بازگشت

انفاقهاي ريايي و الهي


ايـن آيه در حقيقت , دنباله آيات پيش و اشاره به افراد متكبر و خودخواه است ((آنها كسانى هستند كـه (نـه تـنـهـا خودشان از نيكى كردن به مردم ) بخل مى ورزند, بلكه مردم را نيز به بخل دعوت مى كنند)) (الذين يبخلون ويامرون الناس بالبخل ).
علاوه بر اين سعى دارند ((آنچه را كه خداوند از فضل (و رحمت ) خود به آنان داده كتمان كنند)) مبادا افراد اجتماع از آنها توقعى پيدا كنند (ويكتمون ما آتيهم اللّه من فضله ).
سـپس سرانجام و عاقبت كار آنها را چنين بيان مى كند كه : ((ما براى كافران عذاب خواركننده اى مهيا ساخته ايم )) (واعتدنا للكافرين عذابا مهينا).
شـايـد سـر تـعبير به ((كافرين )) آن باشد كه ((بخل )) غالبا از كفر سرچشمه مى گيرد, زيرا افراد بـخـيـل , در واقـع ايمان كامل به مواهب بى پايان پروردگار نسبت به نيكوكاران ندارند, و اين كه مى گويد: ((عذاب آنها خواركننده است )) براى اين است كه جزاى ((تكبر)) و ((خود برتربينى )) را از اين راه ببينند.
(آيـه 38)ـ در ايـن آيـه بـه يكى ديگر از صفات متكبران خودخواه اشاره كرده ,مى فرمايد: ((و آنها كسانى هستند كه اموال خود را براى نشان دادن به مردم (و كسب شهرت و مقام ) انفاق مى كنند و ايمان به خدا و روز رستاخيز ندارند)) (والذين ينفقون اموالهم رئا الناس ولا يؤمنون باللّه ولا باليوم الا خر).
و از آنـجا كه هدف آنها جلب رضايت خالق نيست بلكه خدمت به خلق است , دائمادر اين فكرند كه چـگونه انفاق كنند تا بيشتر بتوانند از آن بهره بردارى به سود خودنموده , و موقعيت خود را تثبيت كنند.
آنها شيطان را دوست و رفيق خود انتخاب كردند ((و كسى كه شيطان قرين اوست بدقرينى براى خود انتخاب كرده )) و سرنوشتى بهتر از اين نخواهد داشت (ومن يكن الشيطان له قرينا فسا قرينا).
از ايـن آيـه اسـتـفـاده مى شود كه رابطه ((متكبران )) با ((شيطان و اعمال شيطانى ))يك رابطه مستمر است نه موقت و گاهگاهى .
(آيـه 39)ـ در ايـن آيه به عنوان اظهار تاسف به حال اين عده مى فرمايد: ((چه مى شد اگر آنها (از ايـن بيراهه ها باز مى گشتند و) ايمان به خدا و روز رستاخيزمى آوردند و از مواهبى كه خداوند در اخـتـيار آنها گذاشته با اخلاص نيت و فكر پاك به بندگان خدا مى دادند)) و از اين راه براى خود كسب سعادت و خوشبختى دنيا وآخرت مى كردند (وماذا عليهم لو آمنوا باللّه واليوم الا خر وانفقوا مما رزقهم اللّه ).
((و در هر حال خداوند از نيات و اعمال آنها باخبر است )) و بر طبق آن به آنهاجزا و كيفر مى دهد)) (وكان اللّه بهم عليما).
(آيـه 40)ـ اين آيه به افراد بى ايمان و بخيل كه حال آنها در آيات قبل گذشت مى گويد: ((خداوند حتى به اندازه سنگينى ذره اى ستم نمى كند)) (ان اللّه لا يظلم مثقال ذرة ).
((ذره )) در اصل به معنى مورچه هاى بسيار كوچكى است كه به زحمت ديده مى شود, ولى تدريجا به هر چيز كوچكى ذره گفته شده است , و امروز به ((اتم )) كه كوچكترين جز اجسام است نيز ذره گـفته مى شود و از آنجا كه ((مثقال )) به معنى ((سنگينى )) است , تعبير ((مثقال ذرة )) به معنى سنگينى يك جسم فوق العاده كوچك مى باشد.
سپس اضافه مى كند, خداوند نه تنها ستم نمى كند, بلكه ((اگر كار نيكى انجام شود آن را مضاعف مـى نـمايد, و پاداش عظيم از طرف خود در برابر آن مى دهد))(وان تك حسنة يضاعفها ويؤت من لدنه اجرا عظيما).