بازگشت

قرآن رحمت بزرگ الهي


در قـسمتى از آيات گذشته بحثهايى در زمينه قرآن آمده , و گوشه اى ازمخالفتهاى مشركان در آن مـنـعـكـس گـرديده بود, در اين آيه به همين مناسبت سخن ازقرآن به ميان آمده نخست به عـنـوان يك پيام همگانى و جهانى , تمام انسانها رامخاطب ساخته مى گويد: ((اى مردم ! از سوى پروردگارتان , موعظه و اندرزى براى شما آمده )) (يا ايها الناس قد جاتكم موعظة من ربكم ).
((و كلامى كه مايه شفا بيمارى دلهاست )) (وشفا لما فى الصدور).
((و چيزى كه مايه هدايت و راهنمايى است )) (وهدى ).
((و رحمت براى مؤمنان است )) (ورحمة للمؤمنين ).
در واقع آيه فوق چهار مرحله از مراحل تربيت و تكامل انسان را در سايه قرآن شرح مى دهد.
مرحله اول : مرحله ((موعظه و اندرز)) است .
مرحله دوم : پاكسازى روح انسان از انواع رذائل اخلاقى است .
مرحله سوم : مرحله هدايت است كه پس از پاكسازى انجام مى گيرد.
و مـرحـله پنجم : مرحله اى است كه انسان لياقت آن را پيدا كرده است كه مشمول رحمت و نعمت پروردگار شود.
(آيـه ) در اين آيه براى تكميل اين بحث و تاكيد روى اين نعمت بزرگ الهى يعنى قرآن مجيد كه از هر نعمتى برتر و بالاتر است , مى فرمايد: ((بگو: اى پيامبر! اين مردم به فضل پروردگار و به رحمت بـى پايان او (و اين كتاب بزرگ آسمانى كه جامع همه نعمتهاست ) بايد خشنود بشوند)) نه به حجم ثروتها و بزرگى مقامها وفزونى قوم و قبيله هاشان (قل بفضل اللّه وبرحمته فبذلك فليفرحوا).
زيـرا ((اين سرمايه از تمام آنچه آنها براى خود گردآورى كرده اند بهتر و بالاتراست )) و هيچ يك از آنها قابل مقايسه با اين نيست (هو خير مما يجمعون ).
(آيـه ) در آيات گذشته سخن از قرآن و موعظه الهى و هدايت و رحمتى كه در اين كتاب آسمانى اسـت در مـيـان بـود, و در اين آيه به همين مناسبت از قوانين ساختگى و خرافى و احكام دروغين مشركان سخن مى گويد.
نخست روى سخن را به پيامبر(ص ) كرده , مى فرمايد: ((به آنها بگو: چرا اين روزيهايى را كه خداوند بـراى شـما نازل كرده است بعضى را حرام و بعضى را حلال قرار داده ايد)) ؟ (قل اريتم ما انزل اللّه لكم من رزق فجعلتم منه حراما وحلا لا ).
و بر طبق سنن خرافى خود پاره اى از چهارپايان و همچنين قسمتى از زراعت و محصول كشاورزى خود را تحريم نموده ايد.
((بگو: آيا خداوند به شما اجازه داده است (چنين قوانينى را وضع كنيد) يا برخدا افترا مى بنديد))؟ (قل اللّه اذن لكم ام على اللّه تفترون ).
(آيـه ) اكـنـون كـه مـسـلـم شد آنها با اين احكام خرافى و ساختگى خود علاوه برمحروم شدن از نعمتهاى الهى تهمت و افترا به ساحت مقدس پروردگار بسته اند,اضافه مى كند: ((آنها كه بر خدا دروغ مى بندند, در باره مجازات روز قيامت چه مى انديشند)) ؟ آيا تامينى براى رهايى از اين كيفر دردناك به دست آورده اند ؟ (وماظن الذين يفترون على اللّه الكذب يوم القيمة ).
اما ((خداوند فضل و رحمت گسترده اى بر مردم دارد)) (ان اللّه لذو فضل على الناس ).
به همين دليل آنها را در برابر اين گونه اعمال زشتشان فورا كيفر نمى دهد.
ولى آنها به جاى اين كه از اين مهلت الهى استفاده كنند و عبرت گيرند و شكرآن را به جا آورند و به سوى خدا باز گردند)) اكثر آنان (غافلند و) سپاس اين نعمت بزرگ را به جا نمى آورند)) (ولكن اكثرهم لا يشكرون ).
(آيـه ) و بـراى ايـن كه تصور نشود اين مهلت الهى دليل بر عدم احاطه علم پروردگار بر كارهاى آنهاست , در اين آيه اين حقيقت را به رساترين عبارت بيان مى كند كه او از تمام ذرات موجودات در پهنه آسمان و زمين و جزئيات اعمال بندگان آگاه و با خبر است , و مى گويد: ((در هيچ حالت و كار مهمى نمى باشى , وهيچ آيه اى از قرآن را تلاوت نمى كنى , و هيچ عملى را انجام نمى دهيد مگر اين كه ما شاهد و ناظر بر شما هستيم در آن هنگام كه وارد آن عمل مى شويد)) (وما تكون فى شان وما تتلوا منه من قرآن ولا تعملون من عمل الا كنا عليكم شهودا اذتفيضون فيه ).
سپس با تاكيد بيشتر اين مساله را تعقيب كرده , مى گويد: ((كوچكترين چيزى در زمين و آسمان حتى به اندازه سنگينى ذره بى مقدارى , از ديدگاه علم پروردگار تومخفى و پنهان نمى ماند, و نه كـوچـكـتر از اين و نه بزرگتر از اين مگر اين كه همه اينهادر لوح محفوظ و كتاب آشكار علم خدا ثبت و ضبط است )) (وما يعزب عن ربك من مثقال ذرة فى الا رض ولا فى السمـا ولا اصغر من ذلك ولا اكبر الا فى كتاب مبين ).
در آيـه فوق درس بزرگى براى همه مسلمانان بيان شده است درسى كه مى تواند آنها را در مسير حـق به راه اندازد و از كجرويها و انحرافات باز دارد و آن اين كه : به اين حقيقت توجه داشته باشيم كه هر گامى بر مى داريم و هر سخنى كه مى گوييم و هر انديشه اى كه در سر مى پرورانيم , و به هر سـو نـگـاه مـى كـنـيم , و در هرحالى هستيم , نه تنها ذات پاك خدا بلكه فرشتگان او نيز مراقب ما هستند و با تمام توجه ما را مى نگرند.
بى جهت نيست كه امام صادق (ع ) مى فرمايد: ((پيامبراسلام (ص ) هر زمان اين آيه را تلاوت مى كرد شديدا گريه مى نمود)).
جـايى كه پيامبر(ص ) با آن همه اخلاص و بندگى و آن همه خدمت به خلق وعبادت خالق از كار خود در برابر علم خدا ترسان باشد, حال ما و ديگران معلوم است .