بازگشت

خواب اصحاب كهف


از قـرائن مـوجـود در آيـات گذشته اجمالا به دست آمد كه خواب اصحاب كهف يك خواب بسيار طولانى بود, اين موضوع حس كنجكاوى هرشنونده اى را برمى انگيزد و مى خواهد دقيقا بداند آنها چند سال در اين خواب طولانى بوده اند؟.
اين آيه شنونده را از ترديد بيرون مى آورد و مى گويد: ((آنها در غار خودسيصد سال درنگ كردند و نه سال نيز بر آن افزودند))! (ولبثوا فى كهفهم ثلث مائة سنين وازدادوا تسعا).
بنابراين مجموع مدت توقف و خواب آنها در غار سيصد و نه سال بود.
(آيه )ـسپس براى اين كه به گفتگوهاى مختلف مردم در اين باره پايان دهدمى گويد: ((بگو: خداوند از مدت توقف آنها آگاهتر است )) (قل اللّه اعلم بما لبثوا).
چرا كه : ((غيب آسمانها و زمين از آن اوست )) (له غيب السموات والا رض ).
كسى كه از پنهان و آشكار, در مجموعه جهان هستى باخبر است چگونه ممكن است از مدت توقف اصحاب كهف آگاه نباشد.
((راستى او چه بينا و چه شنواست )) (ابصر به واسمع ).
بـه هـمين دليل ((آنها (ساكنان آسمانها و زمين ) هيچ ولى و سرپرستى جز اوندارند)) (ما لهم من دونه من ولي ).
ودر پـايـان آيـه اضـافه مى كند: ((و او هيچ كس را در حكم خود شركت نمى دهد))(ولا يشرك فى حكمه احدا) در حقيقت اين تاكيدى است بر ولايت مطلقه خداوند.
(آيـه )ـدر اين آيه روى سخن را به پيامبر(ص ) كرده , مى گويد: ((آنچه را ازكتاب پروردگارت به تـو وحى شده تلاوت كن )) (واتل ما اوحى اليك من كتاب ربك ) و اعتنا به گفته هاى اين و آن كه آمـيـخته به دروغ و خرافات و مطالب بى اساس است مكن , تكيه گاه بحث تو در اين امور تنها بايد وحى الهى باشد.
چرا كه ((هيچ چيز سخنان او را دگرگون نمى كند)) و در گفتار و معلومات اوتغيير و تبديل راه ندارد (لا مبدل لكلماته ).
كـلام و عـلـم او هـمـچـون عـلم و كلام بندگان نيست كه هر روز بر اثر كشف وآگاهى تازه اى دستخوش تغيير و تبديل شود.
روى هـمـيـن جهات در پايان آيه مى فرمايد: ((و هرگز پناهگاهى جز اونمى يابى )) (ولن تجد من دونه ملتحدا).