بازگشت

توطئه شوم ديگر؟


ظـدر آيـات گـذشـتـه ديـديـم كـه مـشركان مى خواستند از طريق وسوسه هاى گوناگون در پـيـامـبـر(ص ) نـفـوذ كنند و او را از جاده مستقيم خويش منحرف سازند كه لطف الهى به يارى پيامبر(ص ) آمد و نقشه هاشان نقش بر آب شد.
بـه دنبال آن ماجرا طرح ديگرى براى خنثى كردن دعوت پيامبر(ص ) ريختند,و آن اين كه او را از زادگاهش به نقطه اى كه احتمالا نقطه خاموش و دورافتاده اى بودتبعيد كنند كه آن هم به لطف پروردگار خنثى شد.
آيـه مـى گويد: ((و نزديك بود آنها تو را از اين سرزمين با نقشه و تحريك ماهرانه و حساب شده اى خارج سازند)) (وان كادوا ليستفزونك من الا رض ليخرجوك منها).
سـپس قرآن به آنها هشدار مى دهد كه : ((و هرگاه چنين مى كردند (گرفتارمجازات سخت الهى شـده و) پس از تو, جز مدت كمى باقى نمى ماندند)) (واذا لا يلبثون خلا فك الا قليلا ) و به زودى نـابـود مـى شدند زيرا اين گناه بسيار عظيمى است كه مردم , رهبر دلسوز و نجات بخششان را, از شـهـر خـود بيرون كنند, و به اين ترتيب بزرگترين نعمت الهى را كفران نمايند, چنين جمعيتى ديگر حق حيات نخواهند داشت و مجازات نابودكننده الهى به سراغشان خواهد آمد.
(آيه ) اين تنها مربوط به مشركان عرب نيست : ((اين سنت (ما در مورد)پيامبرانى است كه پيش از تو فرستاديم و هرگز براى سنت ما تغيير و دگرگونى نخواهى يافت ))(سنة من قد ارسلنا قبلك من رسلنا ولا تجد لسنتنا تحويلا ).
ايـن سـنـت از يـك مـنطق روشن سرچشمه مى گيرد و آن اين كه چنين قوم ناسپاسى كه چراغ هدايت خود را مى شكنند سنگر نجات خويش را ويران مى كنندآرى ! چنين قومى ديگر لايق رحمت الهى نيستند, و مجازات آنها را فرا خواهدگرفت , و مى دانيم خداوند تبعيضى در ميان بندگانش قائل نيست , يعنى در مقابل اعمال يكسان مجازات يكسان قائل مى شود.
و اين است معنى عدم تخلف سنتهاى پروردگار.
(آيه ) در تعقيب آيات گذشته كه از توحيد و شرك , و سپس وسوسه ها وتوطئه هاى مشركان بحث مـى كرد, در اينجا به مساله نماز و توجه به خدا و نيايش مى پردازد, كه عامل مؤثرى براى مبارزه با شرك است , و وسيله اى براى طرد هرگونه وسوسه شيطانى از دل وجان آدمى .
نخست مى گويد: ((نماز را از زوال خورشيد (هنگام ظهر) تا نهايت تاريكى شب [نيمه شب ] برپادارS( و هـمچنين قرآن فجر [نماز صبح ] را, چرا كه قرآن فجر,مشهود (فرشتگان شب و روز) است ! (اقم الصلوة لدلوك الشمس الى غسق الليل وقرآن الفجر ان قرآن الفجر كان مشهودا).
از ايـن تـعـبـير به خوبى روشن مى شود كه بهترين موقع براى اداى نماز صبح همان لحظات آغاز طلوع فجر است .
آيـه فوق از آياتى است كه اشاره اجمالى به وقت نمازهاى پنجگانه مى كند, وبا انضمام به ساير آيات قرآن در زمينه وقت نماز است و روايات فراوانى كه در اين رابطه وارد شده , وقت نمازهاى پنجگانه دقيقا مشخص مى شود.
(آيـه ) بـعد از ذكر نمازهاى فريضه پنجگانه اضافه مى كند: ((و پاسى از شب را (از خواب برخيز و) قرآن (و نماز) بخوان )) (ومن الليل فتهجد به ).
مـفسران معروف اسلامى اين تعبير را اشاره به نافله شب كه در فضيلت آن روايات بى شمارى وارد شده است دانسته اند.
سپس مى گويد: ((اين يك وظيفه اضافى (علاوه بر نمازهاى فريضه ) براى توست )) (نافلة لك ).
بسيارى اين جمله را دليل بر آن دانسته اند كه نماز شب بر پيامبر(ص ) واجب بوده است .
بـه هـر حـال در پايان آيه نتيجه اين برنامه الهى روحانى و صفابخش را چنين بيان مى كند:((اميد است پروردگارت تو را به مقامى درخور ستايش برانگيزد))!(عسى ان يبعثك ربك مقاما محمودا) .
بـدون شـك ((مقام محمود)) مقام بسيار برجسته اى است كه ستايش برانگيزاست و از آنجا كه اين كلمه به طور مطلق آمده , شايد اشاره به اين باشد كه ستايش همگان را از اولين و آخرين متوجه تو مى كند.
روايـات اسـلامى , ((مقام محمود)) را به عنوان مقام ((شفاعت كبرى )) تفسيركرده است , چرا كه پـيـامبر(ص ) بزرگترين شفيعان در عالم ديگر است و آنها كه شايسته شفاعت باشند, مشمول اين شفاعت بزرگ خواهند شد.