بازگشت

فرار از جهاد ممنوع


ايـن آيـه روى سخن را به مؤمنان كرده و يك دستور كلى جنگى را به آنهاتوصيه و تاكيد مى كند, مـى گـويد: ((اى كسانى كه ايمان آورده ايد ! هنگامى كه باكافران در ميدان جهاد روبرو شديد به آنـها پشت مكنيد و فرار اختيار ننماييد)) (ياايها الذين آمنوا اذا لقيتم الذين كفروا زحفا فلا تولوهم الا دبار).
(آيه ) اصولا فرار از جنگ يكى از بزرگترين گناهان در اسلام محسوب مى شود به همين جهت در ايـن آيـه مـجـازات دردنـاك فرار كنندگان از ميدان جهاد را باذكر استثناهاى آن شرح مى دهد, مـى فـرمـايـد: ((هر كس كه به هنگام مبارزه با دشمن پشت به آنها كند (مگر در صورتى كه هدف كناره گيرى از ميدان براى انتخاب يك روش جنگى بوده باشد و با به قصد پيوستن به گروهى از مـسـلمانان و حمله مجدد)چنين كسى گرفتار غضب پروردگار خواهد شد)) (ومن يولهم يومئذ دبره الا متحرفا لقتال او متحيزا الى فئة فقد با بغضب من اللّه ).
همان گونه كه مشاهده مى كنيم در اين آيه دو صورت از مساله فرار, استثناشده كه در ظاهر شكل فرار دارد اما در باطن شكل مبارزه و جهاد.
و در پـايـان آيـه مـى فرمايد: نه تنها فراركنندگان گرفتار خشم خدا مى شوند,بلكه ((جايگاه آنها دوزخ و چه بد جايگاهى است )) (وماويه جهنم وبئس المصير).
در مـيـان امتيازات فراوانى كه على (ع ) داشت و گاهى خودش به عنوان سرمشق براى ديگران به آن اشـاره مـى كـند همين مساله عدم فرار از ميدان جهاداست آنجا كه مى فرمايد: فانى لم افر من الزحف قط ولم يبارزنى احد الا سقيت الا رض من دمه )) !: ((من هيچ گاه از برابر انبوه دشمن فرار نكرم (با اين كه در طول عمرم در ميدانهاى زياد شركت جستم ) و هيچ كس در ميدان جنگ با من روبرو نشدمگر اين كه زمين را از خونش سيراب كردم )).
(آيه ) سپس براى اين كه مسلمانان از پيروزى بدر مغرور نشوند و تنها برنيروى جسمانى خودشان تـكـيـه نـكـنـنـد بلكه همواره دل و جان خود رابه ياد خدا ومددهاى او گرم و روشن نگاه دارند مـى گـويـد: ((ايـن شـمـا نبوديد كه دشمنان را درميدان بدر كشتيد بلكه خداوند آنها را به قتل رساند)) (فلم تقتلوهم ولكن اللّه قتلهم ).
((و تـو اى پيامبر ! نيز خاك و ريگ در صورت آنها نپاشيدى بلكه خدا پاشيد))(وما رميت اذ رميت ولكن اللّه رمى ).
در دنـبـاله آيه اشاره به نكته مهم ديگرى مى كند و آن اين كه : ميدان بدر يك ميدان آزمايش براى مـسـلـمـانان بود ((و خدا مى خواست مؤمنان را از سوى خود به وسيله اين پيروزى امتحان خوبى كند)) (وليبلى المؤمنين منه بلا حسنا).
و با اين جمله آيه را تمام مى كند كه ((خداوند هم شنوا و هم داناست )) (ان اللّه سميع عليم ).
يعنى خدا صداى استغاثه پيامبر و مؤمنان را شنيد و از صدق نيت و اخلاص آنها آگاه و با خبر بود, و بـه هـمين دليل همگى را مشمول لطف قرار داد و بر دشمن پيروز ساخت , و در آينده نيز خدا بر طبق نيات و ميزان اخلاص و اندازه پايمردى واستقامت مسلمانان با آنها رفتار خواهد كرد.
(آيه ) در اين آيه براى تاكيد و تعميم اين موضوع مى فرمايد: ((سرنوشت مؤمنان و كافران و عاقبت كارشان همان بود كه شنيديد)) (ذلكم ).
سـپـس بـه عنوان ذكر علت مى گويد: ((خداوند نقشه هاى كافران را (در برابرمؤمنان ) ضعيف و سست مى كند)) تا نتوانند آسيبى به آنها و برنامه هايشان برسانند(وان اللّه موهن كيد الكافرين ).
(آيـه ) بـعـد از پـايان جنگ بدر آيه نازل شد و به مؤمنان چنين گفت : ((اگرشما فتح و پيروزى مـى خواهيد, پيروزى به سراغ شما آمد و اگر (از مخالفت )خوددارى كنيد, براى شما بهتر است S( و اگر بازگرديد, ما هم باز خواهيم گشت )) (ان تستفتحوا فقد جاكم الفتح وان تنتهوا فهو خير لكم وان تعودوا نعد).
((و جـمـعيت شما هرچند زياد باشد, شما را (از يارى خدا) بى نياز نخواهدكردS( و خداوند با مؤمنان است )) ! (ولن تغنى عنكم فئتكم شيئا ولو كثرت وان اللّه مع المؤمنين ).
بنابراين كه مخاطب در آيه مؤمنان باشند تفسير آيه چنين است :.
بعد از جنگ بدر ـچنانكه ديديم ـ ميان بعضى از مسلمانان ضعيف الايمان برسر تقسيم غنائم جنگى گـفـتـگـو واقع شد آيات آغاز سوره نازل گرديد و آنها را توبيخ ‌كرد و غنايم را در بست در اختيار پـيـامـبر گذارد, و او هم بطور مساوى در ميان مسلمانان تقسيم كرد سپس براى تعليم و تربيت مـؤمنان , حوادث جنگ بدر را به يادآنها آورد كه چگونه خداوند آنها را در برابر يك گروه نيرومند پيروز كرد.
اين آيه نيز همان مطلب را دنبال مى كند كه اگر شما مسلمانان از خداوندتقاضاى فتح و پيروزى كرديد خدا دعاى شما را مستجاب كرد و پيروز شديد.
و اگر از اعتراض و گفتگو در برابر پيامبر(ص ) خوددارى كنيد به سودشماست .
و اگر به همان روش اعتراض آميز خود باز گرديد ما هم باز مى گرديم و شما رادر چنگال دشمن تنها رها مى سازيم , و جمعيت شما هرچند زياد هم باشد بدون يارى خدا كارى از پيش نخواهيد برد و خداوند با مؤمنان راستين و مطيع فرمان او وپيامبرش مى باشد.