بازگشت

عذابهاي رنگارنگ


در ايـن آيـه بـراى تـكميل طرق مختلف تربيتى , تكيه روى مساله تهديد به عذاب و مجازات الهى شـده , يـعـنـى همانطور كه خداوند ارحم الراحمين و پناه دهنده بى پناهان است همچنين در برابر طغيانگران و سركشان , قهار و منتقم نيز مى باشد.
در ايـن آيـه بـه پـيامبر(ص ) دستور داده شده است كه مجرمان را به سه نوع مجازات تهديد كند: عـذابـهـايـى از طرف بالا و پايين و مجازات اختلاف كلمه و بروز جنگ وخونريزى , لذا مى گويد: ((بگو: خداوند قادر است كه مجازاتى از طرف بالا يا ازطرف پايين بر شما بفرستد)) (قل هو القادر عـلـى ان يـبـعـث عـلـيـكم عذابا من فوقكم اومن تحت ارجلكم ) ((و يا اين كه شما را به صورت دسـتـه هـاى پراكنده به يكديگرمخلوط كند و طعم جنگ و خونريزى را به بعضى به وسيله بضعى ديگر بچشاند))(او يلبسكم شيعا ويذيق بعضكم باس بعض ).
مساله اختلاف كلمه و پراكندگى در ميان جمعيت به قدرى خطرناك است كه در رديف عذابهاى آسمانى و صاعقه ها و زلزله ها قرار گرفته است , و راستى چنين است , بلكه گاهى ويرانيهاى ناشى از اختلاف و پراكندگى به درجات بيشتر ازويرانيهاى ناشى از صاعقه ها و زلزله هاست , كرارا ديده شده است كشورهاى آباد درسايه شوم نفاق و تفرقه به نابودى مطلق كشيده شده است و اين جمله هشدارى است به همه مسلمانان جهان !.
و در پـايـان آيـه اضـافـه مـى كـنـد: ((بنگر كه چگونه نشانه ها و دلايل مختلف رابراى آنها بازگو مى كنيم , شايد درك كنند و به سوى حق باز گردند)) (انظر كيف نصرف الا يات لعلهم يفقهون ).
(آيه 66) ـ اين آيه و آيه بعد در حقيقت تكميل بحثى است كه پيرامون دعوت به سوى خدا و معاد و حقايق اسلام و ترس از مجازات الهى در آيات پيشين گذشت .
نـخـسـت مـى گويد: ((قوم و جمعيت تو يعنى قريش و مردم مكه تعليمات تو راتكذيب كردند در حـالى كه همه حق است )) و دلايل گوناگونى از طريق عقل و فطرت و حس آنها را تاييد مى كند (وكذب به قومك وهو الحق ).
بنابراين , تكذيب و انكار آنان از اهميت اين حقايق نمى كاهد, هرچندمخالفان و منكران زياد باشند.
سـپس دستور مى دهد كه ((به آنها بگو: وظيفه من تنها ابلاغ رسالت است , ومن ضامن قبول شما نيستم )) (قل لست عليكم بوكيل ).
منظوراز ((وكيل ))كسى است كه مسؤول هدايت عملى وضامن ديگران بوده باشد.
(آيـه 67)ـ در ايـن آيـه بـا يـك جـمله كوتاه و پرمعنى به آنها هشدار مى دهد, وبه دقت كردن در انـتـخـاب راه صـحيح دعوت مى كند, و مى گويد: ((هر خبرى كه خداو پيامبر(ص ) به شما داده سرانجام در اين جهان يا جهان ديگر قرارگاهى دارد, وبالاخره در موعد مقرر انجام خواهد يافت , و به زودى با خبر خواهيد شد)) (لكل نبامستقر وسوف تعلمون ).
آيه 68 ـ شان نزول : از امام باقر(ع ) نقل شده كه : چون اين آيه نازل گرديد ومسلمانان از مجالست با كفار و استهزاكنندگان آيات الهى نهى شدند جمعى ازمسلمانان گفتند: اگر بخواهيم در همه جا به اين دستور عمل كنيم بايد هرگز به مسجدالحرام نرويم , طواف خانه خدا نكنيم (زيرا آنها در گوشه و كنار مسجدپراكنده اند و به سخنان باطل پيرامون آيات الهى مشغولند و در هر گوشه اى ازمسجدالحرام ما مختصر توقفى كنيم ممكن است سخنان آنها به گوش ما برسد) دراين موقع آيه بـعد (69) نازل شد و به مسلمانان دستور داد كه در اين گونه مواقع آنهارا نصيحت كنند و تا آنجا كه در قدرت دارند به ارشاد و راهنمايى آنها بپردازند.
(آيه 68).