بازگشت

مخبتان را بشارت ده


در ارتـباط با آيات گذشته و از جمله دستور قربانى ممكن است اين سؤال پيش آيد كه اين چگونه عـبادتى است كه در اسلام تشريع شده كه براى خدا و براى جلب رضاى او حيوانات را قربانى كنند مـگـر خـداوند نياز به قربانى دارد؟ و آيا اين كار در اديان ديگر نيز بوده است يا مخصوص مشركان بوده ؟.
قـرآن براى روشن ساختن اين مطلب چنين مى گويد: اين منحصر به شمانيست كه مراسم ذبح و قـربـانـى بـراى خدا داريد ((براى هر امتى قربانگاهى قرار داديم تا نام خدا را (به هنگام قربانى ) بر چهارپايانى كه به آنها روزى داده ايم ببرند)) (ولكل امة جعلنا منسكا ليذكروا اسم اللّه على ما رزقهم من بهيمة الا نعام ).
و لـذا در پـايـان آيه مى فرمايد: ((و خداى شما معبود واحدى است )) و برنامه اوهم برنامه واحدى است (فالهكم اله واحد).
اكنون كه چنين است : ((در برابر (فرمان ) او تسليم شويد)) (فله اسلموا).
((و بـشـارت ده مـتـواضـعـان و تـسـلـيـم شوندگان (در برابر فرمانهاى پروردگار) را))(وبشر المخبتين ).
(آيـه )ـدر ايـن آيـه صفات ((مخبتين )) (تواضع كنندگان ) را در چهار قسمت ـكه دو قسم جنبه معنوى و روانى دارد و دو قسمت جنبه جسمانى ـ توضيح مى دهد:.
نـخـسـت مـى گـويـد: ((همانها كه چون نام خدا برده مى شود دلهايشان پر از خوف (پروردگار) مى گردد)) (الذين اذا ذكر اللّه وجلت قلوبهم ).
نـه اين كه از غضب او بى جهت بترسند, و يا در رحمت او شك و ترديد داشته باشند, بلكه اين ترس بـه خـاطـر مسؤوليتهايى است كه بر دوش دارند و شايد در انجام آن كوتاهى كرده اند, اين ترس به خاطر درك مقام با عظمت خداست .
ديگر اين كه : ((آنها در برابر حوادث دردناكى كه در زندگيشان رخ مى دهد صبرو شكيبايى پيش مى گيرند)) (والصابرين على ما اصابهم ).
عـظـمـت حـادثـه هر قدر زياد و ناراحتى آن هر قدر سنگين باشد در برابر آن زانونمى زنند لب به كفران نمى گشايند و خلاصه ايستادگى مى كنند و پيش مى روند وپيروز مى شوند.
سـوم و چـهارم اين كه : ((آنها نماز را برپا مى دارند و از آنچه به آنها روزى داده ايم انفاق مى كنند)) (والمقيمى الصلوة ومما رزقناهم ينفقون ).
از يك سو ارتباطشان با خالق جهان محكم است و از سوى ديگر پيوندشان باخلق خدا مستحكم .