بازگشت

بعلم باعورا دانشمند دنياپرست و منحرف ـ


از بـسـيـارى از روايـات و كـلـمات مفسران مى شود كه منظور از اين شخص مردى به نام ((بلعم بـاعـورا)) بـوده , كه در عصر موسى زندگى مى كرد و از دانشمندان وعلماى مشهور بنى اسرائيل محسوب مى شد, و حتى موسى از وجود او به عنوان يك مبلغ نيرومند استفاده مى كرد, و كارش در ايـن راه آن قـدر بـالا گـرفـت كـه دعايش در پيشگاه خدا به اجابت مى رسيد, ولى بر اثر تمايل به فـرعـون و وعد و وعيدهاى او از راه حق منحرف شد و همه مقامات خود را از دست داد, تا آنجا كه در صف مخالفان موسى قرار گرفت .
(آيـه ) در ايـن آيـه و آيـه بـعد در واقع يك نتيجه كلى و عمومى از سرگذشت ((بلعم )) و علماى دنياپرست گرفته , نخست مى گويد: ((چه بد مثلى دارند آنها كه آيات ما را تكذيب و انكار كردند)) و چه بد عاقبت و سرنوشتى در انتظار آنهاست (سا مثلا القوم الذين كذبوا بياتنا).
ولـى آنـهـا به ما ظلم و ستم نمى كردند, بلكه ((بر خويشتن ستم روا مى داشتند))(وانفسهم كانوا يظلمون ).
چـه سـتـمـى از ايـن بـالاتـر كه سرمايه هاى معنوى علوم و دانشهاى خويش را كه مى تواند باعث سـربـلندى خود آنها و جامعه هايشان گردد در اختيار صاحبان ((زر)) و((زور)) مى گذارند و به بهاى ناچيز مى فروشند.
(آيـه ) امـا به هوش باشيد كه رهايى از اين گونه لغزشها و دامهاى شيطانى ,بدون توفيق و هدايت الـهـى ممكن نيست ((آن كس را كه خدا هدايت كند (و توفيق رارفيق راهش سازد) هدايت يافته واقعى اوست )) (من يهداللّه فهو المهتدى ).
((و كسانى را كه خداوند گمراه سازد (و بر اثر اعمالشان به حال خود رها سازديا وسائل پيروزى و مـوفـقيت را در برابر وسوسه هاى شيطانى آنان بگيرد) زيانكارواقعى همانها هستند)) (ومن يضلل فاولئ ك هم الخاسرون ).