بازگشت

جلوه هاي ذات پاك او در پهنه هستي


از آنـجا كه در آيه قبل سخن از توحيد پروردگار به ميان آمد اين آيه شريفه درواقع دليلى است بر همين مساله اثبات وجود خدا و توحيد و يگانگى ذات پاك او.
مقدمتا بايد به اين نكته توجه داشت كه همه جا ((نظم و انسجام )) دليل بروجود علم و دانش است , و همه جا ((هماهنگى )) دليل بر وحدت و يگانگى است .
روى ايـن اصل , ما به هنگام برخورد به مظاهر نظم در جهان هستى از يكسو,و هماهنگى و وحدت عـمـل اين دستگاههاى منظم از سوى ديگر, متوجه مبد علم و قدرت يگانه و يكتايى مى شويم كه اين همه آوازه ها از اوست .
در ايـن آيه به شش بخش از آثار نظم در جهان هستى كه هر كدام آيت ونشانه اى از آن مبد بزرگ است اشاره شده :.
1ـ ((در آفرينش آسمان و زمين )) (ان فى خلق السموات والا رض ).
امـروز دانـشـمـنـدان به ما مى گويند: هزاران هزار كهكشان در عالم بالا وجوددارد كه منظومه شمسى ما جزئى از يكى از اين كهكشانها است , تنها در كهكشان ماصدها ميليون خورشيد و ستاره درخـشان وجود دارد كه روى محاسبات دانشمندان در ميان آنها ميليونها سياره مسكونى است با ميلياردها موجودزنده !, وه چه عظمت و چه قدرتى ؟!.
2ـ ((و نيز در آمد و شد شب و روز )) (واختلاف الليل والنهار ).
آرى ! اين دگرگونى شب و روز, و اين آمد و رفت روشنايى و تاريكى با آن نظم خاص و تدريجيش كه دائما از يكى كاسته و بر ديگرى افزوده مى شود, و به كمك آن فصول چهارگانه بوجود مى آيد, و درخـتـان و گـيـاهـان و مـوجـودات زنده مراحل تكاملى خود را در پرتو اين تغييرات تدريجى , گام به گام طى مى كنند, اينهانشانه ديگرى از ذات و صفات متعالى او هستند.
3ـ ((و كشتيهايى كه در درياها به سود مردم به حركت درمى آيند )) (والفلك التى تجرى فى البحر بما ينفع الناس ).
آرى ! انـسـان بـه وسـيـلـه كـشتيهاى بزرگ و كوچك , صحنه اقيانوسها و درياها رامى نوردد, وبه اين وسيله به نقاط مختلف زمين , براى انجام مقاصد خود سفرمى كند.
4ـ ((و آبـى كـه خداوند از آسمان فرو فرستاده و به وسيله آن , زمينهاى مرده رازنده كرده و انواع جـنـبـندگان را در آن گسترده است )) (وم انـزل اللّه من السم من ما فاحيا به الا رض بعد موتها وبث فيها من كل دابة ).
آرى ! دانه هاى حياتبخش باران و قطرات پرطراوت و با بركت كه با نظام خاصى ريزش مى كند و آن همه موجودات و جنبدگانى كه از اين مايع بى جان , جان مى گيرند همه پيام آور قدرت و عظمت او هستند.
5ـ ((و حركت دادن و وزش منظم بادها )) (وتصريف الرياح ).
كـه نـه تـنـهـا بـر دريـاهـا مى وزند و كشتيها را حركت مى دهند, بلكه گاهى گرده هاى نر را بر قـسمتهاى ماده گياهان مى افشانند و به تلقيح و بارورى آنها كمك مى كنند, بذرهاى گوناگون را مـى گـسـتـرانـنـد, و ميوه ها به ما هديه مى كنند و زمانى باجابه جا كردن هواى مسموم و فاقد اكسيژن شهرها به بيابانها و جنگلها, وسائل تصفيه و تهويه را براى بشر فراهم مى سازند.
آرى ! وزش بادها با اين همه فوايد و بركات , نشانه ديگرى از حكمت و لطف بى پايان او است .
6ـ ((و ابرهايى كه در ميان زمين و آسمان معلقند )) (والسحاب المسخر بين السم والا رض ).
ايـن ابـرهـاى متراكم كه بالاى سر ما در گردشند و ميلياردها تن آب را بر خلاف قانون جاذبه در ميان زمين و آسمان , معلق نگاه داشته , خود نشانه اى از عظمت اويند.
آرى ! هـمـه اينها ((نشانه ها و علامات ذات پاك او هستند اما براى مردمى كه عقل و هوش دارند و مى انديشند)) (لايات لقوم يعقلون ).
نه براى بى خبران سبك مغز و چشم داران بى بصيرت و گوش داران كر!.
(آيه 165) ـ.