بازگشت

همه چيز به دست اوست


در آيات قبل سخن از امتيازاتى بود كه اهل كتاب (يهود و نصارى ) براى خودقائل بودند و خود را از خاصان خداوند مى پنداشتند, خداوند در اين آيه و آيه بعدادعاى باطل آنان را با اين بيان جالب , رد مـى كـنـد مى فرمايد: ((بگو: بار الها! مالك ملكها تويى , تو هستى كه به هر كس بخواهى و شايسته بـدانى حكومت مى بخشى واز هركس بخواهى حكومت را جدا مى سازى )) (قل اللهم مالك الملك تؤتى الملك من تشا وتنزع الملك ممن تشا).
((هركس را بخواهى بر تخت عزت مى نشانى , و هر كس را اراده كنى بر خاك مذلت قرار مى دهى )) (وتعز من تشا وتذل من تشا).
و در يك جمله ((كليد تمام خوبيها به دست تواناى توست , زيرا تو به هر چيزتوانايى )) (بيدك الخير انك على كل شى قدير).
ناگفته پيداست كه منظور از اراده و مشيت الهى در اين آيه اين نيست كه بدون حساب و بى دليل چـيـزى را بـه كـسى مى بخشد و يا از او مى گيرد بلكه مشيت او ازروى حكمت و مراعات نظام و مـصـلـحت و حكمت جهان آفرينش و عالم انسانيت است و گاه اين حكومتها به خاطر شايستگيها است , و گاه حكومت ظالمان هماهنگ ناشايستگى امتهاست .
خـلاصـه ايـنـكه خواست خداوند همان است كه در عالم اسباب آفريده تاچگونه ما از عالم اسباب استفاده كنيم .
(آيـه 27)ـ در ايـن آيـه براى تكميل معنى فوق و نشان دادن حاكميت خداوند بر تمام عالم هستى مى افزايد: ((شب را در روز داخل مى كنى و روز را درشب و موجودزنده را از مرده خارج مى سازى و مـرده را از زنـده , و به هر كس اراده كنى بدون حساب روزى مى بخشى )) (تولج الليل فى النهار وتولج النهار فى الليل وتخرج الحى من الميت وتخرج الميت من الحى وترزق من تشا بغير حساب ) و اينهانشانه بارزى از قدرت مطلقه اوست .
منظور از دخول شب در روز و روز در شب همان تغيير محسوسى است كه در شب و روز در طول سال مشاهده مى كنيم , اين تغيير بر اثر انحراف محور كره زمين نسبت به مدار آن كه كمى بيش از 23 درجـه اسـت , و تـفاوت زاويه تابش خورشيدمى باشد و اين تدريجى بودن تغيير شب و روز آثار سـودمـنـدى در زنـدگـانى انسان وموجودات كره زمين دارد زيرا پرورش گياهان و بسيارى از جانداران در پرتو نور وحرارت تدريجى آفتاب صورت مى گيرد.
مـنظور از بيرون آوردن ((زنده )) از ((مرده )) همان پيدايش حيات از موجودات بى جان است , زيرا مى دانيم آن روز كه زمين آماده پذيرش حيات شد موجودات زنده از مواد بى جان به وجود آمدند, از اين گذشته دائما در بدن ما و همه موجودات زنده عالم , مواد بى جان , جزو سلولها شده , تبديل به موجودات زنده مى گردند.
پيدايش مردگان از موجودات زنده , نيز دائما در مقابل چشم ما مجسم است .
(آيه 28)