بازگشت

بستگي سلامت اجتماع به سلامت اقتصاد


ايـن آيـه در واقـع زيـربـنـاى قوانين اسلامى را در مسائل مربوط به ((معاملات ومبادلات مالى )) تشكيل مى دهد, و به همين دليل فقهاى اسلام در تمام ابواب معاملات به آن استدلال مى كنند, آيه خـطـاب بـه افـراد با ايمان كرده و مى گويد: ((اى كسانى كه ايمان آورده ايد ! اموال يكديگر را به باطل (و از طرق نامشروع ) نخوريد))(ي ايها الذين آمنوا لا تاكلوا اموالكم بينكم بالباطل ).
بـنابراين , هرگونه تجاوز, تقلب , غش , معاملات ربوى , معاملاتى كه حد وحدود آن كاملا مشخص نباشد, خريد و فروش اجناسى كه فايده منطقى و عقلايى در آن نباشد, خريد و فروش وسايل فساد و گناه , همه در تحت اين قانون كلى قراردارد.
در جمله بعد به عنوان يك استثنا مى فرمايد: ((مگر اين كه (تصرف شما دراموال ديگران از طريق ) تجارتى باشد كه با رضايت شما انجام مى گيرد)) (الا ان تكون تجارة عن تراض منكم ).
در پايان آيه , مردم را از قتل نفس باز مى دارد و ظاهر آن به قرينه آخرين جمله آيه نهى از خودكشى و انـتـحـار است , مى فرمايد: ((و خودكشى نكنيد, خداوند نسبت به شما مهربان است )) (ولا تقتلوا انفسكم ان اللّه كان بكم رحيما).
در حقيقت قرآن با ذكر اين دو حكم پشت سر هم اشاره به يك نكته مهم اجتماعى كرده است و آن ايـن كه اگر روابط مالى مردم براساس صحيح استوار نباشدو اقتصاد جامعه به صورت سالم پيش نـرود و در امـوال يكديگر به ناحق تصرف كنند, جامعه گرفتار يك نوع خودكشى و انتحار خواهد شـد, و عـلاوه بـر ايـن كـه انـتـحـارهـاى شـخصى افزايش خواهد يافت , انتحار اجتماعى هم از آثار ضمنى آن است .
(آيـه 30)ـ در اين آيه به مجازات كسانى كه از قوانين الهى سرپيچى كنند اشاره كرده و مى فرمايد: ((و هـر كـس ايـن عـمل را از روى تجاوز و ستم انجام دهد (و خود را آلوده خوردن اموال ديگران به ناحق سازد ويا دست به انتحار وخودكشى زند, نه تنها به آتش اين جهان مى سوزد بلكه ) در آتش قهر و غضب پروردگار (نيز) خواهدسوخت )) (ومن يفعل ذلك عدوانا وظلما فسوف نصليه نارا).
در پايان آيه مى فرمايد: ((و اين كار براى خدا آسان است )) (وكان ذلك على اللّه يسيرا).
(آيه 31)