بازگشت

آداب مربوط به اموات و موت


مستحبات و مكروهات حالت احتضار و بعد از مرگ

1. مستحب است در حال احتضار شهادتين و اقرار به امامت ائمه اثنى عشر عليهم السلام و كلمات فرج را طورى براى محتضر بخوانند كه محتضر بشنود.(747)

2. در صورتى كه جان كندن محتضر دشوار باشد، بهتر است ، در صورتى كه اذيت نشود، بستر او را به جايى انتقال دهند كه همواره در آن جا نماز مى خوانده است . (748)

3. مستحب است كه سوره هاى ، يس ، صافات ، احزاب ، آية الكرسى ، آيه پنجاه و چهارم سوره اعراف و سه آيه آخر بقره بر بالين محتضر خوانده شود تا زودتر راحت گردد. (749)

4. مستحب است كه بعد از مرگ چشم هاى ميت را ببندند و لب و دهانش را روى هم نهاده و دو فك او را با دستمالى ببندند.(750)

5. بهتر است كه بعد از مرگ ، دو دست ميت را به طرف دو پهلويش بكشند. (751)

6. مستحب است كه بعد از مرگ ، پاهاى ميت را بكشند تا راست قرار گيرد و پارچه اى روى او بيندازند. (752)

7. مستحب است كه در شب چراغى كنار ميت روشن كنند. (753)

8. مستحب است كه مؤ منين را از مرگ ميت خبردار كنند تا براى تشييع جنازه او حاضر شوند.(754)

9. مستحب است كه در تجهيز ميت ، يعنى غسل دادن ، كفن و دفن او عجله كنند، مگر آن كه در مردن او شك داشته باشند و وضع او مشتبه باشد كه بايد در اين صورت صبر كنند تا به مرگ او يقين حاصل نمايند .(755)

10. مستحب است كه اگر ميت در شب مرده است در محل جان دادنش ‍ چراغى روشن كنند. (756)

11. مستحب است اين دعاها را طورى به محتضر تلقين كنند كه بفهمد: اللهم اغفرلى الكثير من معاصيك واقبل منى اليسير من طاعتك يا من يقبل اليسير و يعفو عن الكثير اقبل منى اليسير واعف عنى الكثير انك انت العفو الغفور اللهم ارحمنى فانك رحيم . (757)

12. مستحب است او را پس از مردن در پارچه اى مانند چادر شب بپيچند. زيرا پيغمبر صل الله عليه و آله و ائمه چنين مى كردند. (758)

13. كراهت دارد كه در حال جان كردن به بدن محتضر مس شود. (759)

14. كراهت دارد بر شكم محتضر چيزى سنگين نهاده شود. (760)

15. تنها گذاشتن او مكروه است .

16. حاضر شدن شخص جنب و حائض بر بالين كسى كه در حال احتضار است ، كراهت دارد. (761)

17. حرف زدن زياد و گريه كردن نزد محتضر مكروه است .

18. تنها گذاشتن زنان در نزد محتضر مكروه است . (762)

آداب كفن و كفن كردن

1. مستحب است كفن از مقدار واجب بيشتر باشد. (763)

2. مستحب است كفن ميت از جامه اى نباشد كه از پوست حيوان حلال گوشت يا از مو و پشم حيوان حلال گوشت درست شده باشد. (764)

3. مستحب است انسان در حال سلامتى كفن ، سدر و كافور خود را تهيه كند. (765)

4. مستحب است كه علاوه بر سه قطعه واجب كفن قطعه ديگرى به عنوان لفافه به درازاى سه ذراع و نيم و پهناى يك وجب الى يك وجب و نيم به ران ميت بپيچند، به طورى كه چيزى از ميانه خاصره تا سر زانوهاى ميت بيرون نماند. (766)

5. مستحب است براى پيچيدن لفافه از خاصره آغاز نموده و دو ران ميت را به هم بچسبانند و آخر پارچه را از زير دو پاى ميت بيرون آورده و در زير قسمت نهايى لفافه فرو برند. (767)

6. مستحب است مقدارى پنبه بين دو سرين ميت بگذارند، به طورى كه عورتين او را بپوشاند. (768)

7. مستحب است مقدارى ذريره كه نوعى بوى خوش است ، روى پنبه بگذارند و بعد پنبه را بين دو سرين قرار دهند. (769)

8. بهتر است ، اگر مى ترسند كه چيزى از مجراى غايط ميت بيرون آيد و كفن را آلوده كند، مجرى را با مقدارى از آن پنبه پر كنند، بلكه با مجراى حيض ‍ زن نيز چنين كنند؛ لازم به ذكر است كه همه اين اعمال را قبل از پيچيدن لفافه انجام مى دهند. (770)

9. مستحب است بعد از قرار دادن ميت در سرتاسرى واجب و پيچيدنش ، لفافه ديگرى (لفافه دوم ) بر او بپوشانند و بهتر است كه آن لفافه برد يمانى باشد.

