بازگشت

سعادت و شقاوت


در آيـات گذشته اشاره اى به مساله قيامت و اجتماع همه مردم در آن دادگاه بزرگ شده بود در اينجا گوشه اى از سرنوشت مردم را در آن روز بيان كرده , نخست مى گويد: ((هنگامى كه آن روز فرا رسد هيچ كس جز به اراده پروردگار سخن نمى گويد)) (يوم يات لا تكلم نفس الا باذنه ).
مردم در آن روز مراحل مختلفى را مى پيمايند كه هر مرحله ويژگيهايى دارد,در پاره اى از مراحل هيچ گونه پرسش و سؤالى از آنها نمى شود و حتى مهر بردهانشان مى نهند, فقط اعضاى پيكرشان كه آثار اعمال را در خود حفظ كرده اند بازبان بى زبانى سخن مى گويند, اما در مراحل ديگر قفل از زبـانشان برداشته مى شود وبه اذن خداوند به سخن مى آيند و به گناهان خود اعتراف مى كنند و خطاكاران يكديگر را ملامت مى نمايند بلكه سعى دارند گناه خويش را بر گردن ديگرى نهند!.
به هر حال در پايان آيه اشاره به تقسيم همه مردم به دو گروه كرده , مى گويد:((گروهى در آنجا شقى و گروهى سعيدند, گروهى خوشبخت و گروه ديگرى بدبختند)) (فمنهم شقى وسعيد).
اين شقاوت و آن سعادت چيزى جز نتيجه اعمال و كردار و گفتار و نيات انسان در دنيا نيست .
(آيـه ) سـپـس حـالات شـقـاوتـمندان و سعادتمندان را در عبارات فشرده وگويايى چنين شرح مـى دهـد: ((اما آنها كه شقاوتمند شدند در آتش دوزخ ((زفير)) و((شهيق )) دارند و ناله و نعره و فرياد سر مى دهند)) (فاما الذين شقوا ففى النار لهم فيها زفير وشهيق ).
و ايـن هر دو صداى فرياد وناله كسانى است كه از غم واندوه ناله سر مى دهند,ناله اى كه تمام وجود آنها را پر مى كند و نشانه نهايت ناراحتى و شدت عذاب است .
(آيـه ) و اضافه مى كند: ((آنها جادوانه در آتش خواهند ماند تا زمانى كه آسمانها و زمين برپاست )) (خالدين فيها مادامت السموات والا رض ).
((مگر آنچه پروردگارت اراده كند)) (الا ماشا ربك ).
((چرا كه خداوند هر كارى را اراده كند انجام مى دهد)) (ان ربك فعال لمايريد).
(آيه ) ((و اما آنها كه سعادتمند شدند در بهشت جاودانه خواهند ماند, تاآسمانها و زمين برپاست )) (واما الذين سعدوا ففى الجنة خالدين فيها مادامت السموات والا رض ).
((مگر آنچه پروردگار تو اراده كند)) (الا ماشا ربك ).
((اين بخشش و عطيه اى است كه هرگز از آنان قطع نمى شود)) (عطا غيرمجذوذ).