بازگشت

سرانجام قوم ثمود


در اين آيه چگونگى نزول عذاب را بر اين قوم سركش (قوم ثمود) بعد ازپايان مدت سه روز تشريح مى كند: ((پس هنگامى كه فرمان ما (دائر به مجازات اين گروه ) فرا رسيد صالح و كسانى را كه با او ايـمان آورده بودند در پرتو رحمت خويش رهايى بخشيديم )) (فلما جا امرنا نجينا صالحا والذين آمنوا معه برحمة منا).
نـه تـنها از عذاب جسمانى و مادى كه ((از رسوايى و خوارى و بى آبرويى كه آن روز دامن اين قوم سركش را گرفت نيز نجاتشان داديم )) (ومن خزى يومئذ).
((چـرا كـه پـروردگـارت قـوى و قـادر بر همه چيز و مسلط به هر كار است )) (ان ربك هو القوى العزيز) هيچ چيز براى او محال نيست , و هيچ قدرتى توانايى مقابله با اراده او را ندارد.
ايـن رحـمـت الـهـى اسـت كـه ايجاب مى كند, بى گناهان به آتش گنهكاران نسوزند, و مؤمنان به خاطر افراد بى ايمان گرفتار نشوند.
(آيـه ) ((ولـى ظـالـمـان را صـيحه آسمانى فرو گرفت , و آن چنان اين صيحه سخت و سنگين و وحـشتناك بود كه بر اثر آن همگى آنان در خانه هاى خود به زمين افتادند و مردند)) (واخذ الذين ظلموا الصيحة فاصبحوا فى ديارهم جاثمين ).
(آيه ) آن چنان مردند و نابود شدند و آثارشان بر باد رفت كه : ((گويى هرگزدر آن سرزمين ساكن نبودند)) (كان لم يغنوا فيها).
((بـدانيد قوم ثمود نسبت به پروردگار خود كفر ورزيدند و فرمانهاى الهى راپشت سر انداختند)) (الا ان ثمود كفروا ربهم ).
((دور باد قوم ثمود از لطف ورحمت پروردگار ونفرين برآنها)) (الا بعدا لثمود).