10. استحباب لفافه سوم مخصوصا در مورد زنان تقويت شده است .

11. در مورد ميت مرد مستحب است كه پارچه اى به عنوان عمامه دور سر او بپيچند و دو طرف آن را زير چانه ميت قرار دهند؛ به اين نحو كه تحت الحنك سمت راست روى تحت الحنك سمت چپ قرار گيرد و مجددا سمت چپى را روى سمت راستى قرار داده و هر دو را به طرف سينه ميت بكشند.

12. در مورد ميت زن مستحب است كه به جاى عمامه ، مقنعه اى بر سرشان نهاده و با لفافه اى به عنوان سينه بند پستان هاى ايشان را بسته در پشت ميت گره بزنند.

13. مستحب است كفن ميت از پارچه خوبى تهيه شود و او را به نحو خوبى كفن كنند.

14. مستحب است كه كفن را با مال پاك و حلال و بدون شبه تهيه و خريدارى نمايند.

15. بهتر است كفن از جنس پنبه و سفيد رنگ باشد؛ سواى حبره كه مستحب است سرخ رنگ باشد.

16. مستحب است كفن پارچه اى باشد كه شخص با آن احرام بسته و يا در آن نماز خوانده است .

17. مستحب است كه اگر كفن احتياج به دوختن دارد از رشته هاى خود كفن گرفته و آن را بدوزند.

18. مستحب است كه مقدارى از كافور و زيره را به هر يك از قطعه هاى كفن بپاشند.

19. مستحب است كه در حاشيه همه قطعات كفن و بر جريدتين (چوب ترى كه روى ترقوه ميت مى گذارند) بنويسد: فلانى پسر فلانى (يعنى نام ميت و پدرش نوشته شود) شهادت مى دهد به اين كه جز اللّه تعالى هيچ معبودى نيست و او يكتا است و شريكى ندارد. همچنين شهادت مى دهد به اين كه محمد صل الله عليه و آله فرستاده خداست و على بن ابيطالب ، حسن ، حسين ، على ، محمد، جعفر، موسى ، على ، محمد، على ، حسن و مهدى عليهم السلام امامان و سادات و قائدان اويند و اين كه قيامت و ثواب و عقاب حق است .

20. بهتر است بر كفن ميت دعاى جوشن كبير بنويسند. البته بهتر اين است كه همه اينها در حاشيه نوشته شود كه از نجس شدن ايمن باشد. (771)

21. مكروه است براى پيراهن ميت كه جامه دوم اوست ، آستين درست كنند. (772)

22. مكروه است كه كفن به وسيله چاقو يا قيچى آهنى بريده شود، بلكه سزاوار است با دست بريده شود.(773)

مستحبات و مكروهات حنوط ميت

* حنوط يعنى ماليدن كافور به پيشانى ، كف دست ها، سر زانوها و سر دو انگشت بزرگ پاها كه اين عمل واجب مى باشد.

1. مستحب است كه بر سر بينى ميت كافور بمالند. (774)

2. مستحب است كه در حنوط ميت مراعات ترتيب بين اعضاى سجود انجام گيرد. پس مستحب است اول كافور را به پيشانى ميت بمالند.(775)

3. مستحب است كه ميت را پيش از كفن كردن حنوط نمايند. (776)

4. مستحب است كه قدرى تربت حضرت سيدالشهداء عليه السلام را كافور مخلوط كنند، ولى بايد به جاهايى كه بى احترامى مى شود، نرسانند. (777)

5. مستحب است كه به زير بغل ها، گودى روى سينه و مفاصل استخوان هاى ميت كافور بمالند. (778)

6. مكروه است كه ميت را با مشك و عنبر و عود و عطرهاى ديگر خوشبو كنند. (779)

7. مكروه است كه مشك و عنبر و عود و عطرهاى ديگر را با كافور مخلوط كنند. (780)

