بازگشت

سنت پيامبر همچون وحي الهي است


در اين آيه موقعيت پيامبر(ص ) در برابر مردم و ((حسنات )) و ((سيئات )) آنان ,بيان شده است .
نـخست مى فرمايد: ((هر كس اطاعت پيامبر(ص ) كند اطاعت خدا كرده است ))(من يطع الرسول فقد اطاع اللّه ).
بـنـابـرايـن اطـاعت خدا از اطاعت پيامبر(ص ) نمى تواند جدا باشد, زيرا پيامبر(ص )هيچ گامى بر خلاف خواست خداوند بر نمى دارد.
سپس مى فرمايد: ((اگر كسانى سرپيچى كنند و با دستورات تو به مخالفت برخيزند مسؤوليتى در بـرابر اعمال آنها ندارى و موظف نيستى كه به حكم اجبار آنهارا از هر خلافكارى باز دارى , وظيفه تـو تـبـلـيغ رسالت و امر به معروف و نهى از منكرو راهنمايى افراد گمراه و بى خبر است )) (ومن تولى فم ارسلناك عليهم حفيظا).
بايد توجه داشت كه اين آيه يكى از روشنترين آيات قرآن است كه دليل برحجيت سنت پيامبر(ص ) و قبول احاديث او مى باشد, و هنگامى كه مى بينيم پيامبر(ص ) طبق حديث ثقلين , صريحا احاديث اهـل بـيـت (ع ) را سـند و حجت شمرده است استفاده مى كنيم كه اطاعت از فرمان اهل بيت نيز از اطاعت فرمان خدا جدانيست .
(آيه 81)ـ در اين آيه اشاره به وضع جمعى از منافقان و يا افرادضعيف الايمان كرده و مى گويد: آنها بـه هـنگامى كه در صف مسلمانان در كنارپيغمبر(ص ) قرار مى گيرند براى حفظ منافع و يا دفع ضرر از خويش با ديگران همصداشده و اظهار اطاعت فرمان پيامبر(ص ) مى كنند ((و مى گويند با جان و دل حاضريم ازاو پيروى كنيم )) (ويقولون طاعة ).
((امـا هـنـگـامـى كـه مـردم از خـدمـت پـيـامـبر(ص ) خارج شدند, آن دسته از منافقان وافراد ضـعـيف الايمان گفته ها (و پيمانهاى خويش را به دست فراموشى مى سپارند) ودر جلسات شبانه تـصـمـيمهايى بر ضد سخنان پيغمبر(ص ) مى گيرند و خداوند آنچه رادر اين جلسات مى گويند مى نويسد)) (فاذا برزوا من عندك بيت طئفة منهم غيرالذى تقول واللّه يكتب ما يبيتون ).
ولى خداوند به پيغمبرش دستور مى دهد كه ((از آنها روى بگردان و ازنقشه هاى آنها وحشت نكن و هيچ گاه آنها را تكيه گاه در برنامه هاى خود قرار مده ,تنها بر خدا تكيه كن S( خدايى كه بهترين يار و مددكار و مدافع است )) (فاعرض عنهم وتوكل على اللّه وكفى باللّه وكيلا ).
(آيه 82)