذب نشده بسوزد و بدن خانه تكانى كند.

همچنين روزه ، نوعى استراحت براى معده و دستگاه گوارشى مى باشد؛ چون اين دستگاه ها از حساس ترين دستگاه هاى بدنند و در طول سال هميشه مشغول كارند، اين استراحت براى آن ضرورى و لازم است . همچنين شخص روزه دار بايد مواظب باشد، كه در هنگام افطار و سحر هم در خوردن زياده روى نكند، تا اثر بهداشتى روزه حاصل شود. درباره اين موضع روايات زيادى از ائمه اطهار عليهم السلام وارد شده كه نمونه اى از آن را بيان مى كنيم : مرحوم مجلسى در كتاب بحارالانوار خويش ، يك باب اختصاص داده است به مذمت و نكوهش پرخورى (34) و يك باب ديگر در پرهيز و اجتناب از غذا كه از جمله ، روايتى است (35) از حضرت موسى بن جعفر عليه السلام كه فرمود: الحميته راءس كل دوآء و المعدة بيت الداء (36) پرهيز، سر آمد همه درمان ها و معده خانه دردها است .

و در روايتى از امام رضا عليه السلام مى خوانيم : لو ان الناس قصروا فى الطعام لاستقامت ابدانهم ؛ اگر مردم كمتر غذا مى خوردند؛ هرآينه بدن هاى آنها سالم مى ماند. اميرالمؤ منين عليه السلام نيز در كلمات قصار خويش ‍ مى فرمايد: كم من اكلة منعت اكلات (37) چه بسيار مى شود كه يك لقمه غذاى زيادى موجب مرض گردد و چندين روز انسان را از غذا خوردن محروم كند.



كلام دانشمند روسى

دانشمند روسى الكسى سوفورين نقل مى كند كه : روزه فايده ويژه اى در درمان كم خونى ، ضعف روده ها التهاب بسيط و مزمن ، دمل هاى خارجى و داخلى سل ، اسكليروز، روماتيسم ، نقرس ، استسقاء، نوراستنى ، عرق النساء، خراز (ريختگى پوست ) بيمارى هاى چشم مرض ، قند، بيمارى ها جلدى ، بيمارى ها كليه ، كبد، و بيمارى هاى ديگر دارد(38).

اثرات معنوى روزه

بالاتر از همه اين موارد كه گفته شد، فايده معنوى روزه ؛ يعنى تقويت روح ايمان در انسان است در آيه اى كه نقل شد با عبارت لعلكم تتقون به آن اشاره شده است . حال اگر روزه دار، فقطى به خاطر خدا و قربة الله روزه بگيرد، بهترين و بالاترين نتيجه را خواهد گرفت ؛ چون به وسيله تربيت نفس و داشتن اراده و ايستادگى در مقابل تمايلات جسمانى و تسلط بر نفس سركش اماره ، روزه ، آنچنان اراده صائم را قوى مى كند كه هيچ دستور اخلاقى و تربيتى ديگرى نمى تواند اين اثر را داشته باشد. انسان سست اراده ، چه بسا، با يك لذت زود گذر و يك برخورد ساده ، عنان اختيار را از دست بدهد و براى هميشه بى چاره و بدبخت شود؛ ولى شخصى كه اراده قوى دارد، در برابر مال دنيا، مقام دنيا، شهوات جنسى ، غضب و امثال اين ها مانند كوه پابرجا مى ماند و هرگز نمى لغزد.

ز دست ديده و دل هر دو فرياد

كه هر چه ديده بيند دل كند ياد

بسازم خنجرى نيشش ز فولاد

زنم بر ديده تا دل گردد آزاد

يك روايت هم از ثواب و پاداش آخرتى روزه بخوانم گوش كنيد و لذت ببريد.

در بحارالانوار، از تفسير على بن ابراهيم از پدرش از حماد از امام صادق عليه السلام اين گونه نقل شده است :

عن ابى عبدالله عليه السلام قال قال رسول الله صلى الله عليه و آله لما اسرى بى الى السماء دخلت الجنة فراءيت قصرا من ياقوته حمراء يرى دخلها من خارجها و خارجها من داخلها من ضيائها و فيها بيتان در و زبرجد فقلت يا جبرئيل لمن هذا القصر فقال هذا لمن اطاب الكلام و ادام الصيام و اطعم الطعام و تجهد بالليل و الناس نيام فقال اميرالمومنين عليه السلام يا رسول الله فى امتك من يطيق هذا فقال ادن منى يا على فدنا منه فقال تدرى ما اطاب الكلام قال : الله و رسوله اعلم قال صلى الله عليه و آله من قال سبحان الله و الحمدلله و لااله الاالله و الله اكبر اتدرى ما ادام الصيام قال : الله ورسوله اعلم قال من صام رمضان ولم يفطر منه يوما وتدرى ما اطعام الطعام قال : الله و رسوله اعلم قال صلى الله عليه و آله من طلب لعياله ما يكف به وجوههم الناس و تدرى ما لتجهد بالليل و الناس نيام قال : الله ورسوله اعلم قال صلى الله عليه و آله من لم ينم حتى يصلى العشاء الاخرة و يعنى بالناس نيام اليهود و النصارى فانهم ينامون فيما بينهما (39).