مستحبات تشييع جنازه

1. مستحب است كه تشييع كنندگان هنگام تشييع جنازه بگويند: بسم اللّه و بالله و صلى اللّه على محمد و آل محمد اللهم اغفر للمؤ منين و المؤ منات ؛ به نام خدا و به يارى او. خدا بر محمد و آل او درود بفرستد! بارالها! مردان و زنان مؤ من را بيامرز! (781)

2. مستحب است كه جنازه را بر دوش خود حمل كنند، نه بر بالاى حيوان باربر و امثال آن ، اما كراهت حمل آن بر بالاى حيوان معلوم نيست . (782)

3. تشييع كننده بهتر است در حال خشوع و تفكر باشد. مستحب است كه فكر كند كه اين خود اوست كه از دنيا رفته و بر بالاى دوش حمل مى شود. و دارد التماس مى كند مرا برگردانيد. (783)

4. مستحب است كه تشييع جنازه ، با پاى پياده صورت گيرد. (784)

5. بهتر است تشييع كننده پيشاپيش جنازه نرود، بلكه يا عقب جنازه و يا در دو طرف آن حركت كند. كه اولى بهتر است . (785)

6. بهتر است تشييع كننده چهار طرف جنازه را به تناوب به دوش بگيرد و بهتر آن است كه از سمت راست جلوى تابوت شروع نموده و آن را به دوش ‍ راست خود بگيرد و سپس سمت راست عقب را به دوش راست بگيرد؛ در نوبت سوم ، سمت چپ آخر تابوت را به دوش چپ حمل كند و در نوبت چهارم سمت چپ جلوى تابوت را به دوش چپ بگيرد. (786)

7. بهتر است صاحب مصيبت با پاى برهنه تشييع كند و ردا يا عباى خود را زمين بگذارد و نپوشد و اگر آن را پوشيد، طورى غير معمولى بپوشد كه با حالت داغديدگان تناسب داشته باشد؛ خلاصه اين كه وضعى به خود بگيرد كه همه تشيع كنندگان بفهمند كه او صاحب مصيبت است .

* فضيلت تشييع جنازه بسيار و ثواب آن عظيم است . در روايت آمده است كه هر كس جنازه اى را تشييع كند، در رفتن و برگشتن به هر گامى كه برمى دارد، خداوند هزار هزار حسنه (يك ميليون حسنه ) برايش مى نويسد و هزار هزار گناه (يك ميليون گناه ) را از نامه عمل او محو مى كند و به او هزار هزار درجه مى دهد.

مكروهات تشييع جنازه

1. سوار شدن بر وسيله نقليه در هنگام تشييع جنازه ؛ جز در صورت عذر و مراجعت . (787)

2. خنديدن و لهب و لعب . (788)

3. كنار گذاشتن ردا توسط كسى كه صاحب مصيبت نباشد. (789)

4. راه رفتن به سرعت . (790)

5. بردن آتش در دنبال جنازه ، مگر آن كه چراغى به منظور روشن كردن راه باشد. (791)

6. شركت در تشييع جنازه براى زنان جوان كراهت دارد. (792)

مستحبات نماز ميت

1. مستحب است كسى كه مى خواهد نماز ميت بخواند، تمام چيزهايى كه در نماز ديگر لازم است ، اعم از وضو، غسل ، تيمم و پاك بودن بدن و لباس ‍ و... را رعايت كند. (793)

2. مستحب است كه اگر ميت مرد است ، امام جماعت يا كسى كه تنهايى بر او نماز مى خواند، مقابل وسط قامت ميت بايستد و اگر ميت زن است ، مقابل سينه اش بايستد. (794)

3. بهتر است نمازگزار پا برهنه بر ميت نماز بخواند. (795)

4. مستحب است نمازگزار در هر تكبير دست ها را بلند كند. (796)

5. مستحب است كه فاصله نمازگزار با ميت به قدرى كم باشد كه اگر باد لباسش را حركت دهد به جنازه برسد.(797)

6. بهتر است نماز ميت به جماعت خوانده شود. (798)

7. مستحب است كه امام جماعت تكبير و دعاها را بلند بخواند و كسانى كه با او نماز مى خوانند، آهسته بخوانند. (799)

8. مستحب است كه نمازگزار در نماز ميتى كه به جماعت خوانده مى شود اگر چه ماءموم يك نفر باشد، پشت سر امام بايستد. (800)

9. مستحب است كه نمازگزار به ميت و مؤ منين زياد دعا كند. (801)

10. پيش از نماز سه مرتبه بگويد: الصلاة .

