بازگشت

آتش بس اجباري


از آنجا كه در اين سوره بحثهاى مشروحى پيرامون جنگ با مشركان آمده است در اين آيه و آيه بعد اشاره به يكى از مقررات جنگ و جهاد اسلامى شده و آن احترام به ماههاى حرام است .
نـخـسـت مـى گويد: ((تعداد ماهها در نزد خدا در كتاب آفرينش از آن روز كه آسمانها و زمين را آفريد دوازده ماه است )) (ان عدة الشهور عنداللّه اثناعشر شهرافى كتاب اللّه يوم خلق السموات والا رض ).
از آن روز كـه نـظام منظومه شمسى به شكل كنونى صورت گرفت سال و ماه وجود داشت , سال عـبارت از يك دوره كامل گردش زمين به دور خورشيد, و ماه عبارت از يك دوره كامل گردش كره ماه به دور كره زمين است كه در هر سال دوازده بار تكرار مى شود.
سـپس اضافه مى كند: ((از اين دوازده ماه چهار ماه , ماه حرام است )) كه هرگونه جنگ و نبرد در آن حرام است (منها اربعة حرم ).
بـعـد براى تاكيد مى گويد: ((اين آيين ثابت و پابرجا و تغيير ناپذيراست )) نه رسم نادرستى كه در ميان عرب بود كه با ميل و هوس خويش آنها را جابه جا مى كردند(ذلك الدين القيم ).
از پـاره اى از روايـات اسـتـفاده مى شود كه تحريم جنگ در اين چهار ماه علاوه بر آيين ابراهيم در آيين يهود و مسيح و ساير آيينهاى آسمانى نيز بوده است .
سـپـس مـى گـويد: ((در اين چهار ماه به خود ستم روا مداريد)) با شكستن احترام آنها خويش را گرفتار كيفرهاى دنيا و مجازاتهاى آخرت نسازيد (فلا تظلموا فيهن انفسكم ).
ولى از آنجا كه ممكن بود تحريم جهاد در اين چهار ماه وسيله اى براى سؤاستفاده دشمنان بشود و آنـهـا را در حـمـله كردن به مسلمين جسور كند در جمله بعد اضافه مى كند: ((با مشركان بطور دسته جمعى پيكار كنيد همان گونه كه آنها متفقابا شما مى جنگند)) (وقاتلوا المشركين كافة كما يقاتلونكم كافة ).
يعنى با اين كه آنها مشركند و بت پرست و شرك سرچشمه پراكندگى است ولى با اين حال در يك صف واحد با شما مى جنگند, شما كه موحديد ويكتاپرست سزاورتر هستيد كه وحدت كلمه را برابر دشمن حفظ كنيد و در يك صف همچون يك ديوار آهنين در مقابل دشمنان بايستيد.
سـرانـجـام مى گويد: ((و بدانيد (اگر پرهيزكار باشيد و اصول تعليمات اسلام رادقيقا اجرا كنيد خـداونـد پـيـروزى شـمـا را تـضـمين مى كند زيرا) خدا با پرهيزكاران است )) (واعلموا ان اللّه مع المتقين ).
(آيـه ) در ايـن آيه اشاره به يك سنت غلط جاهلى يعنى مساله ((نسئ ))(تغيير دادن جاى ماههاى حـرام ) كـرده , مى گويد: ((تغيير دادن ماههاى حرام كفرى است كه بر كفر آنها افزوده مى شود)) (انما النسئ زيادة فى الكفر).
زيـرا عـلاوه بـر شـرك و ((كـفـر اعـتقادى )) با زير پا گذاشتن اين دستور مرتكب كفرعملى هم مى شدند.
((و با اين عمل افراد بى ايمان در گمراهى بيشتر قرار مى گيرند)) (يضل به الذين كفروا).
((آنـها در يك سال ماهى را حلال مى شمرند, و سال ديگر همان ماه را تحريم مى كنند تا به گمان خـود آن را بـا تـعـداد مـاهـهايى كه خدا تعيين كرده تطبيق دهند))(يحلونه عاما ويحرمونه عاما ليواطؤا عدة ما حرم اللّه ).
يـعـنى هرگاه يكى از ماههاى حرام را حذف مى كنند ماه ديگرى را به جاى آن مى گذارند تا عدد چهار ماه تكميل شود!.
در حـالـى كـه با اين عمل زشت و مسخره فلسفه تحريم ماههاى حرام را بكلى از ميان مى بردند و حـكـم خدا را بازيچه هوسهاى خويش مى ساختند, و عجب اين كه از اين كار خود بسيار خشنود و راضى هم بودند, زيرا ((اعمال زشتشان در نظرشان جلوه كرده بود)) (زين لهم سؤ اعمالهم ).
و مى گفتند فاصله زياد آتش بس ورزيدگى جنگى را كم مى كند بايد آتشى به پاكرد.
خـدا نـيـز آن مردمى را كه شايستگى هدايت ندارند به حال خود رها مى كند ودست از هدايتشان مى كشد زيرا: ((خداوند گروه كافران را هدايت نمى كند)) (واللّه لا يهدى القوم الكافرين ).
