بازگشت

سرپرستي در نظام خانواده


خانواده يك واحد كوچك اجتماعى است و همانند يك اجتماع بزرگ بايدرهبر و سرپرست واحدى داشـتـه بـاشـد, زيـرا رهبرى و سرپرستى دسته جمعى كه زن و مرد مشتركا آن را به عهده بگيرند مفهومى ندارد در نتيجه مرد يا زن يكى بايد((رئيس )) خانواده و ديگرى ((معاون )) و تحت نظارت او باشد, قرآن در اينجا تصريح مى كند كه مقام سرپرستى بايد به مرد داده شود, مى گويد: ((مردان سرپرست ونگهبان زنانند)) (الرجال قوامون على النس).
الـبـتـه مـقصود از اين تعبير استبداد و اجحاف و تعدى نيست , بلكه منظوررهبرى واحد منظم با توجه به مسؤوليتها و مشورتهاى لازم است .
جمله بعد كه دو بخش است در قسمت اول مى فرمايد: ((اين سرپرستى به خاطر برتريهايى است كه (از نـظـر نـظام اجتماع ) خداوند براى بعضى نسبت به بعضى ديگر قرار داده است )) (بما فضل اللّه بعضهم على بعض )
و در قـسـمـت دوم مـى فـرمـايد: ((و نيز اين سرپرستى به خاطر تعهداتى است كه مردان در مورد پرداختهاى مالى در برابر زنان و خانواده به عهده دارند)) (وبما انفقوامن اموالهم ).
سپس اضافه مى كند كه زنان در برابر وظايفى كه در خانواده به عهده دارند به دو دسته اند:.
دسـتـه اول : ((و زنـان صـالـح , زنانى هستند كه متواضعند و در غياب (همسرخود) حفظ اسرار و حقوق او را در مقابل حقوقى كه خدا براى آنان قرار داده ,مى كنند)) (فالصالحات قانتات حافظات للغيب بما حفظ اللّه ).
يعنى مرتكب خيانت چه از نظر مال و چه از نظر ناموس و چه از نظر حفظشخصيت شوهر و اسرار خانواده در غياب او نمى شوند, و وظايف و مسؤوليتهاى خود را به خوبى انجام مى دهند.
دسـتـه دوم : زنـانـى هستند كه از وظايف خود سرپيچى مى كنند و نشانه هاى ناسازگارى در آنها ديده مى شود, مردان در مقابل اين گونه زنان وظايفى دارند كه بايدمرحله به مرحله اجرا گردد, در مـرحـلـه اول مى فرمايد: ((زنانى را كه از طغيان وسركشى آنها مى ترسيد پند و اندرز دهيد)) (واللا تى تخافون نشوزهن فعظوهن ).
در مـرحـلـه دوم مـى فـرمايد: ((در صورتى كه اندرزهاى شما سودى نداد, دربستر از آنها دورى كنيد)) (واهجروهن فى المضاجع ).
و در مـرحـلـه سـوم : در صورتى كه سركشى و پشت پا زدن به وظايف ومسؤوليتها از حد بگذرد و هـمـچـنان در راه قانون شكنى با لجاجت و سرسختى گام بردارند, نه اندرزها تاثير كند, و نه جدا شـدن در بـستر, و كم اعتنايى نفعى نبخشد, وراهى جز ((شدت عمل )) باقى نماند ((آنها را تنبيه بدنى كنيد)) (واضربوهن ).
مسلم است كه اگر يكى از اين مراحل مؤثر واقع شود و زن به انجام وظيفه خود اقدام كند مرد حق ندارد بهانه گيرى كرده , در صدد آزار زن برآيد, لذا به دنبال اين جمله مى فرمايد: ((پس اگر آنها از شما اطاعت كردند, راهى براى تعدى بر آنهامجوييد)) (فان اطعنكم فلا تبغوا عليهن سبيلا ).
و در پايان آيه مجددا به مردان هشدار مى دهد كه از موقعيت سرپرستى خوددر خانواده سؤاستفاده نـكـنـنـد و به قدرت خدا كه بالاتر از همه قدرتهاست بينديشند ((زيرا خداوند بلندمرتبه و بزرگ است )) (ان اللّه كان عليا كبيرا).
(آيه 35)