11. بهتر است نماز را در جايى بخوانند كه مردم براى نماز بيشتر به آنجا مى روند.

12. مستحب است كه اگر زن حائض نماز ميت را به جماعت مى خواند در صفى تنها بايستد. (802)

13. خواندن نماز ميت در مساجد به غير از مسجدالحرام مكروه است . (803)

14. مكروه است بر ميت چند مرتبه نماز بخوانند، ولى اگر ميت اهل علم و تقوى باشد، كراهتى ندارد. (804)

آداب دفن و بعد دفن

1. گود كردن قبر تا چنبره گردن و يا به قدر قامت . (805)

2. ساختن لحد براى قبر. به اين معنا كه در زمين سخت از جانب ديوار سمت قبله اش به قدرى كه بدن ميت در آن جاى گيرد را خالى كنند و او را زير لحد بخوابانند و در زمين سست و كف قبر حفره اى شبيه نهر بكنند به مقدارى كه بدن ميت را فرا گيرد. آن گاه روى آن سقف بزنند. (806)

3. جنازه مرد را قبل از آن كه در قبر سرازير كنند، طرف پاى قبر به زمين بگذارند و جنازه زن را پيش روى قبر، سمت قبله به زمين بگذارند. (807)

4. ميت را يكباره در قبر نكنند، بلكه دو يا سه ذراع جلوتر بر زمين نهاده ، لحظه اى صبر كنند و آن گاه اندك اندك نزديكش سازند و دوباره لحظه اى صبر كنند. پس از آن در لب قبر قرارش دهند تا او خود را براى سوال قبر آماده سازد. چون براى قبر هول عظيمى است . آن گاه او را به آرامى داخل قبر كنند.

5. اگر ميت مرد باشد، اول سر او را وارد قبر سازند، اما اگر زن بود، او را به عرض داخل قبر كنند.

6. مستحب است كه همه گره هاى كفن را داخل قبر باز كنند.

7. مستحب است كه بند كفن را از صورت ميت باز كنند، و گونه صورتش را روى خاك بگذارند و براى او از خاك بالشى درست كنند و خشت يا كلوخى را در پشتش بگذارند تا تكيه گاه بدنش باشد و به پشت نيفتد. (808)

8. مستحب است كه قبر را با خشت يا سنگ بپوشانند تا خاك قبر روى ميت نريزد. (809)

9. اگر بعد از نهادن سنگ ، گل درست كرده و روى آن بريزند تا محكم شود بهتر است . (810)

10. مستحب است كسى كه ميت را در قبر مى گذارد با طهارت و سر برهنه باشد. (811)

11. مستحب است كسى كه ميت را در قبر مى گذارد، دگمه هاى لباس خود را باز كرده و عمامه را از سر برداشته و ردا و كفش خود را بكند. (812)

12. مستحب است اگر ميت زن است مباشر در پايين بردن او در قبر و باز كردن گره هاى كفن او شوهر يا يكى از محارم او باشد. (813)

13. مستحب است كه دو چوب تر و تازه در قبر همراه ميت بگذارند. (814)

14. مستحب است كه مقدارى از تربت سيدالشهداء عليه السلام زير صورت يا در هر جاى كفن ميت قرار داده شود. (815)

15. سزاوار است كه غير از ارحام با پشت دست خاك را در قبر بريزند (816) و بگويند: انا لله و انا اليه راجعون . (817)

16. مستحب است دعاهايى كه براى موارد ويژه وارد شده است را بخوانند: مثل دعاى هنگام بيرون آوردن ميت از تابوت ، دعاى روبرو شدن با قبر، دعاى هنگام سرازير كردن ميت در قبر و دعاى بعد از نهادن ميت در قبر و بعد از نهادنش در لحد و... .(818)

17. سزاوار است كه بعد از قرار دادن ميت در لحد و قبل از بستن لحد عقايد حقه ، يعنى اصول دين و مذهب به آن قسمى كه از امامان عليهم السلام وارد شده است را به ميت تلقين كنند. (819)

18. مستحب است كه قبر را بعد از دفن ميت به مقدار چهار انگشت بسته يا باز از زمين بلند سازند. (820)

19. بهتر است قبر را چهار گوش درست كنند؛ به طورى كه زاويه هاى آن قائمه باشد. (821)

