بازگشت

پيشنهاد بت سازي به موسي


در اينجا به قسمت حساس ديگرى از سرگذشت بنى اسرائيل كه به دنبال پيروزى آنها بر فرعونيان واقـع شـد, اشـاره شده است , نخست مى گويد: ((مابنى اسرائيل را از دريا (رود عظيم نيل ) عبور داديم )) (وجاوزنا ببنى اسرائيل البحر).
((امـا در مـسـير خود به قومى برخورد كردند كه با خضوع و تواضع , اطراف بتهاى خود را گرفته بودند)) (فاتوا على قوم يعكفون على اصنام لهم ).
افـراد جـاهـل و بيخبر آنچنان تحت تاثير اين صحنه قرار گرفتند كه بلافاصله نزد موسى آمدند و ((گـفتند: اى موسى ! تو, هم براى ما معبودى قرار بده همانطوركه آنها معبودانى دارند)) ! (قالوا يا موسى اجعل لنا الها كما لهم آلهة ).
مـوسـى (ع ) از اين پيشنهاد جاهلانه و نابخردانه , بسيار ناراحت شد, به آنها روكرد و ((گفت : شما جمعيت جاهل و بى خبرى هستيد)) ! (قال انكم قوم تجهلون )چرا كه سرچشمه بت پرستى , جهل و نادانى بشر است .
(آيـه ) در ايـن آيـه مـى خوانيم كه موسى (ع ) براى تكميل سخن خود به بنى اسرائيل گفت : ((اين جـمـعـيـت بـت پـرست را كه مى بينيد, كارشان به هلاكت مى انجامد و عملشان باطل و بى اساس است )) (ان هؤلا متبر ما هم فيه وباطل ماكانوا يعملون ).
يعنى , هم عملشان بيهوده و رنجهايشان بى نتيجه است و هم سرانجام يك قوم بت پرست و مشرك , به هلاكت و نابودى مى كشد.
(آيه ) و باز براى تاكيد اضافه كرد: ((آيا غير از خدا معبودى براى شمابطلبم ! همان خدايى كه شما را بر جهانيان (مردم عصر خود) برترى داد)) (قال اغيراللّه ابغيكم الها وهو فضلكم على العالمين ).
(آيه ) در اين آيه خداوند يكى از نعمتهاى بزرگ خود را به بنى اسرائيل ,يادآور مى شود, تا با توجه به ايـن نـعـمت بزرگ حس شكرگزارى در آنها تحريك گردد, و بدانند شايسته پرستش و خضوع و عبادت , تنها ذات پاك اوست .
نـخـست مى گويد: ((به خاطر بياوريد هنگامى كه شما را از چنگال آل فرعون نجات داديم آنها كه مـرتبا شما را شكنجه مى دادند و مجازات مى كردند)) (واذانجيناكم من آل فرعون يسومونكم سؤ العذاب ).
سـپـس ايـن عـذاب و شـكـنـجـه مـسـتمر را چنين شرح مى دهد كه آنها ((پسران شمارا به قتل مى رسانيدند, و زنان و دخترانتان را (براى خدمتگزارى و بردگى ) زنده نگه مى داشتند)) (يقتلون ابناكم ويستحيون نساكم ).
((و در اين , آزمايش بزرگى از ناحيه خداوند براى شما بود)) (وفى ذلكم بلا من ربكم عظيم ).