بازگشت

اسرار نهان را فقط خدا مي داندـ


در آيـه قبل عدم آگاهى هيچ كس جز خدا نسبت به زمان قيام ((قيامت )) موردبحث بود و در اين آيه سخن از نفى علم غيب بطوركلى در ميان است .
در نـخـستين جمله , به پيامبر(ص ) مى گويد: ((به آنها بگو: من مالك و صاحب اختيارهيچ گونه سود و زيانى درباره خويش نيستم مگر آنچه را كه خدا بخواهد)) (قل لا املك لنفسى نفعا ولا ضرا الا ماشااللّه ).
انسان در كارهاى خود, قدرت و نيرويى از خويش ندارد بلكه همه قدرتها ازناحيه خداست و اوست كه اين تواناييها را در اختيار انسان گذاشته است .
پس از بيان اين موضوع , اشاره به مساله مهم ديگرى مى كند كه مورد سؤال گروهى بود و آن اينكه بـه پـيامبرش مى گويد به آنها بگو: من از غيب و اسرار نهان آگاه نيستم ((زيرا اگر از اسرار نهان آگاهى داشتم منافع فراوانى را براى خودم مى ساختم وهيچ گونه زيانى به من نمى رسيد)) (ولو كنت اعلم الغيب لا ستكثرت من الخير ومامسنى السؤ).
سپس مقام واقعى و رسالت خويش را در يك جمله كوتاه و صريح بيان كرده مى گويد: ((من فقط بـيـم دهـنـده و بشارت دهنده براى افرادى كه ايمان مى آورندهستم )) (ان انا الا نذير وبشير لقوم يؤمنون ).