آيـه ـ شـان نزول : از ((ابن عباس )) و ديگران نقل شده كه اين آيه و آيه بعد درباره جنگ ((تبوك )) نازل گرديده است .
در روايات اسلامى آمده است كه پيامبر معمولا مقاصد جنگى و هدفهاى نهايى خود را قبل از شروع جـنـگ بـراى مسلمانان روشن نمى ساخت تا اسرار نظامى اسلام به دست دشمنان نيفتد, ولى در مـورد ((تـبـوك )) چـون مـساله شكل ديگرى داشت قبلا با صراحت اعلام نمود كه ما به مبارزه با ((رومـيـان )) مـى رويم زيرا مبارزه باامپراتور روم شرقى كار ساده اى نبود, و مى بايست مسلمانان براى اين درگيرى بزرگ كاملا آماده شوند و خودسازى كنند.
بـه عـلاوه فاصل ميان مدينه و سرزمين روميان بسيار زياد بود, و از همه گذشته فصل تابستان و گرما و برداشت محصول غلات و ميوه ها بود.
هـمـه ايـن امـور دسـت به دست هم داده و رفتن به سوى ميدان جنگ را فوق العاده برمسلمانان مشكل مى ساخت , تا آنجا كه بعضى در اجابت دعوت پيامبر(ص ) ترديدو دودلى نشان مى دادند!.
ايـن دو آيـه نازل شد و با لحنى قاطع و كوبنده به مسلمانان هشدار داد و اعلام خطر كرد و آنها را آماده اين نبرد بزرگ ساخت .
تفسير: همان گونه كه در شان نزول گفتيم , آيه فوق ناظر به جريان جنگ ((تبوك )) است .
((تـبـوك )) مـنطقه اى است ميان ((مدينه )) و ((شام )) كه اينك مرز كشور ((عربستان سعودى )) مـحـسوب مى شود, و در آن روز نزديك سرزمين امپراتورى روم شرقى كه بر شامات تسلط داشت مـحـسوب مى شد اين واقعه در سال نهم هجرى يعنى حدود يك سال بعد از جريان فتح مكه روى داد.
قـرآن بـا شدت هر چه تمامتر مردم را به جهاد دعوت مى كند, گاهى به زبان تشويق , و گاهى به زبـان مـلامـت و سرزنش , و گاهى به زبان تهديد, با آنها سخن مى گويد و از هر درى براى آماده ساختن آنها وارد مى شود.
نـخست مى گويد: ((اى كسانى كه ايمان آورده ايد ! چرا هنگامى كه به شماگفته مى شود در راه خدا و به سوى ميدان جهاد حركت كنيد سستى و سنگينى به خرج مى دهيد)) ؟ (يا ايها الذين آمنوا ما لكم اذا قيل لكم انفروا فى سبيل اللّه اثاقلتم الى الا رض ).
سـپس با سخن ملامت آميزى مى گويد: ((آيا به اين زندگى دنيا, اين زندگى پست و زودگذر و نـاپـايـدار, به جاى زندگى وسيع و جاويدان آخرت راضى شديد)) ؟(ارضيتم بالحيوة الدنيا من الا خرة ) ((با اين كه فوائد و متاع زندگى دنيا در برابرزندگى آخرت يك امر ناچيز بيش نيست )) (فما متاع الحيوة الدنيا فى الا خرة الا قليل ).
چـگونه يك انسان عاقل تن به چنين مبادله زيانبارى ممكن است بدهد ؟ وچگونه متاع فوق العاده گرانبها را به خاطر دستيابى به يك متاع ناچيز و كم ارزش ازدست مى دهد؟.
(آيـه ) سـپس مساله را از لحن ملامت آميز بالاتر برده و شكل يك تهديدجدى به خود مى گيرد و مـى گـويد: ((اگر شما به سوى ميدان جنگ حركت نكنيدخداوند به عذاب دردناكى مجازاتتان خواهد كرد)) (الا تنفروا يعذبكم عذابا اليما).
و اگـر گـمان مى كنيد با كنار رفتن شما و پشت كردنتان به ميدان جهاد چرخ ‌پيشرفت اسلام از كـار مـى افتد و فروغ آيين خدا به خاموشى مى گرايد سخت دراشتباهيد زيرا: ((خداوند گروهى غـيـر از شـمـا (از افـراد بـا ايـمان و مصمم و مطيع فرمان خود را) به جاى شما قرار خواهد داد)) (ويستبدل قوما غيركم ).
گـروهـى كـه از هـر نـظـر مـغاير شما هستند نه تنها شخصيتشان بلكه ايمان و اراده و شهامت و فرمانبرداريشان غير از شماست .
بعضى از مفسران اين جمله را اشاره به ايرانيان يا مردم يمن دانسته اند.
((و از ايـن رهـگـذر هيچ گونه زيانى نمى توانيد به خداوند و آيين پاك او واردكنيد)) (ولا تضروه شيئا).
ايـن يـك واقـعيت است , نه يك گفتگوى خيالى يا آرزوى دور و دراز, چرا كه ((خداوند بر هر چيز تواناست )) (واللّه على كل شى قدير) و هرگاه اراده پيروزى آئين پاكش را كند بدون گفتگو جامه عمل به آن خواهد پوشاند.