بازگشت

سجده همه مخلوقات و جنبندگان حتي سايه هايشان براي خدا


در ايـنجا بار ديگر به بحث توحيد باز مى گردد, نخست مى گويد: ((آيا آنها(مشركان توطئه گر) مخلوقات خدا را نديدند كه (چگونه ) سايه هايشان از راست وچپ حركت دارند و با خضوع براى خدا سجده مى كنند)) ؟ (اولم يروا الى ما خلق اللّه من شى يتفيؤا ظلا له عن اليمين والشمائل سجدا للّه وهم داخرون ).
(آيـه ) در آيـه گـذشته تنها سخن از ((سجده )) سايه ها ـبا آن مفهوم وسيعش ـبه ميان آمده بود, ولـى در ايـن آيـه اين مساله را به عنوان يك برنامه عمومى براى همه موجودات مادى و غيرمادى , آسمانى و زمينى بيان كرده , مى گويد: ((و آنچه درآسمانها و آنچه در زمين از جنبندگان است و همچنين فرشتگان , براى خدا سجده مى كنند)) (وللّه يسجد ما فى السموات وما فى الا رض من دابة والملا ئكة ).
((و آنـها در اين راه هيچ گونه استكبار نمى ورزند)) (وهم لا يستكبرون ) و دربرابر خدا و فرمان او تسليم محضند.
حقيقت سجده , نهايت خضوع و تواضع و پرستش و تسليم است , و آن سجده معمولى ما كه بر هفت عضو انجام مى دهيم مصداقى از اين مفهوم عام است , و منحصر به آن نيست .
جـمـلـه ((وهـم لا يستكبرون )) اشاره به وضع حال فرشتگان است , كه آنها درخضوع و سجده در پيشگاه حق كمترين استكبار به خود راه نمى دهند.
(آيـه ) لـذا بـلافـاصله بعد از آن به دو قسمت از صفات آنها كه تاكيدى است بر نفى استكبار اشاره كرده , مى گويد: ((آنها از مخالفت پروردگارشان كه بر فراز آنها و(حاكم بر آنها) است مى ترسند)) (يخافون ربهم من فوقهم ).
((و آنچه را ماموريت دارند به خوبى انجام مى دهند)) (ويفعلون ما يؤمرون ).
از اين آيه به خوبى استفاده مى شود كه نشانه نفى استكبار دو چيز است : ترس در برابر مسؤوليتها, و انجام فرمانهاى خدا بدون چون و چرا.