بازگشت

آغاز گوساله پرستي يهود


در ايـن آيات , يكى از حوادث اسفناك و در عين حال تعجب آورى بود كه بعداز رفتن موسى (ع ) به مـيـقات در ميان بنى اسرائيل رخ داد, بازگو شده است و آن جريان گوساله پرستى آنهاست كه به دست شخصى به نام ((سامرى )) و با استفاده اززيورآلات بنى اسرائيل ,انجام گرفت .
نخست چنين مى گويد: ((قوم موسى (ع ) بعد از رفتن او به ميقات , اززينت آلات خود گوساله اى كـه تنها جسد بى جانى بود با صداى مخصوص گاوبراى خود انتخاب كردند)) (واتخذ قوم موسى من بعده من حليهم عجلا جسدا له خوار).
سـپـس قرآن به عنوان سرزنش آنها مى گويد: ((آيا آنها نمى ديدند كه (آن گوساله ) با آنان سخن نمى گويد و به راه راست راهنمائيشان نمى كند ؟! (الم يروا انه لا يكلمهم ولا يهديهم سبيلا ).
يعنى , يك معبود واقعى حداقل بايد نيك و بد را بفهمد و توانايى بر راهنمايى وهدايت پيروان خود داشـتـه باشد, با عبادت كنندگان خويش , سخن بگويد و آنها رابه راه راست هدايت كند و طريقه عبادت را به آنها بياموزد.
آنها در حقيقت به خودشان ظلم و ستم كردند, لذا در پايان آيه مى فرمايد:((گوساله را معبود خود انتخاب كردند و ظالم و ستمگر بودند)) (اتخذوه وكانواظالمين ).
(آيـه ) ولـى بـا مـراجـعت موسى , بنى اسرائيل به اشتباه خود پى بردند ((وهنگامى كه حقيقت به دسـتـشـان افتاد, و ديدند گمراه شدند گفتند: اگر پروردگار ما به ما رحم نكند و ما را نبخشد بـطـور مـسـلـم از زيانكاران خواهيم بود)) (ولما سقط فى ايديهم وراوا انهم قد ضلوا قالوا لئن لم يرحمنا ربنا ويغفرلنا لنكونن من الخاسرين ).