بازگشت

تنها ما بر حقيم


خودپرستى و خودمحورى معمولا سبب مى شود كه انسان حق را درخودش منحصر بداند, همه را بـر بـاطـل بـشمرد و سعى كند ديگران را به رنگ خود درآورد چنانكه قرآن در اين آيه مى گويد: ((اهل كتاب گفتند: يهودى يا مسيحى شويد تاهدايت يابيد))! (وقالوا كونوا هودا اونصارى تهتدوا) .
بـگـو آيـيـنـهاى تحريف يافته هرگز نمى تواند موجب هدايت بشر گردد ((بلكه پيرو آيين خالص ابراهيم گرديد تا هدايت شويد و او هرگز از مشركان نبود)) (قل بل ملة ابرهيم حنيفا وما كان من المشركين ).
(آيـه 136)ـ ايـن آيـه بـه مـسلمانان دستور مى دهد كه به مخالفان خود((بگوييد: ما به خدا ايمان آورده ايم , و به آنچه از ناحيه او بر ما نازل شده و به آنچه برابراهيم و اسماعيل و اسحاق و يعقوب و پيامبران اسباط بنى اسرائيل نازل گرديد وهمچنين به آنچه به موسى و عيسى و پيامبران ديگر از نـاحـيـه پـروردگـارشان داده شده ايمان داريم )) (قولوا آمنا باللّه وم انزل الينا وم انزل الى ابرهيم واسمعيل واسحق ويعقوب والا سباط وم اوتى موسى وعيسى وم اوتى النبيون من ربهم )
((مـا هـيـچ فـرقى ميان آنها نمى گذاريم و در برابر فرمان حق تسليم هستيم ))(لانفرق بين احد منهم ونحن له مسلمون ) هدف همه آنها يك چيز بيشتر نبود و آن هدايت بشر در پرتو توحيد خالص و حـق و عـدالـت , هـر چـنـد هر يك از آنها درمقطعهاى خاص زمانى خود وظايف و ويژگيهايى داشتند.
(آيـه 137)ـ سـپس اضافه مى كند: ((اگر آنها به همين امور كه شما ايمان آورده ايد ايمان بياورند هـدايـت يـافـتـه اند)) (فان آمنوا بمثل م آمنتم به فقد اهتدوا) ((واگر سرپيچى كنند از حق جدا شده اند)) (وان تولوا فانـما هم فى شقاق ).
و در پـايـان آيـه بـه مـسـلـمـانان دلگرمى مى دهد كه از توطئه هاى دشمنان نهراسند مى گويد: ((خـداونـد دفـع شـر آنـها را از شما مى كند و او شنونده و دانا است ))سخنانشان را مى شنود و از توطئه هاشان آگاه است (فسيكفيكهم اللّه وهو السميع العليم ).
(آيه 138) ـ.