بازگشت

باديه نشينان سنگدل و با ايمان


در اين آيه و دو آيه بعد به تناسب بحثهايى كه در باره منافقان مدينه گذشت پيرامون حال منافقان باديه نشين , و نشانه ها و افكار آنها, و همچنين در باره مؤمنان مخلص و راستين باديه گفتگو شده است .
شـايـد بـه ايـن عـلت كه به مسلمانان هشدار دهد چنين نپندارند كه منافقان تنهاهمان گروهى هستند كه در شهرند, بلكه منافقان باديه نشين از آنها خشن ترند.
نـخـسـت مى فرمايد: ((اعراب باديه نشين (به حكم دورى از تعليم و تربيت ونشنيدن آيات الهى و سخنان پيامبر(ص ) كفر و نفاقشان شديدتر است )) (الا عراب اشد كفرا ونفاقا).
((و بـاز بـه هـمين دليل , به جهل و بى خبرى از حدود فرمانها و احكامى كه خدابر پيامبرش نازل كرده است سزاوارترند)) (واجدر الا يعلموا حدود ما انزل اللّه على رسوله ).
در پايان آيه مى فرمايد ((خداوند دانا و حكيم است )) (واللّه عليم حكيم ).
يـعـنى اگر در باره عربهاى باديه نشين چنين داورى مى كند روى تناسب خاصى است كه محيط آنها با اين گونه صفات دارد.
(آيـه ) امـا براى اين كه چنين توهمى پيدا نشود كه همه اعراب باديه نشين ,و يا همه باديه نشينان , داراى چـنـيـن صفاتى هستند, در اين آيه مى گويد: ((گروهى ازاين عربهاى باديه نشين كسانى هـسـتـند كه (بر اثر نفاق يا ضعف ايمان ) هنگامى كه چيزى را در راه خدا انفاق كنند, آن را ضرر و زيـان و غـرامت محسوب مى دارند)) نه يك موفقيت و پيروزى و تجارت پرسود (ومن الا عراب من يتخذ ما ينفق مغرما).
ديگر از صفات آنها اين است كه : ((همواره در انتظار اين هستند كه بلاها ومشكلات شما را احاطه كند)) و تيره روزى و ناكامى به سراغ شما بيايد (ويتربص بكم الدوائر) در واقع آنها افرادى تنگ نظر و بخيل و حسودند.
سـپـس اضـافـه مى كند: آنها نبايد در انتظار بروز مشكلات و نزول بلاها بر شماباشند چرا كه اين مشكلات و ناكاميها و بدبختيها تنها به سراغ اين گروه منافق بى ايمان و جاهل و نادان و تنگ نظر و حسود مى رود ((و حوادث دردناك براى خودآنهاست )) (عليهم دائرة السؤ).
سـرانـجـام آيـه را با اين جمله پايان مى دهد كه ((خداوند شنوا و داناست )) (واللّه سميع عليم ) هم سخنان آنها را مى شنود و هم از نيات و مكنون ضمير آنها آگاه است .
(آيـه ) و در ايـن آيـه بـه گـروه دوم يـعـنى مؤمنان با اخلاص باديه نشين اشاره كرده , مى گويد: ((گروهى از اين عربهاى باديه نشين كسانى هستند كه ايمان به خدا و روز رستاخيز دارند)) (ومن الا عراب من يؤمن باللّه واليوم الا خر).
بـه هـمـين دليل هيچ گاه انفاق در راه خدا را غرامت و زيان , نمى دانند, بلكه باتوجه به پاداشهاى وسـيـع الـهـى در اين جهان و سراى ديگر, ((اين كار را وسيله نزديكى به خدا و مايه توجه و دعاى پـيـامبر(ص ))) كه افتخار و بركت بزرگى است مى دانند (ويتخذ ما ينفق قربات عنداللّه وصلوات الرسول ).
در اينجا خداوند اين طرز فكر آنها را با تاكيد فراوان تصديق مى كند ومى گويد: ((آگاه باشيد كه اين انفاقها بطور قطع مايه تقرب آنها در پيشگاه خداونداست )) (الا انها قربة لهم ).
و به همين دليل ((خدا آنان را به زودى در رحمت خود فرو مى برد))(سيدخلهم اللّه فى رحمته ).
و اگر لغزشهايى از آنها سرزده باشد به خاطر ايمان و اعمال پاكشان آنها را مى بخشد((زيرا خداوند آمرزنده و مهربان است )) (ان اللّه غفور رحيم ).