بازگشت

از خائنان حمايت نكنيدـ


در اين آيه خداوند نخست به پيامبر(ص ) توصيه مى كند كه هدف از فرستادن اين كتاب آسمانى اين اسـت كـه اصـول حـق و عدالت در ميان مردم اجرا شود,مى فرمايد: ((ما اين كتاب را به حق بر تو فرستاديم تا به آنچه خداوند به تو آموخته است در ميان مردم قضاوت كنى )) (انا انزلن اليك الكتاب بالحق لتحكم بين الناس بم اريك اللّه ).
سـپـس بـه پيامبر(ص ) هشدار مى دهد, مى گويد: ((هرگز از كسانى مباش كه ازخائنان حمايت نمايى )) (ولا تكن للخئنين خصيما).
گـرچـه روى سخن دراين آيه به پيامبر(ص ) است ولى شك نيست كه اين حكم يك حكم عمومى نـسـبت به تمام قضات و داوران مى باشد, و به همين دليل چنين خطابى مفهومش اين نيست كه ممكن است چنين كارى از پيامبر(ص ) سر بزند!.
(آيـه 106)ـ در اين آيه به پيامبر(ص ) دستور مى دهد كه ((و از پيشگاه خداوندطلب آمرزش نما)) (واستغفراللّه ).
((زيرا خداوند آمرزنده و مهربان است )) (ان اللّه كان غفورا رحيما).
(آيـه 107)ـ به دنبال دستورهاى گذشته در باره عدم حمايت از خائنان , قرآن چنين ادامه مى دهد كـه : ((هـيـچ گـاه از خائنان و آنها كه به خود خيانت كردند, حمايت نكن )) (ولا تجادل عن الذين يـخـتـانون انفسهم ) ((چرا كه خداوند, خيانت كنندگان گنهكار را دوست نمى دارد)) (ان اللّه لا يحب من كان خوانا اثيما).
(آيـه 108)ـ سـپـس ايـن گونه خائنان را مورد سرزنش قرار داده , مى گويد:((آنها شرم دارند كه بـاطـن اعـمـالـشـان براى مردم روشن شود ولى از خدا, شرم ندارند!))(يستخفون من الناس ولا يـسـتـخفون من اللّه ) ((خداوندى كه همه جا با آنهاست , ودر آن هنگام كه در دل شب , نقشه هاى خيانت را طرح مى كنند و سخنانى كه خدا ازآن راضى نبود مى گفتند, با آنها بود و به همه اعمال آنها احاطه دارد)) (وهو معهم اذيبيتون ما لا يرضى من القول وكان اللّه بما يعملون محيطا).
(آيـه 109)ـ سـپـس روى سـخـن را به طايفه شخص سارق كه از او دفاع كردندنموده , مى گويد: ((گـيـرم كه شما در زندگى اين جهان از آنها دفاع كنيد ولى كيست كه در روز قيامت بتواند از آنـهـا دفـاع نـمايد و يا به عنوان وكيل كارهاى آنها را سامان بخشد, و گرفتاريهاى آنها را برطرف سازد))؟! (ه انتم هؤلا جادلتم عنهم فى الحيوة الدنيا فمن يجادل اللّه عنهم يوم القيمة ام من يكون عليهم وكيلا ).
بـنـابـرايـن دفـاع شما از آنها بسيار كم اثر است , زيرا در زندگى جاويدان آن هم دربرابر خداوند, هـيچ گونه مدافعى براى آنها نيست در حقيقت در سه آيه فوق ,نخست به پيامبراسلام (ص ) و همه قـاضـيـان به حق توصيه شده كه كاملا مراقب باشند,افرادى با صحنه سازى و شاهدهاى دروغين حقوق ديگران را پايمال نكنند.
سپس به افراد خيانتكار, و بعد به مدافعان آنها هشدار داده شده كه مراقب نتايج سؤاعمال خود در اين جهان و جهان ديگر باشند.
(آيـه 110)ـ قـرآن در تعقيب بحثهاى مربوط به خيانت و تهمت كه در آيات قبل گذشت سه حكم كلى بيان مى كند:.
1ـ نـخـسـت اشـاره بـه اين حقيقت مى كند كه راه توبه , به روى افراد بدكار به هرحال باز است و ((كسى كه به خود يا ديگرى ستم كند و بعد حقيقتا پشيمان شود و ازخداوند طلب آمرزش كند و در مـقـام جـبـران برآيد, خدا را آمرزنده و مهربان خواهديافت )) (ومن يعمل سو او يظلم نفسه ثم يستغفراللّه يجداللّه غفورا رحيما).
از جمله فوق استفاده مى شود كه توبه حقيقى آنچنان اثر دارد كه انسان دردرون جان خود نتيجه آن را مى يابد.
(آيـه 111)ـ دوم : ايـن آيه توضيح همان حقيقتى است كه اجمال آن در آيات قبل بيان شد و آن اين كه : ((هر گناهى كه انسان مرتكب مى شود نهايتا و در نتيجه به خود ضرر زده و به زيان خود گام بـرداشـتـه اسـت )) (ومن يكسب اثما فانما يكسبه على نفسه ) و به اين ترتيب گناهان اگرچه در ظاهر مختلفند, ولى آثار سؤ آن قبل از همه در روح و جان خود شخص ظاهر مى شود.
و در پـايان آيه مى فرمايد: ((خداوند هم عالم است و از اعمال بندگان باخبر, وهم حكيم است )) و هر كس را طبق استحقاق خود مجازات مى كند (وكان اللّه عليماحكيما).
(آيـه 112)ـ سـوم : در ايـن آيـه اشـاره بـه اهـمـيت گناه تهمت زدن نسبت به افرادبيگناه كرده , مى فرمايد: ((هركس خطا يا گناهى مرتكب شود و آن را به گردن بيگناهى بيفكند, بهتان و گناه آشكارى انجام داده است )) (ومن يكسب خطيئة اواثما ثم يرم به بريئا فقد احتمل بهتانا واثما مبينا) .