بازگشت

صيد حلال ـ


بـه دنبال احكامى كه در باره گوشتهاى حلال و حرام در دو آيه گذشته بيان شددر اين آيه نيز به قـسـمـتـى ديـگـر از آنـها اشاره كرده و به عنوان پاسخ سؤالى كه در اين زمينه شده است , چنين مى فرمايد: ((از تو در باره غذاهاى حلال سؤال مى كنند))(يسئلونك ماذا احل لهم ).
سـپـس بـه پيامبر(ص ) دستور مى دهد كه نخست به آنها ((بگو: هر چيز پاكيزه اى براى شما حلال است )) (قل احل لكم الطيبات ).
يـعـنـى تـمـام آنـچه را اسلام تحريم كرده در زمره خبائث و ناپاكها است و هيچ گاه قوانين الهى , موجود پاكيزه اى كه طبعا براى استفاده و انتفاع بشر آفريده شده است تحريم نمى كند.
سپس به سراغ صيدها رفته , مى گويد: ((صيد حيوانات صياد كه تحت تعليم شما قرار گرفته اند, يعنى از آنچه خداوند به شما تعليم داده به آنها آموخته ايد, براى شما حلال است )) (وما علمتم من الجوارح مكلبين تعلمونهن مما علمكم اللّه ).
حـيـوانى را كه سگها شكار مى كنند اگر زنده به دست آيد, بايد طبق آداب اسلامى ذبح شود ولى اگر پيش از آن كه به آن برسند جان دهد, حلال است , اگرچه ذبح نشده باشد.
سـپـس در ذيـل آيـه اشاره به دو شرط ديگر از شرايط حليت چنين صيدى كرده , مى فرمايد: ((از صيدى كه سگهاى شكارى براى شما نگاه داشته اند بخوريد))(فكلوا مم امسكن عليكم ).
بـنـابـرايـن , اگر سگهاى شكارى عادت داشته باشند قسمتى از صيد خود رابخورند و قسمتى را واگذارند, چنان صيدى حلال نيست و در حقيقت چنين سگى نه تعليم يافته است و نه آنچه را كه نگاه داشته مصداق ((عليكم )) (براى شما)مى باشد, بلكه براى خود صيد كرده است .
ديگر اين كه ((به هنگامى كه سگ شكارى رها مى شود, نام خدا را ببريد))(واذكروا اسم اللّه عليه ).
و در پـايـان بـراى رعـايـت تـمـام ايـن دسـتـورات , مـى فرمايد: ((از خدا بپرهيزيد,زيرا خداوند, سريع الحساب است )) (واتقوا اللّه ان اللّه سريع الحساب ).
(آيه 5).