بازگشت

مشرك مشو


باز براى تاكيد بيشتر و اين كه اين احكام حكيمانه همگى از وحى الهى سرچشمه مى گيرد, اضافه مـى كـنـد: ((ايـنـهـا از امـور حـكمت آميزى است كه پروردگارت به تو وحى فرستاده است ))(ذلك ممااوحى اليك ربك من الحكمة ).
اشـاره بـه ايـن كه احكام هم از طريق حكمت عقلى , اثبات شده است , و هم ازطريق وحى الهى , و اصـول هـمـه احـكام الهى چنين است هر چند جزئيات آن را دربسيارى از اوقات با چراغ كم فروغ عقل نمى توان تشخيص داد و تنها در پرتونورافكن نيرومند وحى بايد درك كرد.
سـپـس هـمانگونه كه آغاز اين احكام از تحريم شرك شروع شده بود با تاكيد برتحريم شرك آن را پـايـان داده , مـى گويد: ((و هرگز (براى خداوند يگانه شريكى قائل مباش و) معبود ديگرى را در كنار ((اللّه )) قرار مده )) (ولا تجعل مع اللّه الها آخر).
((كـه در جـهـنـم افكنده مى شوى سرزنش شده , و رانده (درگاه خدا) خواهى بود)) (فتلقى فى جهنم ملوما مدحورا).
در حـقـيقت شرك و دوگانه پرستى , خمير مايه همه انحرافات و جنايات وگناهان است , لذا بيان اين سلسله احكام اساسى اسلام از شرك شروع شد و به شرك نيز پايان يافت .
(آيـه ) اين آيه به يكى از افكار خرافى مشركان اشاره كرده و پايه منطق وتفكر آنها را به اين وسيله روشـن مـى سـازد و آن ايـن كه : بسيارى از آنها معتقد بودند كه فرشتگان دختران خدا هستند در حـالى كه خودشان از شنيدن نام دختر, ننگ و عارداشتند و تولد او را در خانه خود مايه بدبختى و سرشكستگى مى پنداشتند!.
قـرآن از مـنـطق خود آنها اتخاذ سند كرده , مى گويد: ((آيا پروردگار شما پسران را تنها در سهم شـما قرار داد و خود از فرشتگان دخترانى انتخاب كرد)) (افاصفيكم ربكم بالبنين واتخذ من الملا ئكة اناثا).
بـدون شك فرزندان دختر همانند فرزندان پسر از مواهب الهى هستند وهيچ گونه تفاوتى از نظر ارزش انسانى ندارند.
ولى هدف قرآن اين است آنها را با منطق خودشان محكوم سازد كه شماچگونه افراد نادانى هستيد براى پروردگارتان چيزى قائل مى شويد كه خود از آن ننگ و عار داريد.
سـپـس در پـايـان آيه به صورت يك حكم قاطع مى گويد: ((شما سخن بسياربزرگ و كفرآميزى مى گوييد)) (انكم لتقولون قولا عظيما).
سخنى كه با هيچ منطقى سازگار نيست و از چندين جهت بى پايه است زيرا:.
1ـ اعـتـقـاد به وجود فرزند براى خدا اهانت عظيمى به ساحت مقدس اواست , چرا كه او نه جسم است نه عوارض جسمانى دارد, نه نياز به بقا نسل .
2ـ چـگـونـه شما فرزندان خدا را همه دختر مى دانيد؟ در حالى كه براى دخترپايينترين منزلت را قائليد.
3ـ از هـمـه گـذشته اين عقيده اهانتى به مقام فرشتگان الهى است كه فرمانبران حقند و مقربان درگاه او شما از شنيدن نام دختر وحشت داريد, ولى اين مقربان الهى را همه دختر مى دانيد.