امام صادق عليه السلام مى فرمايد: رسول اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: هنگامى كه شب اسرى به آسمان برده شدم ، داخل بهشت شدم (يكى از اساتيد مى گفت : خدا پيغمبر را برد و همه چيز را از نزديك به او نشان داد بالاخره ديدن غير از شنيدن است (ليطمئن قلبى ) پس قصرى ديدم از ياقوت سرخ ، كه درون آن از بيرون و بيرون آن از درون ديده مى شود؛ چون بسيار نورانى بود دو اطاق در آن قصر بود، يكى از در سفيد و ديگرى از زبرجد سبز. پس گفتم : اى جبرئيل اين قصر از كيست ؟ گفت : از آن كسى است كه چهار خصلت داشته باشد: 1 - گفتارش پاكيزه و حق باشد؛ 2 - هميشه روزه باشد؛ 3 - به ديگران اطعام دهد و انفاق كند؛ 4 - شب به عبادت بپردازد، در حالى كه مردم همه خواب باشند. پس اميرالمؤ منين عليه السلام عرض كرد: اى رسول خدا! ايا در امت شما كسى توانايى انجام چنين كارى را دارد؟ حضرت فرمود: نزديك بيا يا على ! پس نزديك آمد پيامبر فرمود: آيا مى دانى منظور از گفتار پاكيزه چيست ؟ اميرالمؤ منين عرض كرد: خدا رسول او داناترند. حضرت فرمود: منظور آن كسى است كه بگويد سبحان الله و الحمدلله و لااله الاالله و الله اكبر آيا مى دانى منظور از روزه هميشگى چيست ؟ اميرالمؤ منين فرمود: خدا و پيغمبر او داناترند. حضرت فرمود: آن كسى است كه تمام ماه رمضان را روزه بگيرد و حتى يك روز از آن را افطار نكند. يا على ! مى دانى منظور از غذا دادن به ديگران چيست ؟ حضرت فرمود: خدا و رسول او داناترند، پيامبر فرمود: آن كسى است كه براى خانواده اش رزق حلال به دست آورد، و آبروى آنان را در نزد مدرم حفظ كند. آيا مى دانى منظور از شب زنده دارى چيست ؟ و حضرت در پاسخ گفت : خدا و رسول او داناترند. پيامبر فرمود: منظور كسى است كه شب ها نخوابد تا اين كه نماز عشا را بخواند.

بعد، گويا خود على بن ابراهيم اضافه مى كند كه مقصود حضرت از مردمى كه خواب باشند و الناس نيام يهود و نصارا هستند، چون آنان از سر شب مى خوابند. چون سابقا تلويزيون و نبود و مردم از همان اول شب مى خوابيدند ولى مسلمانان صبر ميكردند تاوقت فضيلت نماز عشاء شود (كه برطرف شدن سرخى طرف مغرب است ) نه مثل زمان كه تا تلويزيون برنامه دارد بچه ها و به تبع آنها بزرگان بيدارند و خداى ناخواسته نماز صبح قضا مى شود.

فيوضات نماز شب

برادران ! نماز شب را، سخت و مشكل نگيريد. آن فقط هشت ركعت ، است ؛ چهار نماز دو ركعتى، مثل نماز صبح ، به قصد نماز شب و دو ركعت هم به قصد نماز شفع ( جفت ) و يك ركعتبه قصد نماز وتر (= تك ) اين اصل نماز شب است شايد 11 دقيقه بيشتر وقت نگيرد حتىمى توانيد بعد از خوردن سحور تا اطمينان به طلوع فجر نكنيد آنها را بخوانيد عزيزان! خودتان را از فيض محروم نكنيد! در نماز صبح بايد سوره راكامل بخوانى ولى در نماز شب ، مى توانى سوره را نخوانى حتى مى توانى بدونطماءنينه بخوانى ، يا مى توانى بين راه مسجد رفتن بخوانى و ركوع و سجود را بااشاره به جا بياورى .

مرحوم حاج سيد احمد زنجانى در كتاب الكلام يجرالكلام مى نويسد: نماز شب ، مثل آب خوردن است به هر طريق مقدارى آب ، به معده برسانى رفع عطش مى شود حال اگر در جام بلور باشد، بهتر است و يا اگر آب سرد و گوارا باشد بهتر خواهد بود و... نماز شب هم همين طور است . اصل آن ، همان بود كه گفته شد. حال اگر ذكرهاى مستحب و دعاهاى رسيده و سوره را با طماءنينه به جا بياورى ، ثواب بيش تر به تو مى دهند. ولى آن همه فضيلت و ثواب كه براى نماز شب فرموده اند مقصود همان نماز مختصر است ، مثالى عرض كنم شما وقتى گرسنه باشيد هر غذايى را به هر نحوى بخورى ، سير مى شوى . حالا اگر نان پنير باشد يا مرغ و كباب فرقى ندارد؛ ولى اگر پلوخورش باشد بهتر است ؛ اگر خورش فسنجان باشد بهتر و اگر روغن حيوانى و برنج ايرانى به جاى روغن نباتى و برنج خارجى حتما بهتر است اگر سفره پاكيزه با خانواده باشد، اگر فارغ البال و بهترين احوال باشى هى بهتر در بهتر است .