20. مستحب است كه ولى ميت يا آن كسى كه ولى ميت به آن دستور مى دهد، بعد از دفن ميت و برگشتن تشييع كنندگان كنار قبر بنشيند و اصول دين و مذهب را با بلندترين صدا به ميت تلقين كند؛ يعنى اقرار به توحيد، رسالت سيدالمرسلين حضرت محمد صل الله عليه و آله و امامت ائمه معصومين عليهم السلام و اقرار به حق بودن آنچه رسول خدا از جانب خداى تعالى آورده ، حقانيت قيامت و زنده شدن در آن روز، حسابرسى به اعمال و بهشت و دوزخ را تلقينش كند. اگر چنين كند، سوال نكير و منكر - ان شاء اللّه - از او دفع مى شود.

21. بهتر است كه نام ميت را بر قبر يا بر چيزى از چوب و يا سنگ نوشته و بر بالاى قبر ميت نصب كنند.

22. بهتر است خويشاوندان را نزديك به هم دفن كنند.

23. سزاوار است بناى قبر را محكم بسازند. (822)

24. بهتر است ميت را در نزديك ترين قبرستان دفن كنند، مگر آن كه قبرستان دورتر، از جهانى بهتر باشد. (823)

25. مستحب است كه موقع وارد كردن ميت به قبر پارچه اى روى قبر بگيرند. (824)

26. مستحب است كه براى تلقين دادن ميت دست راست را به شانه راست ميت بزنند و دست چپ را به قوت بر شانه چپ ميت بگذارند و دهان را نزديك گوش او ببرند و به شدت حركتش دهند و آن گاه دعاهاى وارده براى تلقين را به او تلقين كنند. (825)

27. مستحب است كسى كه ميت را داخل قبر مى گذارد بعد از اتمام كارش ‍ از طرف پاى ميت از قبر بيرون آيد. (826)

28. سزاوار است كه بعد از دفن و پوشاندن قبر روى آن آب بپاشند و بعد از پاشيدن آب ، كسانى كه در آنجا حضور دارند، دست ها را بر قبر بگذارند و انگشت ها را باز كرده و در خاك فرو برند و هفت مرتبه سوره قدر را بخوانند و براى ميت طلب آمرزش كنند. (827)

29. مستحب است كه بعد از دفن صاحبان عزا سرسلامتى دهند، ولى اگر مدتى گذشته باشد كه به واسطه آن سرسلامتى مصيبت يادشان مى آيد، ترك آن بهتر است . (828)

30. مستحب است تا سه روز براى اهل خانه ميت غذا بفرستند. (829)

31. مستحب است كه انسان در مرگ خويشان ، مخصوصا در مرگ فرزند صبر كند و هر وقت ميت را ياد مى كند انا لله و انا اليه راجعون بگويد و براى ميت قرآن بخواند و سر قبر پدر و مادر از خداوند حاجت بخواهد. (830)

32. مستحب است در شب اول قبر براى ميت دو ركعت نماز وحشت بخوانند؛ به گونه اى كه در ركعت اول بعد از حمد يك مرتبه آية الكرسى و در ركعت دوم بعد از حمد ده مرتبه سوره قدر را بخوانند و بعد از نماز بگويند: اللهم صل على محمد و آل محمد وابعث ثوابها الى قبر فلان كه به جاى فلان اسم ميت را بگويند. (831)

33. مستحب است كه نماز وحشت بعد از نماز عشا خوانده شود. (832)

مكروهات دفن و بعد از دفن

1. دفن كردن دو ميت در يك قبر يا نهادن دو ميت در يك تابوت . (833)

2. فرش كردن كف قبر با ساج (تخته )، مگر آن كه زمين قبر خيس باشد. (834)

3. پائين رفتن پدر در داخل قبر فرزند. زيرا در اين عمل بيم آن هست كه بى تاب شود و اجرش ضايع گردد. (835)

4. رحم (خويشان )، خاك را بر قبر رحم خود بريزند كه اين كار كراهت دارد. (836)

5. پوشاندن و اندود كردن قبر با خاك ديگرى غير خاك خود قبر. (837)

6. تجديد بناى قبر بعد از خراب شدن آن ، مكروه است . مگر اين كه قبر متعلق به يكى از انبيا يا اوصيا عليهم السلام و يا يكى از صلحا و علما باشد. (838)

7. قبر را بيش از چهار انگشت باز، بلند ساختن . (839)

8. غذا خوردن در نزد صاحبان عذا و در منزلشان مكروه است . (840)

آداب مربوط به قبرستان

1. با وضو وارد قبرستان شدن .

