بازگشت

خدانشناسان


از شـان نـزول فـوق و لحن آيه در مى يابيم اين آيه در باره يهود است نه مشركان , از طرفى بعضى مـعتقدند كه اين آيه استثنائا در مدينه نازل شده است و به دستور پيامبر(ص ) به تناسب خاصى در وسط اين سوره مكى قرار گرفته و اين موضوع در قرآن نمونه هاى فراوانى دارد.
اكنون مى پردازيم به تفسير آيه , نخست مى گويد: ((آنها خدا را آن چنانكه شايسته است نشناختند زيرا گفتند: خدا هيچ كتابى بر هيچ انسانى نازل نكرده است )) ! (وما قدروا اللّه حق قدره اذ قالوا ما انزل اللّه على بشر من شى ).
خـداونـد به پيامبرش دستور مى دهد كه در جواب آنها ((بگو: چه كسى كتابى را كه موسى آورد و نـور و هدايت براى مردم بود نازل گردانيد)) ؟ (قل من انزل الكتاب الذى جا به موسى نورا وهدى للناس ).
((همان كتابى كه آن را به صفحات پراكنده اى تبديل كرده ايد, بعضى را كه به سود شماست آشكار مـى كـنـيـد و بـسيارى را كه به زيان خود مى دانيد پنهان مى داريد))(تجعلونه قراطيس تبدونها وتخفون كثيرا) ((و در اين كتاب آسمانى مطالبى به شماتعليم داده شده كه نه شما و نه پدرانتان از آن بـا خبر نبوديد و بدون تعليم الهى نمى توانستيد با خبر شويد)) (وعلمتم مالم تعلموا انتم ولا آباؤكم ).
در پـايان آيه به پيامبر(ص ) دستور مى دهد كه ((تنها خدا را ياد كن و آنها را دراباطيل و لجاجت و بازيگرى خود رها ساز)) زيرا آنها جمعيتى هستند كه كتاب الهى وآيات او را به بازى گرفته اند (قل اللّه ثم ذرهم فى خوضهم يلعبون ).
(آيـه 92)ـ در تـعـقيب بحثى كه در باره كتاب آسمانى يهود در آيه گذشته عنوان شد در اينجا به قرآن كه يك كتاب ديگر آسمانى است اشاره مى شود, و درحقيقت ذكر تورات مقدمه اى است براى ذكر قرآن تا تعجب و وحشتى از نزول يك كتاب آسمانى , بر يك بشر, نكنند.
نـخست مى گويد: ((اين كتابى است كه ما آن را نازل كرديم )) (وهذا كتاب انزلناه ) ((كتابى است بسيار پربركت , زيرا سرچشمه انواع خيرات و نيكيها و پيروزيهااست )) (مبارك ) ((به علاوه كتبى را كه پيش از آن نازل شده اند همگى تصديق مى كند)) (مصدق الذى بين يديه ).
مـنـظور از اين كه قرآن كتب مقدسه پيشين را تصديق مى كند آن است كه تمام نشانه هايى كه در آنها آمده است بر آن تطبيق مى نمايد.
بـنـابـرايـن , هم از نظر محتوا و هم از نظر اسناد و مدارك تاريخى نشانه هاى حقانيت در آن آشكار است .
سپس هدف نزول قرآن را چنين توضيح مى دهد كه ((آن را فرستاديم تاام القرى (مكه ) و تمام آنها كـه در گـرد آن هـستند, انذار كنى )) و به مسؤوليتها ووظايفشان آگاه سازى (ولتنذر ام القرى ومن حولها).
اگر به مكه ((ام القرى )) مى گويند به خاطر اين است كه اصل و آغاز پيدايش تمام خشكيهاى روى زمين است در روايات متعددى مى خوانيم , خشكيهاى زمين از زير خانه كعبه گسترده شدند و از آن بـه نـام ((دحـو الا رض )) (گسترش زمين ) ياد شده است بنابراين ((ومن حولها)) (كسانى كه پيرامون آن هستند) تمام مردم روى زمين راشامل مى شود.
و در پـايـان آيـه مى گويد: ((كسانى كه به روز رستاخيز و حساب پاداش اعمال ايمان دارند به اين كتاب ايمان خواهند آورد و مراقب نمازهاى خود خواهند بود))(والذين يؤمنون بالا خرة يؤمنون به وهم على صلاتهم يحافظون ).