بازگشت

قيافه حق به جانب منافقان


يـكى از نشانه هاى منافقان و اعمال زشت و شوم آنها كه قرآن كرارا به آن اشاره كرده , اين است كه آنـهـا بـراى پـوشـانـدن چـهـره خود بسيارى از خلافكاريهاى خود را انكار مى كردند و با توسل به سـوگـندهاى دروغين مى خواستند مردم را فريب داده و از خود راضى كنند در اين آيه و آيه بعد قـرآن مـجيد پرده از روى اين عمل زشت برداشته و مسلمانان را آگاه مى سازد كه تحت تاثير اين گونه سوگندهاى دروغين قرار نگيرند.
نـخـست مى گويد: ((آنها براى شما سوگند به خدا ياد مى كنند تا شما را راضى كنند)) (يحلفون باللّه لكم ليرضوكم ).
روشـن است كه هدف آنها از اين سوگندها, بيان حقيقت نيست بلكه مى خواهند با فريب و نيرنگ چـهـره واقعيات را در نظرتان دگرگون جلوه دهند, و به مقاصد خود برسند لذا قرآن مى گويد: ((اگر آنها راست مى گويند و ايمان دارند,شايسته تر اين است كه خدا و پيامبرش را راضى كنند)) ! (واللّه ورسوله احق ان يرضوه ان كانوا مؤمنين ).
(آيه ) در اين آيه اين گونه افراد منافق را شديدا تهديد مى كند, و مى گويد:((مگر نمى دانند كسى كـه با خدا و رسولش دشمنى و مخالفت كند براى او آتش دوزخ است كه جاودانه در آن مى ماند)) (الم يعلموا انه من يحادداللّه ورسوله فان له نار جهنم خالدا فيها).
سپس براى تاكيد اضافه مى كند: ((اين رسوايى و ذلت بزرگى است )) (ذلك الخزى العظيم ).
آيـه ـ شـان نـزول : در بـاره نـزول اين آيه و دو آيه بعد چنين نقل شده : گروهى از منافقان در يك جـلـسـه سـرى , بـراى قـتـل پـيـامـبر توطئه كردند كه پس از مراجعت ازجنگ تبوك در يكى از گـردنـه هـاى سر راه به صورت ناشناس كمين كرده , شترپيامبر(ص ) را رم دهند, و حضرت را به قتل برسانند.
خـداوند پيامبرش را از اين نقشه آگاه ساخت , و او دستور داد جمعى ازمسلمانان مراقب باشند, و آنها را متفرق سازند.