بازگشت

بهانه هاي بي اساس ـ


شايد پس از ماجراى تغيير قبله بود كه جمعى از مسلمانان و مشركان بر اثروسوسه يهود, تقاضاهاى بى مورد و نابجايى از پيامبراسلام (ص ) كردند.
خـداونـد بزرگ آنها را از چنين پرسشهايى نهى كرده مى فرمايد: ((آيا شمامى خواهيد از پيامبرتان همان تقاضاهاى نامعقول را بكنيد كه پيش از اين از موسى كردند)) و با اين بهانه جوييها شانه از زير بار ايمان خالى كنيد (ام تريدون ان تسئلوارسولكم كما سئل موسى من قبل ).
و از آنجا كه اين كار, يك نوع مبادله ((ايمان )) با ((كفر)) است , در پايان آيه اضافه مى كند: ((كسى كـه كـفـر را به جاى ايمان بپذيرد, از راه مستقيم گمراه شده است ))(ومن يتبدل الكفر بالا يمان فقد ضل سوآ السبيل ).
در واقـع قرآن مى خواهد به مردم هشدار دهد كه اگر شما دنبال چنين تقاضاهاى نامعقول برويد, بر سرتان همان خواهد آمد كه بر سر قوم موسى آمد.
اشـتباه نشود اسلام هرگز از پرسشهاى علمى و سؤالات منطقى و همچنين تقاضاى معجزه براى پى بردن به حقانيت دعوت پيامبر(ص ) جلوگيرى نمى كند چراكه راه درك و فهم و ايمان همينها است .
(آيه 109) ـ.