گاهى از بعضى از افراد، كه درباره چگونگى نماز شب سوال مى كنى ، اين گونه پاسخ مى دهند: وقتى از خواب بيدار شدى ؛ بر پهلوى راست ، فلان ذكر را بخوان و بعد كه بلند شدى ؛ نگاه به آسمان كن ؛ بگو: ان فى خلق السموات والارض و اختلاف الليل و النهار لايات لاولى الالباب (40)بعد وضو بگير و فلان ذكر را بگو؛ بعد نماز شب را تاءنى دو ركعت دو ركعت بخوان و بعد از هر دو ركعت تسبيحات حضرت زهرا را بگو بعد نماز، شفع را به اين شكل و نماز وتر را به اين طريق بخوان . در قنوت آن ، حتما به چهل نفر مؤ من دعا كن و سى صد بار بگو: العفو بكنى . دست چپ را به قنوت بردار و با دست راست ذكر بگو و... و اين امر در نهايت آنچنان مشكل و سخت مى گردد كه طرف مى گويد؛ من از خير نماز شب گذشتم .

برادر! هميشه به يك حال نمى مانى ، قدر عمر و نيرو و فرصت را بدان .

توان گرى نه به مال است نزد اهل كمال

كه مال تالب گور است و بعد از آن اعمال

من آنچه شرط ابلاغ است با تو مى گويم

تو خواه از سخنم پند گير و خواه ملال

نصيحت همه عالم چو باد در قفس است

به گوش مردم نااهل و آب در غربال

مكن به چشم ارادت نگاه در دنيا

كه پشت مار به نقش است و زهر او قتال

به عمر عاريتى هيچ اعتماد مكن

كه پنج روز دگر مى رود به استعجال

به چشم و گوش و دهان آدمى نباشد شخص

كه هست صورت ديوار را همين تمثال

برفت عمر و نرفتيم راه شرط ادب

به راستى كه به بازى برفت چندين سال

زمان توبه و عذر است و وقت بيدارى

برآر دست دعايى و رو به خاك بمال

ذكر توسل ؛ تجسم تشنگى اطفال امام حسين عليه السلام

السلام عليك يا اباعبدالله و على الارواح التى حلت بفنائك عليك منى سلام الله ابدا ما بقيت و بقى الليل و النهار و لاجعله الله آخر العهد من لزيارتكم السلام على الحسين و على على بن الحسين و على اولادالحسين و على اصحاب الحسين

عزيزان ! در وقت افطار وقتى آب سرد گوارا مى نوشيد، يادى از لب عطشان امام حسين عليه السلام و اولا امام حسين آوريد. قطعا ثواب روزه چند برابر مى شود. اگر دلت شكست بدان ثواب بيشترى برده اى اگر لبت خشك بود و آن حضرت را مجسم كردى و از دردش باخبر شدى و اگر به خاطر آوردى كه اولاد آن حضرت صدا مى زنند العطش ، العطش آن وقت مطمئن باش ، به برادر مى گفتند به عمه مى گفتند ببين وقتى بچه تشنه باشد به مادر مى گويد اگر نشد به ديگران مى گويد اگر ندادند صدايش به گريه بلند مى شود آب ، آب ، آب ، حالا صحنه تشنگى بچه ها در خيمه ها براى شما مجسم شد.

در آن روايت ، كه خداوند در مناجات براى حضرت موسى جريان كربلا را شرح مى دهد مى فرمايد: يا موسى صغيرهم يميته العطش و كبيرهم جلده منكمش اى موسى ! در اثر تشنگى بزرگانش پوست بدنشان جمع مى شود و كودكانشان ، به هلاكت مى رسند.

زان تشنگان هنوز به عيوق مى رسد

فرياد العطش ز بيابان كربلا

بوديم ديو و دد همه سيراب و مى مكيد

خاتم ز قحط آب سليمان كربلا

از آب هم مضايقه كردند كوفيان

خوش داشتند حرمت مهمان كربلا

لاحول ولاقوة الابالله العلى العظيم

پاورقي



30- سوره بقره آيه 183

31- تفسير نمونه ، ج 1، ص 455، در دفتر منابر تمرينى در نجف اشرف اين موضوع را مشروحا و با ذكر مثال نوشته ام

32- نهج البلاغه ، تحقيق شيخ محمد عبده ، ج 2، ص 70

33- بحارالانوار، ج 96 ص 339. و از اين مضمون جالب تر، عن هشام بن الحكم ح 53 ص 371

34- بحارالانوار، ج 66، ص 325

35- بحارالانوار، ج 62، ص 140

36- همان ص 142

37- نهج عبده ، ج 2، ص 178

38- تفسير نمونه ج 1، ص 458

39- بحارالانوار، ج 93، ص 168

40- سوره آل عمران آيه 190