بازگشت

رباخواري يك گناه بي نظيرـ


در ايـن آيـه خـداونـد افـراد بـاايمان را مخاطب قرار داده و براى تاكيد بيشتر درمساله تحريم ربا مـى فرمايد: ((اى كسانى كه ايمان آورده ايد از خدا بپرهيزيد و آنچه ازربا باقى مانده رها كنيد اگر ايمان داريد)) (يا ايها الذين آمنوا اتقوا اللّه وذروا ما بقى من الربوا ان كنتم مؤمنين ).
جالب اين كه : آيه فوق هم باايمان به خدا شروع شده و هم با ايمان ختم شده است ودر واقع تاكيدى است بر اين معنى كه رباخوارى باروح ايمان سازگارنيست .
(آيـه 279)ـ در اين آيه لحن سخن را تغيير داده و پس از اندرزهايى كه درآيات پيشين گذشت با شدت با رباخواران برخورد كرده هشدار مى دهد كه اگر به كارخود همچنان ادامه دهند و در برابر حـق و عدالت تسليم نشوند و به مكيدن خون مردم محروم مشغول باشند, پيامبراسلام (ص ) ناچار است با توسل به جنگ جلوآنها را بگيرد, مى فرمايد: ((اگر چنين نمى كنيد بدانيد با جنگ با خدا و رسول اوروبرو خواهيد بود)) (فان لم تفعلوا فاذنـوا بحرب من اللّه ورسوله ).
ايـن همان جنگى است كه طبق قانون فقاتلوا التى تبغى حتى تفئ الى امراللّه ((23))((با گروهى كه متجاوز است پيكار كنيد تا به فرمان خدا گردن نهد)) انجام مى گيرد.
در هر حال از آيه بالا بر مى آيد كه حكومت اسلامى مى تواند با توسل به زورجلو رباخوارى را بگيرد سپس مى افزايد: اگر توبه كنيد سرمايه هاى شما از آن شمااست نه ستم مى كنيد, و نه ستم بر شما مى شود)) (وان تبتم فلكم رؤس اموالكم لا تظلمون ولا تظلمون ).
يـعـنـى اگر توبه كنيد و دستگاه رباخوارى را برچينيد حق داريد سرمايه هاى اصلى خود را كه در دسـت مردم داريد (به استثناى سود) ازآنها جمع آورى كنيد واين قانون كاملا عادلانه است زيرا كه هـم از سـتـم كـردن شـما بر ديگران جلوگيرى مى كند وهم از ستم وارد شدن بر شما, و در اين صورت نه ظالم خواهيد بود و نه مظلوم .
جـمـلـه لا تظلمون ولا تظلمون در حقيقت يك شعار وسيع پرمايه اسلامى است كه مى گويد: به هـمـان نـسبت كه مسلمانان بايد از ستمگرى بپرهيزند از تن دادن به ظلم و ستم نيز بايد اجتناب كنند اصولا اگر ستمكش نباشد ستمگر كمترپيدا مى شود!.
(آيـه 280)ـ در ايـن آيـه مى فرمايد: ((اگر (بدهكار) داراى سختى و گرفتارى باشد او را تا هنگام توانايى مهلت دهيد)) (وان كان ذوعسرة فنظرة الى ميسرة ).
در ايـن جـا يكى از حقوق بدهكاران را بيان مى فرمايد كه اگر آنها از پرداختن اصل بدهى خود (نه سود) نيز عاجز باشند, نه تنها نبايد به رسم جاهليت سودمضاعفى بر آنها بست و آنها را تحت فشار قـرار داد, بـلكه بايد براى پرداختن اصل بدهى نيز به آنها مهلت داده شود و اين يك قانون كلى در باره تمام بدهكاران است .
و در پـايـان آيه مى فرمايد: ((و (چنانچه قدرت پرداخت ندارند) ببخشيد براى شما بهتر است اگر بدانيد)) (وان تصدقوا خير لكم ان كنتم تعلمون ).
ايـن در واقـع گـامـى فراتر از مسائل حقوقى است , اين يك مساله اخلاقى وانسانى است كه بحث حـقـوقـى سـابـق را تـكميل مى كند و احساس كينه توزى و انتقام را به محبت و صميميت مبدل مى سازد.
(آيـه 281)ـ در ايـن آيـه بـا يـك هـشدار شديد, مساله ربا را پايان مى دهد ومى فرمايد: ((از روزى بـپـرهيزيد كه در آن به سوى خدا باز مى گرديد)) (واتقوا يوماترجعون فيه الى اللّه ) ((سپس به هر كـس آنـچـه را انجام داده بازپس داده مى شود)) (ثم توفى كل نفس ما كسبت ) ((و به آنها ستمى نخواهد شد)) بلكه هر چه مى بينند نتيجه اعمال خودشان است (وهم لا يظلمون ).
جـالب توجه اين كه در تفاسير نقل شده كه اين آيه آخرين آيه اى است كه برپيامبراسلام (ص ) نازل شده است و با توجه به مضمون آن اين موضوع هيچ بعيد به نظر نمى رسد.
((رباخوارى )) از نظر اخلاقى اثر فوق العاده بدى در روحيه وام گيرنده به جامى گذارد و كينه او را در دل خودش مى يابد و پيوند تعاون و همكارى اجتماعى رابين افراد و ملتها سست مى كند.
در روايـات اسـلامـى در مـورد تـحـريـم ربـا مى خوانيم : هشام بن سالم مى گويد,امام صادق (ع ) فرمودند: انما حرم اللّه عزوجل الربوا لكيلا يمتنع الناس من اصطناع المعروف : ((خداوند ربا را حرام كرده تا مردم از كار نيك امتناع نورزند))((24)).
(آيه 282)