بازگشت

چگونه سرانجام حق پيروز شد؟


از اين به بعد سخن از درگيرى موسى (ع ) با ساحران و سرانجام كار او در اين مبارزه به ميان آمده است .
آيـه مـى گويد: ((ساحران به دعوت فرعون به سراغ او شتافتند و نخستين چيزى كه با او در ميان گـذاشـتند اين بود كه آيا ما اجر و پاداش فراوانى در صورت غلبه بر دشمن خواهيم داشت )) (وجا السحرة فرعون قالوا ان لنا لا جرا ان كنانحن الغالبين ).
(آيـه ) فـرعـون نيز بلافاصله وعده مساعد به آنها داد و گفت : ((آرى ((نه تنهااجر و پاداش مادى خواهيد داشت ) بلكه از مقربان درگاه من نيز خواهيد شد)) ! (قال نعم وانكم لمن المقربين ).
و به اين ترتيب هم وعده ((مال )) به آنها داد و هم وعده ((مقام بزرگ )).
(آيـه ) سـرانـجـام مـوعد معينى براى مقابله موسى (ع ) با ساحران تعيين شدو از همه مردم براى مشاهده اين ماجرا دعوت به عمل آمد.
روز مـوعود فرارسيد و ساحران همه مقدمات كار خود را فراهم ساخته بودند, يك مشت ريسمان و عصا كه درون آنها گويا مواد شيميايى مخصوصى قرارداده شده بود تهيه كردند كه در برابر تابش آفتاب به صورت گازهاى سبكى درمى آمد و آن طنابها و عصاهاى توخالى را به حركت در مى آورد .
صـحنه عجيبى بود, موسى (ع ) تك و تنها ـفقط برادرش با او بودـ در برابرانبوه جمعيت ساحران و مردم ((گفتند: اى موسى ! يا (تو شروع به كار كن و وسائل سحرت را) بيفكن و يا ما آغاز مى كنيم و وسائل خود را مى افكنيم )) (قالوا يا موسى اما ان تلقى واما ان نكون نحن الملقين ).
(آيه ) موسى با خونسردى مخصوصى در پاسخ ((گفت : (شما قبلا شروع كنيد) شما وسائل خود را بيفكنيد)) ! (قال القوا).
((هنگامى كه ساحران طنابها و ريسمانها را به وسط ميدان افكندند, مردم راچشم بندى كرده و (با اعمال و گفتارهاى اغراق آميز خود) هول و وحشتى در دل مردم افكندند و سحر عظيمى در برابر آنها انجام دادند)) (فلما القوا سحروا اعين الناس واسترهبوهم وجاؤا بسحر عظيم ).
كـلـمه ((سحر)) به معنى خدعه و نيرنگ و شعبده و تردستى است , گاهى نيز به معنى هر چيزى كه عامل و انگيزه آن نامرئى و مرموز باشد, آمده است .
(آيـه ) در اين هنگام كه همه مردم به جنب و جوش افتاده بودند و غريوشادى از هر سو بلند بود و فـرعون و اطرافيانش تبسم رضايت بخشى بر لب داشتندو برق شادى از چشمانشان مى درخشيد, وحـى الـهـى بـه سـراغ مـوسـى (ع ) آمـد و او رافرمان به انداختن عصا داد, ناگهان صحنه بكلى دگـرگـون شـد و رنـگ از چـهـره هـا پريدو تزلزل براركان فرعون و يارانش افتاد, چنانكه قرآن مى گويد: ((و ما وحى به موسى كرديم كه عصايت را بيفكن ناگهان (به صورت اژدهايى درآمد و) بـا دقـت و سرعت ,مارهاى دروغين و وسائل قلابى ساحران را جمع كرد)) (واوحينا الى موسى ان الق عصاك فاذاهى تلقف ما يافكون ).
(آيـه ) ((در ايـن هـنـگام حق آشكار شد و اعمال آنها كه بى اساس و نادرست بود, باطل گرديد)) (فوقع الحق وبطل ما كانوا يعملون ).
زيرا كار موسى يك واقعيت بود و اعمال آنها يك مشت تقلب و تزوير وچشم بندى و اغفال .
و اين نخستين ضربتى بود كه بر پايه قدرت فرعون جبار فرود آمد.
(آيه ) در اين آيه مى گويد: ((به اين ترتيب آثار شكست در آنها نمايان شد وهمگى خوار و كوچك و ناتوان شدند)) (فغلبوا هنالك وانقلبوا صاغرين ).
(آيـه ) ضـربـه مـهمتر آنگاه واقع شد كه صحنه مبارزه ساحران با موسى (ع ) بكلى تغيير شكل داد, نـاگـهان ((همه ساحران به زمين افتادند و براى عظمت خداوندسجده كردند)) (والقى السحرة ساجدين ).
(آيه ) ((و فرياد زدند ما به پروردگار جهانيان ايمان آورديم )) (قالوا آمنابرب العالمين ).
(آيه ) ((همان پروردگار موسى و هارون )) (رب موسى وهرون ).
و اين چيزى بود كه به هيچ وجه براى فرعون ودستگاه او قابل پيش بينى نبود.