بازگشت

شنوندگان ناشنوا


ايـن آيـه در زمـيـنـه دعوت مسلمانان به اطاعت كامل از پيامبر اسلام در جنگ وصلح و در همه بـرنامه ها چنين مى گويد: ((اى كسانى كه ايمان آورده ايد ! اطاعت خدا و پيامبرش كنيد)) (يا ايها الذين آمنوا اطيعوا اللّه ورسوله ).
و بـاز بـراى تـاكيد اضافه مى كند: ((هيچ گاه از اطاعت فرمان او روى گردان نشويد در حالى كه سخنان او و اوامر و نواهيش را مى شنويد)) (ولا تولوا عنه وانتم تسمعون ).
لحن آيه نشان مى دهد كه بعضى از مؤمنان از وظيفه خود در اين زمينه كوتاهى كرده بودند.
(آيـه ) در ايـن آيـه بـار ديگر روى همين مساله تكيه كرده , مى گويد: ((همانندكسانى نباشيد كه مى گفتند شنيديم ولى در حقيقت نمى شنيدند)) (ولا تكونواكالذين قالوا سمعنا وهم لا يسمعون ) .
(آيـه ) از آنـجـا كـه گفتار بدون عمل و شنيدن بدون ترتيب اثر يكى ازبزرگترين بلاهاى جوامع انـسـانى و سرچشمه انواع بدبختيهاست بار ديگر در اين آيه روى همين مساله تكيه كرده و با بيان زيـبـاى ديگرى بحث را ادامه داده , مى گويد:((بدترين جنبندگان نزد خدا افرادى هستندكه نه گوش شنوا دارند و نه زبان گويا, و نه عقل و درك , كر و لال و بى عقلند)) (ان شر الدواب عنداللّه الصم البكم الذين لا يعقلون ).
از آنجا كه قرآن كتاب عمل است نه يك كتاب تشريفاتى همه جا روى نتايج تكيه مى كند, در اين آيه نـيـز كـسـانـى كـه ظـاهرا گوشهاى سالم دارند ولى در مسير شنيدن آيات خدا و سخنان حق و بـرنـامـه هاى سعادت بخش نيستند, آنها را فاقد گوش مى داند و كسانى كه زبان سالمى دارند اما مـهر سكوت بر لب زده نه دفاعى از حق مى كنند و نه مبارزه اى با ظلم و فساد نه ارشاد جاهل و نه امـر بـه مـعـروف و نـه نـهى ازمنكر و نه دعوت به راه حق بلكه اين نعمت بزرگ خدا را در مسير بـيـهـوده گـويـى يـاتـملق و چاپلوسى در برابر صاحبان زر و زور و يا تحريف حق و تقويت باطل به كارمى گيرند همچون افراد لال و گنگ مى داند و آنان كه از نعمت هوش و عقل بهره مندند اما درست نمى انديشند همچون ديوانگان مى شمرد!.
(آيه ) در روايات آمده است كه جمعى از بت پرستان لجوج نزد پيامبرآمده , گفتند: اگر جد بزرگ ما ((قصى بن كلاب )) را زنده كنى و گواهى به نبوت تو دهدما همگى تسليم خواهيم شد ـيه نازل شد و به آنها پاسخ داد.
آيـه مـى گـويـد: خـداوند هيچ گونه مضايقه در دعوت آنها به سوى حق ندارد اگرآنها آمادگى مى داشتند و ((خدا از اين نظر خير و نيكى در آنها مى ديد حرف حق را به هر صورت بود به گوش آنها مى رسانيد)) (ولو علم اللّه فيهم خيرا لا سمعهم ) ولى آنهادروغ مى گويند و بهانه مى گيرند و هدفشان شانه خالى كردن از زير بار حق است .
((و اگـر بـا ايـن حـال (خداوند خواسته آنها را بپذيرد و) سخنان حق را بيش ازاين به گوش آنها بـخـوانـد (و يا جدشان قصى بن كلاب را زنده كند وگواهى اورا بشنوند)باز رو گردان مى شوند و اعراض مى كنند)) (ولو اسمعهم لتولوا وهم معرضون ).
اين جمله ها در باره كسانى ا ست كه بارها سخنان حق را شنيده اند و آيات روح پرور قرآن به گوش آنها رسيده و محتواى عالى آن را فهميده اند ولى باز بر اثرتعصب و لجاجت در مقام انكار بر آمدند.
ايـن آيـه جـواب دنـدان شـكـنى است براى پيروان مكتب جبر, و نشان مى دهدكه سرچشمه همه سعادتها از خود انسان شروع مى شود.