2. بدون سلام و دعا از قبرستان نگذشتن .

3. حتى الامكان از روى قبرها راه نرفتن .

4. در قبرستان حرف دنيا نزدن .

5. در قبرستان خنده نكردن .

6. در قبرستان بول نكردن .

7. از حال اموات عبرت گرفتن و متذكر سفر آخرت شدن .

8. نقش روى قبرها را نخواندن .

9. بر روى قبر يا پهلوى قبر يا موازى قبر نماز نخواندن .

10. به زيارت قبور علما و صالحين كه در قبرستان هستند، رفتن .

11. موقع فاتحه خواندن رو به قبله نشستن و دست بر بالاى سر قبر گذاشتن .

12. دور قبر طواف نكردن ، مگر قبر پيغمبر صل الله عليه و آله يا امام عليه السلام .

13. خيرات كردن و صدقه دادن براى اموات . (841)

14. تكيه ندادن بر قبر. (842)

15. ننشستن روى قبر. (843)

پاورقي



747- ترجمه تحريرالوسيله ، ج 1، ص 97، م 3.

748- همان .

749- توضيح المسائل ، م 539.

750- همان .

751- همان .

752- همان .

753- همان .

754- ترجمه تحريرالوسيله ، ج 1، ص 97.

755- ترجمه تحريرالوسيله ، ج 1، ص 98.

756- توضيح المسائل ، م 541.

757- همان ، م 537.

758- النضيد، ج 1، ص 217.

759- همان .

760- همان .

761- همان .

762- توضيح المسائل ، م 540.

763- توضيح المسائل ، م 572.

764- همان ، م 581.

765- همان ، م 584.

766- ترجمه تحريرالوسيله ، ج 1، ص 114، گفتار در مستحبات كفن و آداب كفن كردن .

767- همان .

768- همان ، ص 115.

769- همان .

770- ترجمه تحريرالوسيله ، ج 1، ص 115.

771- ترجمه تحريرالوسيله ، ج 1، ص 115.

772- النضيد، ج 1، ص 245.

773- همان ، ص 246.

774- توضيح المسائل ، م 585.

775- همان ، م 586.

776- همان ، م 587.

777- همان ، م 591.

778- ترجمه تحريرالوسيله ، ج 1، ص 117 گفتار در حنوط.

779- توضيح المسائل ، م 590.

780- همان .

781- ترجمه تحريرالوسيله ، ج 1، ص 119، آداب تشييع .

782- همان .

783- همان .

784- همان ، ص 120.

785- همان ، ص 120.

786- همان .

787- ترجمه تحريرالوسيله ، ج 1، ص 120.

788- همان .

789- همان .

790- همان .

791- همان .

792- همان ، ص 121.

793- توضيح المسائل ، م 596.

794- همان ، م 611.

795- همان . پ

796- همان .

797- همان .

798- همان .

799- همان .

800- همان .

801- همان .

802- توضيح المسائل ، م 611.

803- همان ، م 612.

804- همان ، م 606.

805- ترجمه تحريرالوسيله ، ج 1، ص 137.

806- همان .

807- همان .

808- ترجمه تحريرالوسيله ، ج 1، ص 137.

809- همان ، ص 138.

810- همان .

811- همان .

812- همان .

813- همان .

814- توضيح المسائل ، م 593.

815- النضيد، ج 1، ص 274.

816- همان .

817- توضيح المسائل ، م 629.

818- ترجمه تحريرالوسيله ، ج 1، ص 137.

819- همان .

820- همان ، ص 139.

821- همان .

822- ترجمه تحريرالوسيله ، ج 1، ص 139.

823- توضيح المسائل ، م 628.

824- همان .

825- همان .

826- همان ، م 629.

827- همان ، م 630.

828- توضيح المسائل ، م 632.

829- همان .

830- همان ، م 633.

831- همان ، م 638.

832- همان ، ص 639.

833- ترجمه تحريرالوسيله ، ج 1، ص 140.

834- همان .

835- همان .

836- همان .

837- همان .

838- همان .

839- همان .

840- توضيح المسائل ، م 632.

841- داروخانه معنوى ، ص 207.

842- ترجمه تحريرالوسيله ، ج 1، ص 140.

843- همان .