عيد رمضان


ماه رمضان بنهفت آن چهره نوراني

عيد رمضان آمد بافرّه يزداني

آواز جرس بر خاست از قافله طاعت

وين قافله را توحيد كرده است شتر باني

اين قافله محفوظ است از نعمت جاويدان

وين باديه محفوظ است از غول بياباني

اين قافله در گيتي مهمان خدا بودند

اينك به سراي خويش آيند ز مهماني

مهمان خدا باشند اين قوم كه در گيتي

سامان شهي دارند در بيسر و ساماني

كشت عمل ما را هنگام درو آمد

داس مه نو بنگر در مزرع انساني


مثنوي