بازگشت

تنها از خدا بترس


اين آيه و آيه بعد همچنان مساله تغيير قبله و پى آمدهاى آن را دنبال مى كند .
نـخست روى سخن را به پيامبر(ص ) كرده و به عنوان يك فرمان مؤكدمى گويد: ((از هر جا (و از هـر شهر و ديار) خارج شدى (به هنگام نماز) روى خود رابه جانب مسجدالحرام كن )) (ومن حيث خرجت فول وجهك شطرالمسجد الحرام ).
و بـاز به عنوان تاكيد بيشتر اضافه مى كند: ((اين فرمان دستور حقى است ازسوى پروردگارت )) (وانه للحق من ربك ).
و در پـايـان اين آيه به عنوان تهديدى نسبت به توطئه گران و هشدارى به مؤمنان مى گويد: ((و خدا از آنچه انجام مى دهيد غافل نيست )) (ومااللّه بغافل عماتعملون ).
(آيـه 150)ـ در ايـن آيـه , حـكـم عـمومى توجه به مسجدالحرام را در هر مكان و هر نقطه اى تكرار مى كند, مى گويد: ((از هر جا خارج شدى و به هر نقطه روى آوردى , صورت خود را به هنگام نماز متوجه مسجدالحرام كن )) (ومن حيث خرجت فول وجهك شطرالمسجدالحرام ).
درست است كه روى سخن در اين جمله به پيامبر(ص ) است ولى مسلمامنظور عموم نمازگزاران مـى بـاشـد, ولى در جمله بعد براى تاكيد و تصريح اضافه مى كند: ((و هر جا شما بوده باشيد روى خود را به سوى آن كنيد)) (وحيث ما كنتم فولوا وجوهكم شطره ).
سپس در ذيل همين آيه به سه نكته مهم اشاره مى كند:.

1ـ.كوتاه شدن زبان مخالفان !.
مى گويد: ((اين تغيير قبله بخاطر آن صورت گرفت كه مردم حجتى بر ضدشما نداشته باشند)) (لئلا يكون للناس عليكم حجة ).
هـرگـاه ايـن تـغـيـير قبله صورت نمى گرفت از يكسو زبان يهود به روى مسلمانان باز مى شد و مـى گـفتند: ما در كتب خود خوانده ايم كه نشانه پيامبر موعود اين است كه به سوى دو قبله نماز مـى خواند و اين نشانه در محمد(ص ) نيست , و از سوى ديگر مشركان ايراد مى كردند كه او مدعى اسـت بـراى احـيا آيين ابراهيم آمده , پس چرا خانه كعبه را, كه پايه گزارش ابراهيم است فراموش نموده , اما حكم تغيير قبله موقت به قبله دائمى , زبان هر دو گروه را بست .
ولى از آنجا كه هميشه افراد بهانه جو و ستمگرى هستند كه در برابر هيچ منطقى تسليم نمى شوند, استثنايى براى اين موضوع قائل شده , مى گويد: ((مگركسانى از آنها كه ستم كرده اند)) (الا الذين ظلموا منهم ).
ايـن بـهـانـه جويان به حق شايسته نام ستمگر و ظالمند, چرا كه هم بر خود ستم مى كنند و هم بر مردم كه سد راه هدايت آنها مى شوند.
2ـ از آنجا كه عنوان كردن اين گروه لجوج را با نام ((ستمگر)) ممكن بود دربعضى توليد وحشت كند مى گويد: ((از آنها هرگز نترسيد, و تنها از من بترسيد)) (فلاتخشوهم واخشونى ).
اين يكى از اصول كلى و اساسى تربيت توحيدى اسلامى است كه از هيچ چيزى و هيچ كس جز خدا نبايد ترس داشت .
3ـ تكميل نعمت خداوند به عنوان آخرين هدف براى تغيير قبله ذكر شده ,مى فرمايد: اين بخاطر آن بود كه شماراتكامل بخشم واز قيد تعصب برهانم ((ونعمت خود را بر شما تمام كنم تا هدايت شويد)) (ولا تم نعمتى عليكم ولعلكم تهتدون ).
(آيه 151) ـ