بازگشت

عكس العمل شديد در برابر گوساله پرستان


در ايـن آيـه و آيـه بـعـد مـاجـراى درگـيرى موسى (ع ) با گوساله پرستان به هنگام بازگشت از ميعادگاه , كه در آيه قبل تنها اشاره اى به آن شده بود تشريح گرديده .
نـخـسـت مـى گـويد: ((هنگامى كه موسى خشمناك و اندوهگين به سوى قوم خود بازگشت (و صـحنه زننده و نفرت انگيز گوساله پرستى را مشاهده نمود) به آنهاگفت بد جانشينانى براى من بوديد و آيين مرا ضايع كرديد)) (ولما رجع موسى الى قومه غضبان اسفا قال بئسمـا خلفتمونى من بعدى ).
سپس موسى (ع ) به آنها گفت : ((آيا در فرمان پروردگار خود, عجله نموديد))(اعجلتم امر ربكم ) .
منظور اين است كه شما در برابر فرمان خدا نسبت به تمديد مدت سى شب به چهل شب , عجله به خرج داديد و در قضاوت شتاب نموديد, نيامدن مرا دليل برمرگ و يا خلف وعده گرفتيد.
موسى (ع ) در اينجا بايد خشم شديد خود را آشكار سازد, در غير اين صورت بازگشت آنها به آسانى ممكن نبود.
قـرآن عكس العمل شديد موسى (ع ) را در برابر اين صحنه و در اين لحظات بحرانى و توفانى چنين بـازگو مى كند: ((موسى بى درنگ الواح تورات را از دست خود بيفكند (و به سراغ برادرش هارون رفـت ) و سـر و ريـش او را گرفت و به سوى خود كشيد)) ! (والقى الا لواح واخذ براس اخيه يجره اليه ).
در حـقـيقت اين واكنش از يك سو روشنگر حال درونى موسى (ع ) و التهاب وبى قرارى و ناراحتى شـديـد او در بـرابـر بـت پـرستى و انحراف آنها بود, و از سوى ديگروسيله مؤثرى براى تكان دادن مغزهاى خفته بنى اسرائيل و توجه دادن آنها به زشتى فوق العاده اعمالشان .
سپس قرآن مى گويد: هارون براى برانگيختن عواطف موسى (ع ) و بيان بى گناهى خود ((گفت : فرزند مادرم ! اين جمعيت نادان مرا در ضعف و اقليت قراردادند آنچنان كه نزديك بود مرا به قتل برسانند (بنابراين من بى گناهم بى گناه ) كارى نكن كه دشمنان به شماتت من برخيزند و مرا در رديف اين جمعيت ظالم و ستمگرقرار مده )) (قال ابن ام ان القوم استضعفونى وكادوا يقتلوننى فلا تشمت بى الا عداولا تجعلنى مع القوم الظالمين ).
(آيـه ) آتـش خـشـم مـوسـى كـمى فرونشست و به درگاه پروردگار متوجه شدو ((عرض كرد: پروردگارا ! من و برادرم را بيامرز و ما را در رحمت بى پايانت داخل كن , تو مهربانترين مهربانانى )) (قال رب اغفرلى ولا خى وادخلنا فى رحمتك وانت ارحم الراحمين ).
تقاضاى بخشش و آمرزش براى خود و برادرش نه به خاطر آن است كه گناهى از آنها سرزده بلكه يك نوع خضوع به درگاه پروردگار و بازگشت به سوى او و ابرازتنفر از اعمال زشت بت پرستان و هـمـچـنـيـن سرمشقى است براى همگان تا فكر كنندجايى كه موسى و برادرش كه انحرافى پيدا نكرده بودند چنين تقاضايى از پيشگاه خدا كنند, ديگران بايد حساب خود را برسند.
(آيـه ) واكنش شديد موسى (ع ) سرانجام كار خود را كرد, وگوساله پرستان بنى اسرائيل كه اكثريت قـوم را تـشكيل مى دادند از كار خود پشيمان شدند ولى براى اين كه تصور نشود تنها اين ندامت و پـشـيـمـانـى بـراى توبه آنها از چنين گناه عظيمى كافى بوده است , قرآن چنين اضافه مى كند: ((كسانى كه گوساله را معبود خودانتخاب كردند به زودى خشم پروردگار و ذلت در ندگى اين جـهـان بـه آنـها خواهدرسيد)) (ان الذين اتخذوا العجل سينالهم غضب من ربهم وذلة فى الحيوة الدنيا).
و نيز براى اين كه تصور نشود اين قانون اختصاصى به آنها دارد, اضافه مى كند: ((همه كسانى را كه افترا (بر خدا) مى بندند اين چنين كيفر مى دهيم )) (وكذلك نجزى المفترين ).
(آيه ) در اين آيه اين موضوع را تكميل كرده , و به صورت يك قانون كلى چنين مى گويد: ((اما آنها كه اعمال بدى انجام دهند, سپس توبه كنند (و شرايط توبه همگى انجام گيرد) و ايمان خود را به خـدا تـجـديـد نـمـايند و از هرگونه شرك ونافرمانى باز گردند, پروردگار تو بعد از آن (آنها را مـى بخشد, او) بخشنده و مهربان است )) (والذين عملوا السيئات ثم تابوا من بعدها وآمنوا ان ربك من بعدها لغفوررحيم ).
(آيـه ) در ايـن آيـه مـى گـويد: ((هنگامى كه آتش خشم موسى فرو نشست (وآن نتيجه اى را كه انـتـظـار داشـت گـرفت ) دست كرد و الواح تورات را از زمين برداشت , الواحى كه نوشته هاى آن سراسر هدايت و رحمت بود (اما هدايت ورحمت ) براى كسانى كه احساس مسؤوليت مى كردند و از خـدا مـى تـرسـيـدند و دربرابر فرمانش تسليم بودند)) (ولما سكت عن موسى الغضب اخذ الا لواح وفى نسختها هدى ورحمة للذين هم لربهم يرهبون ).