بازگشت

همه موجودات جهان در پيشگاه او سجده مي كنند


از آنـجـا كـه در آيات گذشته سخن از مبد و معاد بود, اين آيه با طرح مساله توحيد و خداشناسى , حـلـقـه مبد و معاد را تكميل مى كند, پيامبر(ص ) را مخاطب ساخته , مى گويد: ((آيا نديدى تمام كـسـانى كه در آسمانها و تمام كسانى كه در زمين هستند براى خدا سجده مى كنند, و خورشيد و ماه و ستارگان و كوهها و درختان وجنبندگان ))؟! (الم تر ان اللّه يسجد له من فى السموات ومن فى الا رض والشمس والقمر والنجوم والجبال والشجر والدواب ).
((و نيز بسيارى از مردم (براى او سجده مى كنند) در حالى كه بسيارى ديگر(ابا دارند و) مستحق عذابند)) (وكثير من الناس وكثير حق عليه العذاب ).
سـپـس اضافه مى كند: اينها نزد پروردگار بى ارزشند ((و هركس را خدا بى ارزش سازد هيچ كس نمى تواند او را گرامى دارد)) و مشمول سعادت و ثواب كند (ومن يهن اللّه فما له من مكرم ).
آرى ! ((خداوند هر كار را بخواهد (و مصلحت بداند) انجام مى دهد)) مؤمنان را گرامى و منكران را خوار مى سازد (ان اللّه يفعل ما يشا).
با توجه به آنچه در آيه موردبحث آمده موجودات عالم داراى دوگونه سجودند, ((سجود تكوينى )) و ((سجود تشريعى )).
خـضوع و تسليم بى قيد و شرط آنها در برابر اراده حق و قوانين آفرينش و نظام حاكم بر اين جهان هـمـان سـجـود تـكـوينى آنهاست كه تمام ذرات موجودات را شامل مى شود, حتى سلولهاى مغز فرعونها و نمرودها و منكران لجوج , و تمام ذرات وجود آنها مشمول اين سجود تكوينى هستند.
بـه گـفته جمعى از محققان تمامى ذرات جهان داراى نوعى درك و شعورند, وبه موازات آن در عـالـم خـود, حمد و تسبيح خدا مى گويند, و سجود و صلاة دارند واگر اين نوع درك و شعور را نپذيريم لااقل تسليم و خضوع آنها در برابر همه نظامات هستى به هيچ وجه قابل انكار نيست .
اما ((سجود تشريعى )) همان نهايت خضوعى است كه از صاحبان عقل وشعور و درك و معرفت در برابر پروردگار تحقق مى يابد.
آيـه ـ شـان نـزول : ((روز جـنگ بدر, سه نفر از مسلمانان (على (ع ) و حمزه , وعبيدة بن حارث بن عـبدالمطلب ) به ميدان نبرد آمدند و به ترتيب ((وليدبن عتبه )) و((عبتة بن ربيعه )) و ((شيبة بن ربيعه )) را از پاى درآوردند.
آيه نازل شد و سرنوشت اين مبارزان را بيان كرد.
ولى وجود شان نزول خاص هرگز مانع عموميت مفهوم آيه نمى شود.