جوع


رنج جو از رنجها پاكيزه تر

خاصه در جوع است فضل و هنر

جوع نور چشم باشد در بصر

جوع باشد قابليت در نظر

جوع مرخاصان حق را داده اند

تا شوند از جوع شير زورمند

لب فرو بند از طعام و از شراب

سوي خوان آسماني كن شتاب

باش در روزه شكيبا و مصرّ

دم به دم قوت خدا را منتظر

گر تو اين انبان ز نان خالي كني

پر ز گوهرهاي اجلالي كني

طفل جان از شير شيطان باز كن

بعد از آنش با ملك انباز كن

اين دهان بستي دهاني باز شد

كو خورده لقمه هاي راز شد

گر ز شير ديو تن را وا بري

در فطام او بسي حلوا خوري


اديب نيشابوري