بازگشت

رؤياي پيامبر(ص ) و شجره ملعونه


جـمعى از مفسران شيعه و اهل سنت نقل كرده اند كه : اين خواب اشاره به جريان معروفى است كه پـيـامـبر(ص ) در خواب ديد ميمونهايى از منبر او بالامى روند و پايين مى آيند, بسيار از اين مساله غـمگين شد, آن چنان كه بعد از آن كمترمى خنديد ـاين ميمونها را به بنى اميه تفسير كرده اند كه يـكـى بعد از ديگرى بر جاى پيامبر(ص ) نشستند در حالى كه از يكديگر تقليد مى كردند و افرادى فاقد شخصيت بودند و حكومت اسلامى و خلافت رسول اللّه را به فساد كشيدند.
امـا شـجره معلونه ـ در قرآن ممكن است اشاره به هر گروه منافق و خبيث ومطرود درگاه خدا, مـخـصـوصا گروههايى همانند بنى اميه و يهوديان سنگدل و لجوج و همه كسانى كه در خط آنها گـام بـرمـى دارنـد, باشد, و شجره زقوم در قيامت تجسمى از وجود اين شجرات خبيثه در جهان ديگر است , و همه اين شجرات خبيثه مايه آزمايش و امتحان مؤمنان راستين در اين جهان هستند.
(آيـه ) در ايـنجا قرآن به مساله سرپيچى ابليس از فرمان خدا مبنى بر سجده براى آدم و سرنوشت شوم او به دنبال اين ماجرا اشاره مى كند.
مـطـرح كردن اين ماجرا به دنبال بحثهاى گذشته پيرامون مشركان لجوج , درواقع اشاره به اين اسـت كـه نمونه كامل استكبار و كفر و عصيان , شيطان بود, ببينيدسرنوشتش به كجا رسيد, شما پيروان او نيز همان سرنوشت را خواهيد داشت .
نخست مى گويد: ((و يادآور هنگامى را كه به فرشتگان گفتيم : براى آدم سجده كنيد و همگى جز ابليس سجده كردند)) (واذ قلنا للملا ئكة اسجدوا لا دم فسجدوا الا ابليس ).
ايـن سـجـده يـك نوع خضوع و تواضع به خاطر عظمت خلقت آدم و امتياز اوبر ساير موجوات و يا سجده اى بوده است به عنوان پرستش در برابر خداوند به خاطر آفرينش چنين مخلوق شگرفى .
ابليس كه باد كبر و غرور در سر داشت و خودخواهى و خودبينى بر عقل وهوشش پرده افكنده بود, بـه گمان اين كه خاك و گل , كه منبع همه بركات وسرچشمه حيات است كم اهميت تر از آتش است به عنوان اعتراض به پيشگاه خداچنين ((گفت : آيا من براى موجودى سجده كنم كه او را از گل آفريده اى )) (قال اسجد لمن خلقت طينا).
(آيـه ) ولـى هـنگامى كه ديد بر اثر اين استكبار و سركشى در برابر فرمان خدا از درگاه مقدسش براى هميشه طرد شد: ((گفت : به من بگو, اين كسى را كه برمن برترى داده اى (به چه دليل بوده اسـت ؟) اگـر مرا تا روز قيامت زنده بگذارى , همه فرزندانش را, جز عده كمى , گمراه و ريشه كن خـواهـم ساخت )) (قال اريتك هذاالذى كرمت على لئن اخرتن الى يوم القيمة لا حتنكن ذريته الا قليلا ).
(آيه ) در اين هنگام براى اين كه ميدان آزمايشى براى همگان تحقق يابد,و وسيله اى براى پرورش مـؤمـنـان راستين فراهم شود ـكه انسان همواره در كوره حوادث پخته مى شود, و در برابر دشمن نـيـرومـند, قوى و قهرمان مى گرددـ به شيطان امكان بقا و فعاليت داده شده : ((فرمود: برو, هر كـس از آنـهـا از تـو تبعيت كندپس جهنم كيفر شماست , كيفرى است فراوان ))! (قال اذهب فمن تبعك منهم فان جهنم جزاؤكم جزا موفورا).
بـه اين وسيله اعلام آزمايش كرده و سرانجام پيروزى و شكست در اين آزمايش بزرگ الهى را بيان فرموده .