بازگشت

نقش رهبري در اسلام


در حـديـث مـعـروفى كه از امام باقر(ع ) نقل شده هنگامى كه سخن از اركان اصلى اسلام به ميان مـى آورد ((ولايـت ))(رهـبـرى ) را پنجمين و مهمترين ركن معرفى مى نمود در حالى كه نماز كه معرف پيوند خلق با خالق است و روزه كه رمز مبارزه باشهوات است و زكات كه پيوند خلق با خلق است و حج كه جنبه هاى اجتماعى اسلام را بيان مى كند چهار ركن اصلى ديگر.
سـپس امام (ع ) اضافه مى كند: ((هيچ چيز به اندازه ولايت و رهبرى اهميت ندارد)) چرا كه اجراى اصول ديگر در سايه آن خواهد بود.
و نـيـز به همين دليل در حديث معروفى از پيامبر(ص ) نقل شده : ((كسى كه بدون امام و رهبر از دنيا برود مرگ او مرگ جاهليت است )).
تـاريـخ نـيز بسيار به خاطر دارد كه گاهى يك ملت در پرتو رهبرى يك رهبر بزرگ وشايسته در صـف اول در جهان قرار گرفته , و گاه همان ملت با همان نيروهاى انسانى و منابع ديگر به خاطر رهبرى ضعيف و نالايق آن چنان سقوط كرده كه شايد كسى باور نكند اين همان ملت پيشرو است .
(آيـه ) بـا تـوجـه بـه بـحـثى كه در آيات گذشته پيرامون شرك و مشركان بود دراينجا به پيامبر اكـرم (ص ) هـشـدار مـى دهـد كه از وسوسه هاى اين گروه برحذر باشد,مبادا كمترين ضعفى در مبارزه با شرك و بت پرستى به خود راه بدهد, كه بايد باقاطعيت هر چه تمامتر دنبال گردد.
نخست مى گويد: ((نزديك بود آنها تو را (با وسوسه هاى خود) از آنچه بر تووحى كرديم بفريبند, تا غـيـر آن را بـه مـا نـسـبـت دهى S( و در آن صورت , تو را به دوستى خود برمى گزيند)) (وان كادوا ليفتنونك عن الذى اوحينا اليك لتفترى علينا غيره واذا لا تخذوك خليلا ).
(آيـه ) ((و اگـر مـا تو را ثابت قدم نمى ساختيم (و در پرتو مقام عصمت ,مصون از انحراف نبودى ) نزديك بود به آنان تمايل كنى )) (ولولا ان ثبتناك لقد كدت تركن اليهم شيئا قليلا ) اما اين تثبيت الهى مانع از آن تمايل شد.
(آيـه ) ((اگر چنين مى كردى ما دو برابر مجازات (مشركان ) در زندگى دنيا,و دو برابر (مجازات آنـهـا) را بـعـد از مـرگ به تو مى چشانديم , سپس در برابر ما ياورى براى خود نمى يافتى ))! (اذا لا ذقناك ضعف الحيوة وضعف الممات ثم لا تجد لك علينا نصيرا).
چـرا كـه هـر قدر مقام انسان از نظر علم , معرفت و ايمان بالاتر رود, اعمال نيك او به همان نسبت عـمـق و ارزش بيشتر, و طبعا ثواب فزونترى خواهد داشت كيفرهاو مجازاتها نيز به همين نسبت بالا خواهد رفت