بازگشت

امتيازات واقعي و دروغين ـ


در اين آيه و آيه بعد يكى از اساسى ترين پايه هاى اسلام بيان شده است , كه ارزش وجودى اشخاص و پـاداش و كـيـفر آنها هيچ گونه ربطى به ادعاها و آرزوهاى آنها ندارد, بلكه تنها بستگى به عمل و ايـمـان دارد, ايـن اصـلـى است ثابت و سنتى تغييرناپذير, و قانونى است كه تمام ملتها در برابر آن يـكسانند لذا نخست مى فرمايد:((فضيلت و برترى به آرزوهاى شما و آرزوهاى اهل كتاب نيست )) (ليس بامانيكم ولا امانى اهل الكتاب ).
سـپـس اضـافـه مى كند: ((هركس عمل بدى انجام دهد كيفر خود را در برابر آن خواهد گرفت و هيچ كس را جز خدا ولى و ياور خويش نمى يابد)) (من يعمل سوايجز به ولا يجد له من دون اللّه وليا ولا نصيرا).
(آيـه 124)ـ ((و هـم چنين كسانى كه عمل صالح به جا آورند و با ايمان باشنداعم از مرد و زن آنها وارد بـهشت خواهند شد و كمترين ستمى به آنها نمى شود))(ومن يعمل من الصالحات من ذكر او انثى وهو مؤمن فاولئك يدخلون الجنة ولايظلمون نقيرا).
و به اين ترتيب قرآن به تعبير ساده معمولى به اصطلاح ((آب پاك )) به روى دست همه ريخته است و وابـسـتـگيهاى ادعايى و خيالى و اجتماعى و نژادى و مانندآن را نسبت به يك مذهب به تنهايى بى فايده مى شمرد, و اساس را ايمان به مبانى آن مكتب و عمل به برنامه هاى آن معرفى مى كند.
(آيـه 125)ـ در آيه قبل , سخن از تاثير ايمان و عمل بود و اين كه انتساب به هيچ مذهب و آيينى , به تـنـهـايى اثرى ندارد, در عين حال در اين آيه براى اين كه سؤتفاهمى از بحث گذشته پيدا نشود, برترى آيين اسلام را بر تمام آيينها به اين تعبير بيان كرده است : ((چه آيينى بهتر است از آيين كسى كـه بـا تمام وجود خود, دربرابر خدا تسليم شده , و دست ازنيكوكارى بر نمى دارد و پيرو آيين پاك خالص ابراهيم است )) (ومن احسن دينا ممن اسلم وجهه للّه وهو محسن واتبع ملة ابرهيم حنيفا).
در اين آيه سه چيز مقياس بهترين آيين شمرده شده :.
نخست تسليم مطلق در برابر خدا ((اسلم وجهه للّه )), ديگرى نيكوكارى ((وهو محسن )) منظور از نـيكوكارى در اينجا هرگونه نيكى با قلب و زبان و عمل است و ديگرى پيروى از آيين پاك ابراهيم است ((واتبع ملة ابرهيم حنيفا)).
در پـايـان آيه دليل تكيه كردن روى آيين ابراهيم را چنين بيان مى كند كه ((خداوند ابراهيم را به عنوان خليل و دوست خود انتخاب كرد)) (واتخذ اللّه ابرهيم خليلا ).
(آيـه 126)ـ در ايـن آيـه اشـاره بـه مـالـكيت مطلقه پروردگار و احاطه او به همه اشيا مى كند و مـى فرمايد: ((آنچه در آسمانها و زمين است ملك خداست , زيراخداوند به همه چيز احاطه دارد)) (وللّه ما فى السموات وما فى الا رض وكان اللّه بكل شى محيطا).
اشاره به اين كه اگر خداوند ابراهيم را دوست خود انتخاب كرد نه به خاطر نياز به اوبود, زيرا خدا از همگان بى نياز است بلكه به خاطر سجايا و صفات فوق العاده وبرجسته ابراهيم بود.
(آيه 127)w