ماه خدا


فروزان مهي ز آسمان شد پديد

بجان خطا كار و عاصي رسيد

فروزان مهي موقع كشت و كار

ز كالاي او صائمين رستگار

فروزان مهي باز كرده ظهور

شب و روز آن افضل از هر شهور

فروزان مهي كز علو مقام

خدا داده نسبت به خود در كلام

فروزان مهي كز براي رسول

در اوقات او كرده قرآن نزول

فروزان مهي كه در ايام دهر

شب قدر دارد به از الف شهر

فروزان مهي كه در او از محن

تَصوموا تَصِحّوا بماند بدن

فروزان مهي كه در او خواب ناز

عبادت بود مثل ذكر و نماز

فروزان مهي كز طريق عطا

يقين مستجاب است نوعا دعا

فروزان مهي كه به وقت سحر

كشد هر كه آهي بگيرد ثمر

فروزان مهي كه به يك قرص نان

توان دست آري دل ناتوان

فروزان مهي كه در او هر نفس

ثواب عبادت دهندت سپس

فروزان مهي كه در او هر زمان

خدا ميزبان است و ما ميهمان


اديب الملك فراهاني