بازگشت

هيزم جهنم


در تـعـقيب آيات گذشته كه از سرنوشت مشركان ستمگر بحث مى كرد دراينجا روى سخن را به آنـهـا كـرده و آيـنـده آنـهـا و مـعبودهايشان را چنين ترسيم مى كند:((شما و آنچه را غير از خدا مى پرستيد آتشگيره جهنميد)) ! (انكم وما تعبدون من دون اللّه حصب جهنم ).
آتشگيره جهنم و هيزمى كه شعله هاى آن را تشكيل مى دهد خود شما وخدايان ساختگى شماست , و همچون قطعه هاى هيزم بى ارزش يكى پس ازديگرى در جهنم پرتاب مى شويد!.
سپس اضافه مى كند: ((شما وارد بر آن مى شويد)) (انتم لها واردون ).
اول بـتـهـا را در آتش مى افكنند, سپس شما بر آنها وارد مى شويد, گويى خدايانتان با آتشى كه از وجودشان برمى خيزد از شما پذيرايى مى كنند.
(آيـه )ـ سـپس به عنوان نتيجه گيرى كلى مى فرمايد: ((اگر اين بتها,خدايانى بودند هرگز وارد آتش دوزخ نمى شدند)) (لو كان هؤلا آلهة ما وردوها).
ولى بدانيد نه تنها وارد دوزخ مى شوند بلكه ((جاودانه در آن خواهند بود))(وكل فيها خالدون ).
(آيـه )ـ براى توضيح بيشتر پيرامون وضع دردناك , اين ((عابدان گمراه )),در برابر آن ((معبودان بى ارزش )) مى گويد: ((آنها در دوزخ , فريادها و ناله هاى دردناك دارند)) (لهم فيها زفير).
مـمـكـن است اين زفير و ناله غم انگيز تنها مربوط به عابدان نباشد, بلكه شياطينى كه معبودشان بودند نيز در اين امر با آنها شريك باشند.
جمله بعد, يكى ديگر از مجازاتهاى دردناك آنها را بازگو مى كند و آن اينكه ((آنها در دوزخ چيزى نمى شنوند)) (وهم فيها لا يسمعون ).
ايـن جمله ممكن است اشاره به اين باشد كه آنها سخنى كه مايه سرور وخوشحاليشان باشد مطلقا نمى شنوند, و تنها مستمع ناله هاى جانكاه دوزخيان , وفريادهاى فرشتگان عذاب هستند.
بعضى گفته اند منظور اين است كه اينها صداى هيچ كس را مطلقا نمى شنوندگويى تنها آنها در عذابند و اين خود مايه مجازات بيشترى است .
(آيـه )ـ ايـن آيـه حـالات مؤمنان راستين و مردان و زنان با ايمان را بازگومى كند تا در مقايسه با يكديگر وضع هر دو مشخص تر شود.
نخست مى گويد: ((كسانى كه به خاطر ايمان و اعمال صالحشان وعده نيك به آنها از قبل داده ايم از اين آتش هولناك و وحشتناك دورند)) (ان الذين سبقت لهم منا الحسنى اولئك عنها مبعدون ).
اشـاره به اين كه ما به تمام وعده هايى كه به مؤمنان در اين جهان داده ايم وفاخواهيم كرد كه يكى از آنها دور شدن از آتش دوزخ است .
(آيه )ـ در اين آيه چهار نعمت بزرگ الهى را كه شامل حال اين گروه سعادتمند است بر مى شمرد:.
نخست اين كه ((آنها صداى آتش را نمى شنوند)) (لا يسمعون حسيسها).
مؤمنان راستين چون از جهنم دورند هرگز اين صداهاى وحشتناك به گوششان نمى خورد.
ديـگـر اين كه : ((آنها در آنچه بخواهند و مايل باشند بطور جاودان متنعمند))(وهم فى ما اشتهت انفسهم خالدون ).
يـعـنـى آنجا محدوديت اين جهان را ندارد, هر نعمت مادى و معنوى كه بخواهند بدون استثنا در دسترس آنهاست , آن هم نه يك روز و دو روز بلكه در يك عمر جاويدان !.
(آيه )ـ سوم اين كه : ((فزع اكبر آنها را غمگين نمى كند)) (لا يحزنهم الفزع الا كبر).
((فزع اكبر)) (وحشت بزرگ ) را بعضى اشاره به وحشتهاى روز قيامت دانسته اند كه از هر وحشتى بزرگتر است .
بـالاخـره آخـريـن لـطـف خـدا در بـاره كـسـانى كه در آيات فوق به آنها اشاره شده اين است كه ((فـرشـتگان رحمت به استقبال آنها مى شتابند)) (و به آنها تبريك وشادباش مى گويند و بشارت مـى دهـنـد) اين همان روزى است كه به شما وعده داده مى شد)) (وتتلقيهم الملا ئكة هذا يومكم الذى كنتم توعدون ).