بازگشت

1ـ پنج دليل براي نبوت در يك آيه


نخست اين كه او ((امى )) بود و درس نخوانده , اما با اين حال كتابى آورد كه نه تنها سرنوشت مردم حجاز را دگرگون ساخت , بلكه نقطه بازگشت مهمى در تاريخ ‌بشريت بود.
دوم ايـن كـه : دلايـل نـبـوت او با تعبيرات مختلف در كتب آسمانى پيشين وجوددارد آنچنان كه انسان را به حقانيت او مطمئن مى سازد.
سوم اين كه : محتويات دعوت او با عقل و خرد سازگار است .
چهارم : محتويات دعوت او با طبع سليم و فطرت هماهنگ است .
پنجم : اگر او از طرف خدا نبود, حتما به خاطر منافع خويش دست به چنين كارى مى زد و در اين صورت نه تنها نبايد غل و زنجيرها را از مردم بگشايد بلكه بايدآنها را همچنان در جهل و بى خبرى نـگهدارد تا بهتر بتواند آنها را استثمار كند, درحالى كه مى بينيم او زنجيرهاى گران را از دست و پاى بشريت گشود.
زنجير جهل و نادانى از طريق دعوت پى گير و مستمر به علم و دانش .
زنجير انواع تبعيضات و زندگى طبقاتى !.
و زنـجيرهاى ديگر, هر يك از اينها به تنهايى دليلى است بر حقانيت دعوت او و مجموع آنها دليلى روشنتر.