بازگشت

تكرار تاريخ و درس عبرت


ايـن آيـه بـراى بـيـدار سـاختن اين گروه از منافقان , آينه تاريخ را پيش روى آنهامى گذارد, و با مقايسه زندگى آنان با منافقان و گردنكشان پيشين , عبرت انگيزترين درسها را به آنها مى دهد, و مـى گـويـد: ((شـمـا همانند منافقان پيشين هستيد)), و همان مسير و برنامه و سرنوشت شوم را تعقيب مى كنيد (كالذين من قبلكم ).
((هـمانها كه از نظر نيرو از شما قويتر, و از نظر اموال و فرزندان از شما افزونتربودند)) (كانوا اشد منكم قوة واكثر اموالا واولا دا).
((آنـها از نصيب و بهره خود در دنيا, در طريق شهوات و آلودگى و گناه و فساد وتبهكارى , بهره گـرفـتـنـد, شـما منافقان اين امت نيز از نصيب و بهره خود همان گونه كه منافقان پيشين بهره گرفته بودند, بهره بردارى كرديد)) (فاستمتعوا بخلاقهم فاستمتعتم بخلا قكم كما استمتع الذين من قبلكم بخلا قهم ).
سـپس مى گويد: ((شما در كفر و نفاق و سخريه و استهزا مؤمنان , فرو رفتيد,همان گونه كه آنها در اين امور فرو رفتند)) (وخضتم كالذى خاضوا).
سـرانـجـام پـايـان كار منافقان پيشين را براى هشدار به گروه منافقان معاصرپيامبر(ص ) و همه منافقان جهان , با دو جمله بيان مى كند:.
نـخـسـت اين كه : ((آنها كسانى هستند كه همه اعمالشان در دنيا و آخرت بر بادرفته و مى رود, و هيچ نتيجه مثبتى از آن عائدشان نمى گردد)) (اولئ ك حبطت اعمالهم فى الدنيا والا خرة ).
ديگر اين كه : ((آنها زيانكاران حقيقى , و خسران يافتگان واقعى هستند))(واولئ ك هم الخاسرون ).
آنـهـا ممكن است استفاده هاى ((موقت )) و ((محدودى )) از اعمال نفاق آميز خودببرند, ولى اگر درست بنگريم مى بينيم نه در زندگى اين دنيا از اين رهگذر طرفى مى بندند, و نه در جهان ديگر بهره اى دارند.
(آيـه ) در ايـن آيـه روى سخن را به پيامبر(ص ) كرده , به عنوان استفهام انكارى چنين مى گويد: ((آيا اين گروه منافق از سرنوشت امتهاى پيشين , قوم نوح , وعاد, و ثمود, و قوم ابراهيم , و اصحاب مـدين (قوم شعيب ) و شهرهاى ويران شده قوم لوط با خبر نشدند)) (الم ياتهم نبا الذين من قبلهم قوم نوح وعاد وثمود وقوم ابرهيم واصحاب مدين والمؤتفكات ).
ايـنـها ماجراهاى تكان دهنده اى است كه مطالعه و بررسى آن هر انسانى را كه كمترين احساس در قلب او باشد تكان مى دهد.
هر چند خداوند آنها را هيچ گاه از لطف خود محروم نساخت , ((و پيامبرانشان با دلايل روشن براى هدايت آنان به سويشان آمدند)) (اتتهم رسلهم بالبينات ).
ولـى آنـهـا بـه هـيـچ يـك از مواعظ و اندرزهاى اين مردان الهى گوش فرا ندادند وبراى زحمات طاقت فرسايشان در راه روشنگرى خلق خدا ارجى ننهادند.
((بنابراين هرگز خداوند به آنها ستم نكرد, اين خودشان بودند كه به خويشتن ستم روا داشتند)) ! (فما كان اللّه ليظلمهم ولكن كانوا انفسهم يظلمون ).