بازگشت

تفسيرگروه از خود راضي ـ


از تـاريخ زندگى يهود ـعلاوه بر آيات مختلف قرآن مجيدـ چنين بر مى آيد كه آنها خود را يك نژاد برتر مى دانستند, و معتقد بودند گل سر سبد جامعه انسانيتند,بهشت به خاطر آنها آفريده شده ! و آتش جهنم با آنها چندان كارى ندارد! آنهافرزندان خدا و دوستان خاص او هستند, و خلاصه آنچه خوبان همه دارند آنها تنهادارند!.
قـرآن مـجـيد در اين آيه و دو آيه بعد به اين پندارهاى موهوم پاسخ دندانشكنى مى دهد مى گويد: ((اگر (آنچنان كه شما مدعى هستيد) سراى آخرت نزد خدامخصوص شما است نه ساير مردم پس آرزوى مرگ كنيد اگر راست مى گوييد)) (قل ان كانت لكم الدار الا خرة عنداللّه خالصة من دون الناس فتمنوالموت ان كنتم صادقين ).
يهود با گفتن اين سخنها كه بهشت مخصوص ما است مى خواستند مسلمانان را نسبت به آيينشان دلـسـرد كـنند ولى قرآن پرده از روى دروغ و تزوير آنان برمى دارد, زيرا آنها به هيچ وجه حاضر به ترك زندگى دنيا نيستند و اين خود دليل محكمى بر كذب آنها است .
(آيـه 95)ـ در اين آيه , قرآن اضافه مى كند: ((آنها هرگز تمناى مرگ نخواهندكرد, به خاطر اعمال بدى كه پيش از خود فرستادند)) (ولن يتمنوه ابدا بما قدمت ايديهم ).
((و خداوند از ستمگران , آگاه است )) (واللّه عليم بالظالمين ).
آرى ! آنـهـا مى دانستند در پرونده اعمالشان چه نقطه هاى سياه و تاريك وجوددارد, آنها از اعمال زشت و ننگين خود مطلع بودند, خدا نيز از اعمال اين ستمگران آگاه است , بنابراين سراى آخرت براى آنها سراى عذاب و شكنجه و رسوايى است و به همين دليل خواهان آن نيستند.
(آيه 96)ـ اين آيه از حرص شديد آنها به ماديات چنين سخن مى گويد: ((توآنها را حريصترين مردم بر زندگى مى بينى )) (ولتجدنهم احرص الناس على حيوة ).
((حتى حريصتر از مشركان )) (ومن الذين اشركوا).
حـريص در اندوختن مال و ثروت , حريص در قبضه كردن دنيا, حريص درانحصارطلبى , آن چنان علاقه به دنيا دارند كه : ((هر يك از آنها دوست دارد هزارسال عمر كند)) (يود احدهم لو يعمر الـف سنة ).
براى جمع ثروت بيشتر يا به خاطر ترس از مجازات !.
آرى ! هـر يـك تمناى عمر هزار ساله دارد ((ولى اين عمر طولانى او را از عذاب خداوند باز نخواهد داشت )) (وما هو بمزحزحه من العذاب ان يعمر).
و اگـر گـمـان كـنند كه خداوند از اعمالشان آگاه نيست , اشتباه مى كنند ((وخداوند نسبت به اعمال آنها بصير و بينا است )) (واللّه بصير بما يعملون ).
آيه 97ـ شان نزول : هنگامى كه پيامبر(ص ) به مدينه آمد, روزى ابن صوريا(يكى از علماى يهود) با جـمـعـى از يـهود فدك نزد پيامبراسلام (ص ) آمدند, وسؤالات گوناگونى از حضرتش كردند, و نشانه هايى را كه گواه نبوت و رسالت او بودجستجو نمودند, از جمله گفتند: اى محمد! خواب تو چـگـونه است ؟ زيرا به مااطلاعاتى در باره خواب پيامبر موعود داده شده است فرمود: تنام عيناى وقلبى يقظان ! ((چشم من به خواب مى رود اما قلبم بيدار است )) گفتند: راست گفتى اى محمد! و پـس از سؤالات متعدد ديگر, ابن صوريا گفت : يك سؤال باقى مانده كه اگرآن را صحيح جواب دهـى بـه تـو ايـمـان مـى آوريم و از تو پيروى خواهيم كرد, نام آن فرشته اى كه بر تو نازل مى شود چيست ؟ فرمود: جبرئيل است .
((ابـن صـوريـا)) گـفـت : او دشمن ما است , دستورهاى مشكل در باره جهاد وجنگ مى آورد, اما مـيـكـائيـل هميشه دستورهاى ساده و راحت آورده , اگر فرشته وحى تو ميكائيل بود به تو ايمان مى آورديم !.
تفسير:.