بازگشت

آفرينش براساس حق است


بـه دنـبـال بحث از باطل در آيه قبل و اين كه همچون خاكستر پراكنده و بى قراراست كه دائما با وزش بـاد از نـقطه اى به نقطه ديگر منتقل مى شود, در اين آيه سخن از حق و استقرار آن به ميان آمده است .
روى سـخـن را بـه پيامبر(ص ) به عنوان الگويى براى همه حق طلبان جهان كرده , مى گويد: ((آيا نـديـدى كه خداوند آسمانها و زمين را به حق آفريده است ؟ (الم تر ان اللّه خلق السموات والا رض بالحق ).
((حق )) به معنى ((مطابقت و هماهنگى )) است و در اينجا ساختمان عالم آفرينش , آسمان و زمين , همگى نشان مى دهد كه در آفرينش آنها, نظام و حساب وحكمت و هدفى بوده است , نه خداوند به آفـريـنـش آنـهـا نياز داشته و نه كمبودى را باآن مى خواهد در ذات خود برطرف سازد چرا كه او بى نياز از همه چيز است .
سـپـس اضافه مى كندS( دليل بر اين كه نيازى به شما و ايمان آوردن شما ندارداين است كه : ((اگر اراده كـنـد شـمـا را مـى برد و خلق تازه اى (به جاى شما) مى آورد))(ان يشا يذهبكم ويات بخلق جديد).
خلقى كه همه ايمان داشته باشند و هيچ يك از كارهاى نادرست شما را انجام ندهند.
(آيه ) ((و اين كار براى خدا به هيچ وجه مشكل نيست )) (وما ذلك على اللّه بعزيز).
شاهد اين سخن آن كه در سوره نسا آيه 131ـ133 مى خوانيم : ((اگر شماكافر شويد (به خدا زيانى نمى رساند) چرا كه آنچه در آسمانها و زمين است از آن خداست و خداوند بى نياز و شايسته ستايش اسـت هـرگـاه بـخـواهـد شـما را اى مردم مى برد و گروه ديگرى مى آورد, و خداوند بر اين كار تواناست )).
(آيه ) در چند آيه قبل اشاره اى به مجازات سخت و دردناك منحرفان لجوج و بى ايمان شده بودS( در اينجا همين معنى را تعقيب و تكميل مى كند.
نـخست مى گويد: ((و در قيامت همه آنها (جباران و ظالمان و كافران اعم ازتابع و متبوع , پيرو و پيشوا) در پيشگاه خداوند ظاهر مى شوند)) (وبرزوا للّه جميعا).
و ((در ايـن هـنـگـام ضـعـفـا (يعنى پيروان نادانى كه با تقليد كوركورانه , خود را به وادى ضلالت افكندند) به مستكبران (و رهبران گمراه ) مى گويند: ما پيروان شمابوديم آيا (اكنون كه به خاطر رهبرى شما به اين همه عذاب و بلا گرفتار شده ايم )حاضريد شما سهمى از عذاب الهى را بپذيريد و از ما برداريد)) ؟ (فقال الضعفؤاللذين استكبروا انا كنا لكم تبعا فهل انتم مغنون عنا من عذاب اللّه من شى ).
امـا آنها بلافاصله مى گويند: ((اگر خدا ما را (به سوى نجات از اين كيفر وعذاب ) هدايت مى كرد ما هم شما را راهنمايى مى كرديم )) (قالوا لو هدينا اللّه لهديناكم ).
ولى افسوس كه كار از اين حرفها گذشته است , ((بر ما يكسان است چه بى تابى و جزع كنيم و چه صبر و شكيبايى , راه نجاتى براى ما وجود ندارد)) (سواعلينا اجزعنا ام صبرنا ما لنا من محيص ).