بازگشت

سخنان درگوشي


در آيـات گذشته اشاره اى به جلسات مخفيانه شبانه و شيطنت آميز بعضى ازمنافقان يا مانند آنها شده بود, در اين آيه بطور مشروحتر از آن تحت عنوان نجوى بحث مى شود.
((نـجـوى )) تنها به معنى سخنان درگوشى نيست , بلكه هرگونه جلسات سرى ومخفيانه را نيز شامل مى شود.
آيـه مـى گويد: ((در غالب جلسات محرمانه و مخفيانه آنها كه براساس نقشه هاى شيطنت آميز بنا شده خير و سودى نيست )) (لا خير فى كثير من نجويهم ).
سـپـس بـراى ايـن كـه گمان نشود هرگونه نجوى و سخن درگوشى يا جلسات سرى مذموم و ممنوع است , چند مورد را به صورت استثنا در ذيل آيه ذكر كرده مى فرمايد: ((مگر اين كه كسى در نـجـواى خـود, تـوصـيـه به صدقه و كمك به ديگران ,يا انجام كار نيك , و يا اصلاح در ميان مردم مى نمايد)) (الا من امر بصدقة او معروف او اصلاح بين الناس ).
و ايـن گـونـه نـجـوى هـا اگـر بـه خاطر تظاهر و رياكارى نباشد بلكه منظور از آن كسب رضاى پـروردگـار بـوده بـاشـد, خداوند پاداش بزرگى براى آن مقرر خواهدفرمود, آيه مى گويد: ((و هركس براى خشنودى پروردگار چنين كند, پاداش بزرگى به او خواهيم داد)) (ومن يفعل ذلك ابتغ مرضات اللّه فسوف نؤتيه اجرا عظيما).
اصـولا نـجـوى و سـخنان درگوشى و تشكيل جلسات سرى در قرآن به عنوان يك عمل شيطانى مـعـرفى شده است در آيه 10 سوره مجادله مى فرمايد: انماالنجوى من الشيطان S( نجوى از شيطان است .
اساسا نجوى اگر در حضور جمعيت انجام پذيرد سؤظن افراد را برمى انگيزد,و گاهى حتى در ميان دوسـتـان ايجاد بدبينى مى كند, به همين دليل بهتر است كه جزدر موارد ضرورت از اين موضوع استفاده نشودو فلسفه حكم مزبور در قرآن نيزهمين است .
آيه 115ـ شان نزول : در شان نزول آيات سابق گفتيم كه بشيربن ابيرق , پس از سرقت از مسلمانى , شـخـص بيگناهى را متهم ساخت و با صحنه سازى در حضورپيغمبر(ص ) خود را تبرئه كرد ولى با نـزول آيـات گـذشـتـه رسوا شد, و به دنبال آن رسوايى به جاى اين كه توبه كند, راه كفر را پيش گـرفـت و رسـما از زمره مسلمانان خارج گرديد, آيه نازل شد و ضمن اشاره به اين موضوع , يك حكم كلى و عمومى رابيان ساخت .
تـفـسـيـر: هـنـگـامـى كه انسان مرتكب خلافى مى شود, پس از آگاهى دو راه درپيش دارد, راه بازگشت و توبه كه اثر آن در شستشوى گناه در چند آيه پيش بيان گرديدS( راه ديگر, راه لجاجت و عـنـاد است كه به نتيجه شوم آن در اين آيه اشاره شده مى فرمايد: ((كسى كه بعد از آشكار شدن حق از در مخالفت و عناد در برابر پيامبر(ص )درآيد و راهى جز راه مؤمنان انتخاب نمايد, ما او را به هـمـان راه كـه مـى رودمى كشانيم و در قيامت به دوزخ مى فرستيم و چه جايگاه بدى در انتظار اوسـت ))(ومـن يـشاقق الرسول من بعد ما تبين له الهدى ويتبع غير سبيل المؤمنين نوله ماتولى ونصله جهنم وست مصيرا).
(آيه 116)